کتاب چگونه تغییر می کنیم

کتاب چگونه تغییر می کنیم با عنوان اصلی How we change نوشتهٔ «راس الن‌هورن» و ترجمهٔ «مهدی قراچه‌داغی» توسط انتشارات کتابسرای میردشتی در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. این اثر در دستهٔ روان‌شناسی و خودیاری قرار گرفته و به بررسی موانع تغییر فردی و دلایل مقاومت انسان‌ها در برابر تغییر پرداخته است. نویسنده با تکیه بر تجربه‌های بالینی و پژوهش‌های علمی، به تحلیل عمیق فرایند تغییر و چالش‌های آن می‌پردازد. کتاب حاضر مخاطب را به شناخت عمیق‌تر موانع و پذیرش واقعیت‌های انسانی دعوت کرده تا مسیر تغییر را با آگاهی و پذیرش بیشتری طی کنیم. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چگونه تغییر می کنیم اثر راس الن هورن

«راس الن‌هورن» (Ross Ellenhorn)، نویسندهٔ کتاب «چگونه تغییر می‌کنیم» به‌سراغ یکی از اساسی‌ترین دغدغه‌های انسان معاصر رفته است؛ این که چرا با وجود میل به تغییر، اغلب در همان وضعیت قبلی باقی می‌مانیم؟ کتاب حاضر در فضایی میان روان‌شناسی، فلسفه و تجربه‌های بالینی حرکت کرده و با زبانی تحلیلی، به بررسی ریشه‌های مقاومت در برابر تغییر پرداخته است. «راس الن‌هورن» با الهام از نظریه‌های روان‌شناسانی همچون «کورت لوین» و «کارل راجرز» و با ارجاع به تجربه‌های شخصی و مراجعان خود، نشان می‌دهد که تغییر نه‌فقط یک تصمیم ساده، بلکه فرایندی پیچیده و چندلایه است که با احساسات، باورها، امید و ترس‌های عمیق گره خورده است. کتاب حاضر در دو بخش اصلی تنظیم شده؛ بخش نخست به تبیین ماهیت تغییر و نیروهای روانی مؤثر بر آن پرداخته و بخش دوم ده دلیل عمده برای مقاومت در برابر تغییر را واکاوی کرده است. روایت‌های واقعی، مثال‌های ملموس و تحلیل‌های روان‌شناختی حاضر، فضای کتاب را از کلیشه‌های رایج خودیاری دور کرده است.

خلاصه کتاب چگونه تغییر می کنیم

این کتاب با این پرسش آغاز می‌شود که چرا تغییرکردن، حتی زمانی که خواهان آن هستیم تا این اندازه دشوار است. نویسنده ابتدا به ماهیت دوگانهٔ انسان در مواجهه با تغییر می‌پردازد؛ از یک‌سو میل به رشد و بهبود و از سوی دیگر تمایل به حفظ وضعیت موجود و امنیت روانی. او با بهره‌گیری از نظریهٔ میدان نیروهای «کورت لوین» توضیح می‌دهد که هر تلاشی برای تغییر با نیروهای پیش‌برنده و بازدارنده روبه‌رو است؛ نیروهایی که ریشه در ترس از ناشناخته‌ها، اضطراب، مسئولیت‌پذیری و حتی عشق به خود دارند. این کتاب به نقش امید، ایمان و اضطراب در فرایند تغییر می‌پردازد و نشان می‌دهد که امیدواری، اگرچه موتور حرکت به‌سوی تغییر است، همزمان می‌تواند ترس از شکست و ناامیدی را فعال کند. «راس الن‌هورن» (Ross Ellenhorn) مفهوم «ترس از امید» را مطرح می‌کند و با مثال‌هایی از زندگی واقعی نشان می‌دهد که گاه افراد به‌دلیل ترس از ناکامی ترجیح می‌دهند اصلاً امیدی به تغییر نداشته باشند. در بخش دوم، ده دلیل اصلی برای مقاومت در برابر تغییر به‌تفصیل بررسی می‌شود؛ از جمله ترس از تنهایی و مسئولیت، نگرانی از ناشناخته‌ها، فشار انتظارات خود و دیگران و هزینه‌های روانی و اجتماعی تغییر. نویسنده تأکید می‌کند که این مقاومت‌ها لزوماً نشانهٔ ضعف یا تنبلی نیست، بلکه اغلب ریشه در نیاز به محافظت از خود و حفظ تعادل روانی دارد.

