کتاب شاخ و شانه
معرفی کتاب شاخ و شانه
کتاب شاخ و شانه بهقلم روح الله خالقی و سهیلا یوسفی را انتشارات خردگان منتشر کرده است. این کتاب به تاریخچهٔ تحولات موسیقی در ایران از پیش از اسلام تاکنون میپردازد.
درباره کتاب شاخ و شانه
شعر و موسیقی همواره در نزد ایرانیان از اهمیت والایی برخوددار بوده است و موسیقی ایرانی، گنجینهای از هنرمندیها و ظرافتهاست که در طول تاریخ، فرازونشیبهای بسیاری را از سر گذرانده است. از آنجا که خواندن تمامی کتب مربوط به موسیقی و سرگذشت آن از حوصلهٔ مخاطب امروزی که دغدغهٔ جدی موسیقی ندارد و تنها به دنبال آگاهیهای کلی در این حوزه است، دشوار و شاید ملالآور باشد، استاد روحالله خالقی، از موسیقیدانان و پژوهشگران بهنام ایرانی کوشیدهاند تا در این کتاب، تاریخچهای روان و خوشخوان با حجم متناسب ارائه دهند و از اینطریق تاریخ موسیقی را از دوران پیش از اسلام تا عصر حاضر مورد بررسی قرار داده و پیش روی خوانندهٔ علاقهمند قرار دهند.
خواندن کتاب شاخ و شانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به موسیقی، پژوهشگران و دانشجویان این حوزه از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
درباره روح الله خالقی
روح الله خالقی سال ۱۲۸۵ در خانواده ای دیوان سالار در کرمان به دنیا آمد. پدرش میرزا عبدالله خان منشی و مادرش مخلوقه خانم بودند که در باغ شاهزاده ماهان کرمان که عمارت حکومتی بود زندگی می کردند. در چند ماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات ابتدایی اش را در تهران و شیراز و اصفهان گذراند. در تهران به مدرسهٔ آمریکاییها رفت و در آنجا همراه سایر شاگردان سرود هم میخواند. پدرش در سال ۱۲۹۵ به شیراز منقل شد و روحالله در شهریور ۱۲۹۷ بههمراه خانواده به این شهر رفت در آنجا از آموزشهای میرزانصیر فرصت در زمینهٔ عروض و نقاشی استفاده نمود. همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهرعمهاش میرزارحیم شروع کرد و از او بیش از یک سال ویولن میآموخت. در سال ۱۳۰۲ به مدرسهٔ عالی موسیقی رفت و در آنجا تحتنظر علینقی وزیری آموختن موسیقی و نواختن ویولن را آغاز کرد. در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت پدرش تصمیم گرفت صرفاً به مدرسه موسیقی برود. پدرش با وجود علاقهای که به موسیقی داشت با موسیقی یاد گرفتن وی مخالف بود و در نتیجه او مدتی پنهانی به مدرسه موسیقی می رفت. در تابستان سال ۱۳۰۴ چهار کنسرت به رهبری وزیری در مدرسه اجرا شد که خالقی نیز در آنها بهعنوان نوازنده حضور داشت. در دو سال آخر تحصیلش شهرداری تهران کافه بلدیه را بنیاد کرد و برای آن نیاز به یک دسته ارکستر ایرانی داشت تشکیل دادن این دسته به خالقی پیشنهاد شد و او این کار را انجام داد. خالقی یاد دادن موسیقی را از ۱۳۰۷ در مدرسهٔ ورزش آغاز کرد. بعد از لیسانس نیز به هنرستان عالی موسیقی رفت و در آنجا تدریس کرد. در سال ۱۳۱۰ از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد سال ۱۳۱۳ دارالمعلمین به دانشسرای عالی تغییر نام یافت خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشته فلسفه و ادبیات دریافت نمود. وی در ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ گردید و در ۱۳۱۷ معاون دفتر وزارتی وزارت فرهنگ شد. در ۱۳۲۰ به پیشنهاد وزیری، معاون ادارهٔ موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. در ۱۳۲۵ مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد در ۱۳۲۷ متصدی دبیرخانهٔ هنرهای زیبا شد. در ۱۳۲۸ هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و به ریاست آن برگزیده شد. در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامههای انجمن ایران و شوروی به این کشور سفر کرد. همچنین در ۱۳۳۵ سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد دستاورد وی از سفر هند مجموعه مقالاتی در زمینهٔ موسیقی و رقص در این کشور بود. در سال ۱۳۳۸ به درخواست خود از اداره کل هنرهای زیبا بازنشسته شد اما همچنان به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. سرانجام در ۱۳۴۴ بعد از مدتی بیماری در ۲۱ آبان پس از چند عمل جراحی ناموفق بر اثر سرطان معده درگذشت. او در گورستان ظهیرالدوله در تهران دفن شده است. سه فرزند خالقی گلنوش، فرهاد و فرخ نام دارند. اکنون مرکز هنری روحالله خالقی موسوم به RKAC در واشنگتن که به همت دخترش گلنوش تأسیس شده است به حفظ و اشاعه و نشر آثار او میپردازد و با برگزاری نشستهای تخصصی در بررسی جنبههای مختلف کارنامه هنری او یاد و نام خالقی را زنده نگه میدارد. خالقی، آهنگساز، موسیقیدان مورخ تاریخ موسیقی و سردبیر چند نشریه فرهنگی موسیقایی سالها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامه های رادیویی یادی از هنرمندان درگذشته و ساز و سخن را راه اندازی کرد. وی همچنین عهدهدار سرپرستی ارکستر گلها نیز بود.»
