
کتاب برایش آواز بخوان
معرفی کتاب برایش آواز بخوان
کتاب الکترونیکی برایش آواز بخوان با عنوان انگلیسی Sing to It: New Stories نوشتهٔ «امی همپل» با ترجمهٔ «علی ستارزاده» مجموعهای از داستانهای کوتاه معاصر آمریکایی است که نشر هیرمند در سال ۱۳۹۹ آن را منتشر کرده است. این اثر با نگاهی جزئینگر و انسانی، به زندگی روزمره، روابط، فقدان و تلاش برای معنا بخشیدن به تجربههای شخصی میپردازد. داستانها اغلب با زبانی موجز و روایتی غیرخطی، لحظات گذرا و احساسات عمیق شخصیتها را به تصویر میکشند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب برایش آواز بخوان اثر امی همپل
کتاب «برایش آواز بخوان» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که توسط «امی همپل»، نویسندهٔ شناختهشدهٔ ادبیات معاصر آمریکا، نوشته شده است. این کتاب در قالب داستان کوتاه، روایتهایی از زندگی شخصیتهایی ارائه میدهد که اغلب درگیر فقدان، تنهایی یا جستوجوی معنا هستند. فضای داستانها عمدتاً در شهرهای آمریکا و در بستر زندگی روزمره شکل میگیرد و «امی همپل» با استفاده از جزئیات دقیق و توصیفهای ملموس، موقعیتهای انسانی و گاه تراژیک را به تصویر میکشد.
ساختار کتاب «برایش آواز بخوان» بر پایهٔ روایتهای کوتاه و مستقل است و هر داستان دنیای خاص خود را دارد، اما در مجموع تصویری از دغدغههای انسان معاصر و پیچیدگیهای روابط انسانی ارائه میشود. «امی همپل» در این مجموعه با بهرهگیری از لحن صمیمی و گاه طنزآمیز، به موضوعاتی چون مرگ، عشق، جدایی و امید میپردازد و خواننده را به تأمل دربارهٔ لحظات مختلف زندگی دعوت میکند.
خلاصه داستان برایش آواز بخوان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در کتاب «برایش آواز بخوان»، هر داستان کوتاه بهگونهای مستقل روایت میشود و شخصیتها و موقعیتها در هرکدام متفاوتاند. داستانها اغلب با لحظاتی آغاز میشوند که بهظاهر عادیاند، اما بهتدریج لایههای عمیقتری از احساسات و تجربههای انسانی را آشکار میکنند. برای نمونه، در داستانی با محوریت پناهگاه حیوانات، راوی با سگهایی که قرار است کشته شوند ارتباط برقرار میکند و از خلال این روابط، به موضوعاتی چون دلسوزی، مرگ و مسئولیت فردی میپردازد. در داستانی دیگر، زنی با خاطرات و فقدانهایش دستوپنجه نرم میکند و تلاش میکند معنایی برای زندگیاش بیابد. روایتها اغلب با جزئیات دقیق و توصیفهای حسی، فضای ذهنی شخصیتها را بازتاب میدهند و خواننده را به دنیای درونی آنها نزدیک میکنند.
کتاب حول موضوعاتی چون تنهایی، جستوجوی هویت، مواجهه با مرگ و فقدان و تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران شکل گرفته است. نویسنده با پرهیز از نتیجهگیریهای قطعی، فضای باز و تأملبرانگیزی برای خواننده باقی میگذارد تا هر کس برداشت خود را از داستانها داشته باشد.
چرا باید کتاب برایش آواز بخوان را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و موجز، تجربههای انسانی را در لحظات عادی و گاه بحرانی زندگی به تصویر میکشد. کتاب «برایش آواز بخوان» با پرداختن به موضوعاتی چون فقدان، دلسوزی و جستوجوی معنا، فرصتی برای تأمل دربارهٔ روابط انسانی و احساسات عمیق فراهم میکند. داستانها با توصیفهای دقیق و نگاه جزئینگر، خواننده را به دنیای شخصیتها نزدیک میکنند و امکان همذاتپنداری با موقعیتهای گوناگون را به وجود میآورند. خواندن این مجموعه برای کسانی که به داستانهای کوتاه و روایتهای انسانی علاقه دارند تجربهای متفاوت و جالب خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان داستان کوتاه، دوستداران ادبیات معاصر آمریکا و کسانی که دغدغههایی چون تنهایی، فقدان و جستوجوی معنا در زندگی را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به روایتهای جزئینگر و شخصیتمحور علاقهمندند انتخاب مناسبی است.