چرا باید کتاب چگونه تغییر می کنیم را خواند؟

کتاب حاضر با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر تجربه، به لایه‌های پنهان مقاومت در برابر تغییر می‌پردازد و فراتر از توصیه‌های سطحی، به ریشه‌های روان‌شناختی و فلسفی این پدیده می‌نگرد. خواننده با مطالعهٔ این اثر، نه‌تنها با دلایل شکست‌های مکرر در تغییرات فردی آشنا می‌شود، بلکه می‌تواند با شناخت بهتر خود و سازوکارهای ذهنی‌اش، مسیر تغییر را واقع‌بینانه‌تر و با پذیرش بیشتری طی کند. مثال‌های واقعی و روایت‌های ملموس، کتاب را به راهنمایی برای مواجهه با چالش‌های تغییر در زندگی روزمره بدل می‌کند.

خواندن کتاب چگونه تغییر می کنیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کسانی مناسب است که دغدغهٔ تغییر در زندگی شخصی، شغلی یا روابط خود دارند اما بارها با شکست یا بازگشت به عادت‌های قبلی روبه‌رو شده‌اند؛ همچنین برای علاقه‌مندان به روان‌شناسی، مشاوران، درمانگران و هر کسی که می‌خواهد ریشه‌های مقاومت در برابر تغییر را بهتر درک کند. افرادی که با اضطراب، ترس از آینده یا احساس ناتوانی در ایجاد تغییرات پایدار دست‌وپنجه نرم می‌کنند، می‌توانند از این کتاب بهره ببرند.

نظر افراد یا مجله‌های مشهور درباره این کتاب چیست؟

- «دیوید کسلر» (نویسنده) این کتاب را دارای رویکردی انسانی، دقیق و تأثیرگذار در شناخت مقاومت ما در برابر تغییر دانسته است.

- «هارا استروف مارانو» (ویراستار Psychology Today) گفته است که سرانجام کسی فهمید تغییر (آن هم تغییر در خود) فرایندی مکانیکی و تنها نیازمند عزم نیست. اشارهٔ او به «راس الن‌هورن» (Ross Ellenhorn)، نویسندهٔ کتاب حاضر است.

بخشی از کتاب چگونه تغییر می کنیم

«امروز صبح هوا هنوز تاریک بود، حدود ساعت ۵ صبح، که از خواب بیدار شدم تا این‌که کتابی را که هم‌اکنون می‌خوانید، بنویسم. باید هر طور بود خودم را از تخت‌خواب بلند می‌کردم. می‌دانستم که دوباره به خواب نخواهم رفت. به خودم گفتم مرد حسابی بلند شو. اما تلفن را برداشتم و پیام‌ها را کنترل کردم. می‌خواستم ببینم در حساب بانکی‌ام چه‌قدر پول است. رزرو هتل را هم دوباره کنترل کردم زیرا تعطیلاتی در پیش داشتم. خبرهای سیاسی را خواندم. ایمیلی را که روز قبل فرستاده بودم کنترل کردم. حالا من به طور کامل بیدار و آماده بودم اما با تمام این حرف‌ها از تختم بلند نشده بودم. در این لحظه چشمم به چیزی خورد، داستانی بود دربارۀ بیل اورایلی، بعد از خواندن آن، متوجه دستور پخت فوندو شدم. از خودم خجالت کشیدم. دیگر از دراز کشیدن روی تخت‌خواب راحت نبودم. احساس کردم که عصبانی هستم و کسل. باید از رختخواب بلند می‌شدم. حالا ساعت ۵:۴۵ دقیقه بود.

همسرم هم با دیدن گوشی در دستم، عصبانی شده بود. او گفت: «بهتر است جای دیگری را با گوشی وقت بگذرانی.» از تخت پایین آمدم به آشپزخانه رفتم و یک فنجان قهوه برای خودم درست کردم. بعد کامپیوتر را روشن کردم و برای پیدا کردن کسی که از سگ‌مان نگه‌داری کند به جست‌وجو پرداختم. چند آهنگ دانلود کردم که به هنگام نوشتن مناسب حالم باشد. اخبار روز را دوباره مرور کردم. ایمیل‌هایم را دوباره دیدم و چند ایمیل دیگر نوشتم. کامپیوتر را رها کردم تا برای خودم صبحانه‌ای تدارک ببینم. ساعت ۶:۴۵ بود که شروع به خوردن صبحانه کردم در حالی که اخبار تلویزیون را تماشا می‌کردم. صبحانه را که تمام کردم، نگاهی به ساعت دیواری آشپزخانه انداختم. حالا ساعت ۷:۳۰ دقیقه بود. تا ساعت ۸:۱۵ دقیقه فرصت نوشتن مطالبم را داشتم پیش از آن‌که آماده شوم و خانه را ترک کنم. بالاخره بعد از دو ساعت که از خواب بیدار شده بودم، سرگرم نوشتن شدم. ۴۵ دقیقه برای نوشتن فرصت داشتم و توانستم این پاراگراف را تمام کنم و کمی هم بیشتر بنویسم.»