بخشی از کتاب شاخ و شانه
«موسیقی ایران
از موسیقی قدیم ایران سخنی نمیگویم همینقدر به طور خلاصه اشاره میکنم که تاآنجاکه از تاریخ ملت ایران آگاهی داریم موسیقی هم داشتهایم که مخصوصاً در دورهٔ قبل از اسلام اهمیت بسیار داشته در دوره اسلامی نیز موسیقی ایران پایهٔ موسیقی عرب قرار گرفت و دانشمندان ایرانی مانند فارابی و ابنسینا و صفىالدين و عبدالقادر در آن بحث و گفتوگو کردند و کتابها نوشتند که متأسفانه چون اغلب آنها به زبان علمی زمان یعنی به عربی نوشته شده است محققین اروپایی را دچار اشتباه کرده و همهٔ آن مطالب را به حساب موسیقی عرب گذاردهاند. موسیقی ایران همواره شفاهی تعلیم میشده و هر چند از حروف الفبا برای یادداشت پردههای مقامات استفاده شده ولی خط موسیقی در میان ما رواج نداشته است. تا این که در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، مسیو لومر به ریاست موزیک ایران منصوب شد و مدرسهٔ موزیک در دارالفنون تأسیس گردید و برای اولینبار خط موسیقی اروپایی در آن مدرسه تعلیم داده شد. مسیو لومر و ناصر همایون و سالار معزز رؤسای موزیک بعضی از آهنگهای ایرانی را به خط موسیقی نوشتند ولی این خط از زمانی رواج یافت که آقای علینقی وزیری به تأسیس مدرسهٔ عالی موسیقی در سال ۱۳۰۲ همت گماشت. وزیری در صدد برآمد ردیف موسیقی کلاسیک ایران را بنویسد و از استادان معروف زمان مانند میرزا عبدالله و آقای حسینقلی برای این منظور استفاده کرد. در همین زمان نیز مرحوم مخبرالسلطنه هدایت یک دوره ردیف میرزا عبدالله را از روی سه تار شاگردش منتظمالحکما نوشت؛ پس از آنها هم آقای موسی معروفی یک دوره ردیف درویشخان و سایر استادان را نوشت بنابراین میتوان خشنود بود که اکنون ردیف کلاسیک ایران با خط موسیقی نوشته شده و مانند بسیاری آثار گذشته موسیقی از میان نرفته است. هم اکنون ادارهٔ هنرهای زیبا با استفاده از نوشتههای موجود در صدد تهیه و چاپ ردیفی است که مبنای اصلی در دست باشد. از لحاظ تعلیمات موسیقی در ایران باید گفت که غیر از مجلس درس خصوصی استادان و کسانی که به ذوق و علاقهٔ شخصی موسیقی ملی را فرا گرفتهاند مدارس موسیقی نیز در این باب بیاثر نبوده است. مدرسهٔ موزیک عدهای افسر موزیک نظام تربیت کرد و در سال ۱۳۰۷ نامش به مدرسهٔ موسیقی دولتی تبدیل شد که پس از چند سال چند تن از آن فارغالتحصیل شدند که ازجملهٔ آنها میتوان آقای علیمحمد خادم میثاق و احمد فروتن راد را نام برد. بعدها نام این مدرسه به مدرسهٔ عالی موسیقییار و سپس به هنرستان عالی موسیقی تبدیل شد و در سالهای گذشته هنرمندانی تربیت کرده که بعضی از آنها هم تحصیلات خود را در کنسرواتوارهای خارجه تکمیل کرده مانند آقای حسین ناصحی و آقای ثمین باغچهبان که اکنون در روی آهنگهای ایرانی به سبک موسیقی غربی نواهایی میسازند؛ همچنین آقای حشمت سنجری که در این قسمت توفیقاتی یافته است. نوازندگان و خوانندگان و موسیقیدانهای دیگری نیز در این اواخر پا به عرصهٔ ظهور گذاردهاند که آتیهٔ درخشانی در پی دارند.»
حجم
۶٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه
حجم
۶٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه