کتاب شش حلقه جدایی
معرفی کتاب شش حلقه جدایی
کتاب شش حلقه جدایی نوشتهٔ جان گویر و ترجمهٔ مسعود قلایی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب شش حلقه جدایی
کتاب شش حلقه جدایی حاوی یک نمایشنامهٔ آمریکایی است. این نمایشنامه ۱۶ شخصیت دارد و در نیویورک و در سال ۱۹۹۰ میلادی میگذرد. در ابتدای اثر، زوجی با لباسهای خواب فاخر بر تن، شتابان روی صحنه میآیند و گفتوگو را آغاز میکنند. این متن نمایشی نامزد جایزهٔ پولیتزر در سال ۱۹۹۱ و برندهٔ جایزهٔ نمایشنامهٔ حلقهٔ منتقدان نیویورک در همین سال بوده است. نام جان گوئر بیشتر در کنار نامآوران درامنویس قرن بیستم آمریکا همچون «میلر»، «ویلیامز» و «آلبی» میآید. نمایشنامهٔ حاضر که برجستهترین اثر این نویسنده است، بسیار ستوده شده و علاوهبر دریافت جوایزی چون بهترین نمایش جایزهٔ اولیور، نامزد بهترین درام جایزهٔ تونی هم بوده است. «شش حلقه جدایی» با الهام از زندگی شخصی واقعی و با کاوشی در نظریهٔ «شش درجه جدایی» نوشته شده و حاوی داستان مرد جوان سیاهپوستی به نام «پائول» است که با «حقهٔ اطمینان»، خود را وارد زندگی زوج نیویورکی مرفهی به نامهای «فلن» و «لویزا کیتریج» میکند. شش حلقه جدایی را نمایشنامهای زیرکانه و آمیخته با تکبندهای هوشمندانه، با موقعیتهای پیدرپی خندهدار و گاه بهطرز خوشایندی مزاحم توصیف کردهاند.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب شش حلقه جدایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی آمریکا و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شش حلقه جدایی
«لویزا: باید خودت را تحویل پلیس بدهی. آن پسر خودکشی کرد. تو پولشان را دزدیدی. دختر هم غرامت میخواهد. سروقتت میآیند که تو را دستگیر کنند. بهتر است خودت را تحویل بدهی. آسانتر میتوانی از آن رهایی یابی. میتوانی چانه بزنی و شرط و شروط بگذاری. ولی فقط وقتی دستشان بیفتی میتوانی این کار را بکنی. تو نابغهای. به تو قول میدهم. تو به کمک نیاز داری.
پائول: تو به من کمک میکنی؟
لویزا: از من میخواهی برایت چهکار کنم؟
پائول: با شما زندگی کنم.
لویزا: شدنی نیست.
پائول: برای چه؟
لویزا: شوهرم فکر میکند به او خیانت کردهای.
پائول: تو چه فکر میکنی؟
لویزا: دیوانه بودی! بلند کردن آن آشغال از تو خیابان. تو اهل خودکشی هستی؟ ایدز داری؟ عفونت چه؟
پائول: نه ندارم. عجیب است ولی ندارم. فکر میکنی به تو خیانت کردم؟ اگر آره گوشی را میگذارم و دیگر هم هیچوقت مزاحم...
لویزا: این مدت کجا بودی؟
پائول: مسافرت.
لویزا: (عبوس.) تو دردسر نیفتادی؟ منظورم پیش از این است.
پائول: نه، من فقط سراغ شما آمدم. آن اولیها را خیلی دوست نداشتم. بیرون زدند و تنهایم گذاشتند. دکتر را هم دوست نداشتم. به آبوآتش میزد که خوشحالم کند. ولی دستآخر تنهایم گذاشت، اما شما، تو و شوهرت، همه پیش هم ماندیم.
لویزا: از ما چه میخواستی؟
پائول: دوستی بیپایان.
لویزا: هیچکس ندارد.
پائول: شما دارید.
لویزا: فکر میکنی ما که هستیم؟
پائول: به من رازهایت را میگویی؟ شما اینکه نشان میدهید نیستید. شما هیچ رازی ندارید. ترنت کانوی آنچه را بچههایتان طی سالها به او گفته بودند به من گفت.
لویزا: بچهها به او چه گفتند؟
پائول: الان نمیگویم. نگه میدارم برای تهدید کردنتان.
لویزا: (عصبانی.) پس بهتر است من گوشی را بگذارم.»
حجم
۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه