
کتاب سایه های فراموشی
معرفی کتاب سایه های فراموشی
کتاب سایههای فراموشی نوشتهی سیده مرضیه میرصفای مقدم اثری داستانی است که انتشارات یانا آن را منتشر کرده است. این کتاب با روایتی انسانی و ملموس، به سراغ موضوع فراموشی، پیری و تأثیرات آن بر خانواده میرود. داستان حول محور پدری سالخورده و پسرش شکل میگیرد و با نگاهی عمیق به بیماری آلزایمر، خاطرات مدفون، احساس گناه و زخمهای نسلها میپردازد. نویسنده با زبانی صمیمی و توصیفاتی دقیق، فضای خانهای را ترسیم میکند که در آن گذشته و حال در هم تنیدهاند و هر روز، نبردی میان حافظه و فراموشی جریان دارد. سایههای فراموشی نهتنها به تجربهی فردی یک بیمار، بلکه به تأثیرات روانی و عاطفی این بیماری بر اطرافیان نیز توجه نشان میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سایه های فراموشی
سایههای فراموشی داستانی معاصر از سیده مرضیه میرصفای مقدم است که با محوریت بیماری آلزایمر، به روایت زندگی پدری سالخورده و پسرش رضا میپردازد. کتاب در بستری خانوادگی و شهری، با نگاهی روانشناسانه و اجتماعی، به تدریج لایههای پنهان حافظه و خاطرات را میکاود. ساختار کتاب مبتنی بر روایت خطی و اپیزودیک است؛ هر فصل یا بخش، تکهای از زندگی روزمره، خاطرات و کابوسهای پدر را بازگو میکند و در کنار آن، واکنشها و احساسات رضا و پرستار (اکرم) را نیز به تصویر میکشد. نویسنده با بهرهگیری از دیالوگهای کوتاه و توصیفهای جزئی، فضای سرد و مهآلود فراموشی را ملموس ساخته است. سایههای فراموشی نهتنها به زوال حافظه، بلکه به انتقال زخمهای روانی از نسلی به نسل دیگر و تأثیرات ناگفتهی گذشته بر حال میپردازد. این کتاب، تصویری از نبرد بیصدا با بیماری، تلاش برای حفظ هویت و معنای خانواده در مواجهه با فروپاشی ذهنی را ارائه میدهد.
خلاصه داستان سایه های فراموشی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان سایههای فراموشی با تصویر پیرمردی آغاز میشود که در اتاقی نیمهتاریک، با ذهنی آشفته و حافظهای فرسوده، روزهایش را سپری میکند. اکرم، پرستار صبور، هر روز با لبخندی تمرینشده سعی دارد او را به زندگی روزمره بازگرداند؛ اما پیرمرد حتی سادهترین کارها را فراموش کرده است. رضا، پسر خانواده، میان وظایف شغلی و مسئولیت فرزند بودن، درگیر تردید و اندوه است. او هر بار با پدری روبهرو میشود که گاه او را میشناسد و گاه نه؛ و هر شب، کابوس تکراری «من زنم را کشتم» ذهن پدر را تسخیر میکند. رضا تلاش میکند با یادآوری خاطرات خوب، عکسهای قدیمی و حضور مداوم، پدر را آرام کند. اما بیماری، مرز میان واقعیت و توهم را در ذهن پیرمرد از بین برده است. در روند داستان، رضا متوجه میشود که ریشهی کابوسهای پدر، نه فقط مرگ مادر، بلکه زخمی عمیقتر از گذشتهی خانوادگی است. با جستوجو در میان مدارک و گفتوگو با خویشاوندان، رضا درمییابد که پدرش در کودکی شاهد قتل مادرش به دست پدربزرگ بوده و این خاطرهی سرکوبشده، اکنون با فروپاشی دیوارهای حافظه، به شکل احساس گناه و کابوس بازگشته است. در نهایت، رضا با پذیرش این حقیقت و همراهی بیقید و شرط، سعی میکند پدر را از بار گناه خیالی رها کند. داستان با لحظاتی از آرامش و صلح نسبی به پایان میرسد؛ جایی که پدر، پس از سالها عذاب، در کنار پسرش به آرامشی موقت دست مییابد و لبخندی کمرنگ بر لبانش نقش میبندد.
چرا باید کتاب سایه های فراموشی را بخوانیم؟
سایههای فراموشی با روایتی صادقانه و بیپیرایه، تجربهی زیستن با بیماری آلزایمر را از زاویهای انسانی و ملموس به تصویر کشیده است. این کتاب، نهتنها به زوال حافظه و هویت فردی میپردازد، بلکه نشان میدهد چگونه گذشتههای دفنشده و زخمهای خانوادگی میتوانند در لحظات ضعف ذهنی دوباره سر برآورند. نویسنده با پرداختن به روابط میان پدر و پسر، نقش مراقبت، صبر و همدلی را در مواجهه با بیماری و بحرانهای روانی برجسته ساخته است. خواندن این کتاب فرصتی برای درک عمیقتر از تأثیرات روانی بیماریهای زوال عقل بر خانواده و فرد فراهم میکند. همچنین، مخاطب را به تأمل دربارهی معنای هویت، خاطره و مسئولیت در قبال عزیزان دعوت میکند. سایههای فراموشی، با روایت جزئیات روزمره و لحظات کوچک امید، نشان میدهد که حتی در دل فراموشی و اندوه، پیوندهای انسانی میتوانند معنابخش و تسکیندهنده باشند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی پیری، بیماریهای زوال عقل، روابط خانوادگی و تأثیرات روانی گذشته بر حال را دارند. همچنین برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی و روانشناختی و افرادی که با مراقبت از سالمندان یا بیماران آلزایمری درگیر هستند، مناسب است.
حجم
۳۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
حجم
۳۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
