کتاب تندبادی از کنج

کتاب الکترونیکی تندبادی از کنج نوشتۀ میرجلال الدین کزازی است و انتشارات آیدین آن را منتشر کرده است. در کتاب تندبادی از کنج، نویسنده قصد دارد به زمینه‌های پنهان در داستان رستم و سهراب بپردازد. بعلاوه معانی ابیات و آرایه‌های ادبی، معنی کلمات به‌کاررفته در داستان و ریشه‌یابی این کلمات هم در متن کتاب موجود است.

درباره کتاب تندبادی از کنج

کتاب تندبادی از کنج، گزارشی از داستان رستم و سهراب در شاهنامهٔ فردوسی است. نویسنده کوشیده است تا زمینه‌های گوناگون نهفته در داستان را بررسی کند. تکیهٔ اصلی نویسنده در بازگویی داستان رستم و سهراب، بر ذکر معانی واژه‌ها، ریشه‌یابی آن‌ها، اشکال مختلف هر واژه و تغییرات آن در زمان‌های مختلف است. وی همچنین معانی ابیات و آرایه‌های ادبی موجود در آن‌ها را بیان می‌کند. نویسنده، گاه برای روشن‌شدن مطلبی، از دیگر قسمت‌های شاهنامه و حتی سایر شعرا و ادبا و نیز اشعاری را برای نمونه می‌آورد. داستان کتاب از آمدن تهمینه، دختر شاه سمنگان، نزد رستم و زادن سهراب از تهمینه آغاز می‌شود و با مرگ سهراب در نبرد با رستم و گریستن رستم بر سهراب به پایان می‌رسد.

خواندن کتاب تندبادی از کنج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های کهن فارسی و شاهنامه مناسب است.

بخشی از کتاب تندبادی از کنج

«رخش: که در واژه به معنی تابان و رخشنده است، نام بارۀ نامبردار رستم است که در همۀ نبردها و کارهای نمایان و پهلوانانۀ وی، یار و همراه تهمتن بوده است و گاه نیز، او را از مرگ رهانیده است. از آن روی که بزرگترین سرگرمی رستم شکار است، به ویژه شکار گور، پهلوان از دیدن دشتی پر از گور، خندان و شادان می‌گردد و اندوه پیشین را از یاد می‌برد.

چو آتش پراگنده شد پیلتن                 درختی بجست از در بابزن

یکی نره گوری بزد بر درخت             که در چنگ او پر مرغی نسخت

چو بریان شد از هم بکند و بخورد       ز مغز استخوانش برآورد گرد

بخفت و برآسود از روزگار                 چمان و چران رخش در مرغزار

سواران ترکان تنی هفت و هشت     بران دشت نخچیر گه برگذشت

پراکندگی آتش کنایه‌ای است ایما از آماده شدن آن برای برشتن و بریان کردن گور: آتش، تا زمانی که تیز و پر شرار است، به کار برشتن نمی‌آید...»