درباره امی همپل
«اِمی همپل» (Amy Hempel)، متولد ۱۴ دسامبر ۱۹۵۱ در شیکاگو، نویسندهٔ داستان کوتاه و روزنامهنگار آمریکایی است. «همپل» در ۱۶سالگی به کالیفرنیا نقلمکان کرد؛ بسیاری از داستانهای اولیهاش نیز در همان فضا شکل گرفتهاند. در میانهٔ دههٔ هفتاد به نیویورک رفت و در آنجا با نویسنده و ویراستار شناختهشده، «گوردون لیش»، آشنا شد و رابطهای حرفهای و طولانی با او برقرار کرد.
او سابقهٔ تدریس در دانشگاه فلوریدا، دانشگاه هاروارد و همچنین کالج «بنینگتون» (در برنامهٔ MFA با حضور محدود) را دارد. «همپل» پیشتر در کالج «سارا لورنس»، دانشگاه «دوک»، «نیو اسکول»، کالج «بروکلین» و دانشگاه «پرینستون» نیز تدریس کرده است. علاوهبراین، دبیر همکار نشریهٔ Alaska Quarterly Review نیز بوده است.
«همپل» علاقهٔ زیادی به سگها دارد و از اعضای بنیانگذار بنیاد «Deja Foundation» است.
او شاگرد «گوردون لیش» بود و نخستین داستانهایش را در کارگاههای او نوشت. «لیش» که از آثارش شگفتزده شده بود، انتشار نخستین مجموعهاش «دلایلی برای زندگی» (۱۹۸۵) را پیگیری کرد؛ مجموعهای که داستان معروف «در گورستانی که آل جولسون به خاک سپرده شده» ـ نخستین داستانی که «همپل» نوشت ـ در آن قرار دارد. این داستان که ابتدا در سال ۱۹۸۳ در نشریهٔ TriQuarterly منتشر شد، اکنون از پرانتشارترین داستانهای کوتاه معاصر است.
از «همپل» تا کنون مجموعههای داستانی «دروازههای قلمرو حیوانات» (۱۹۹۰) «بازگشت به خانه» (۱۹۹۷) و «سگ ازدواج» (۲۰۰۵) منتشر شده است.
نوولای «بازگشت به خانه» بهصورت یک نامه نوشته شده و خود «همپل» آن را «شخصیترین چیزی که تا کنون نوشتهام» توصیف کرده است. در آثار او، حیوانات اغلب نقشی احساسی و ارتباطی ایفا میکنند. او در گفتوگویی با مجلهٔ BOMB گفته است: «در حیوانات نوعی خلوص احساسی وجود دارد که انسانها در صورت خوششانسی یا جستوجوی درست میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.»
در سال ۲۰۰۶، مجموعهٔ کامل داستانهای او با عنوان «داستانهای گردآوریشدهٔ اِمی همپل» منتشر شد. «همپل» مقالات، جستارها و داستانهای کوتاهی نیز برای نشریاتی چون Vanity Fair ،Interview ،GQ ،ELLE ،Harper's Magazine ،The Quarterly و Playboy نوشته است.
«همپل» را در کنار نویسندگانی چون «ریموند کارور» و «مری روبیسون» بهعنوان نویسندهای «مینیمالیست» میشناسند؛ نویسندهای که شهرتش بر پایهٔ داستان کوتاه بنا شده است. او معمولاً شخصیتهایش را بینام میگذارد و در این باره میگوید: «وقتی شخصیت را با نام، سن یا پیشینه محدود نمیکنید، امکان بیشتری برای مخاطب وجود دارد که چیزی به او اضافه کند یا چیزی از او بگیرد.»
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
جایزهٔ Hobson (۲۰۰۰)، بورس گوگنهایم (۲۰۰۰)، جایزهٔ Ambassador Book Award برای داستانهای گردآوریشده (۲۰۰۷)، جایزهٔ PEN/Malamud برای داستان کوتاه (۲۰۰۹، مشترک با «آلیستر مکلاود») و جایزهٔ «جان ویلیام کورینگتون» برای برتری ادبی (۲۰۱۵) از افتخارات او هستند.
بخشی از کتاب برایش آواز بخوان
«ما رو بهعنوان کسانی شناختن که گوشهای خوک رو روی بالشت سگها قرار میدیم، مثل شکلاتی در هتلی خوب؛ کسانی که خودشون مبلغ گیاهخواریان، ولی برای سگها گوشت پخته میآرن. مثل گوشت بوقلمون کبابشده، گوشت گاو نیمه سرخشده و ژامبون آغشته به عسل؛ کسانی که ظرف رو تا خرخره پر میکنیم که هنوز بهتر از غذاییه که اونها اونجا بهشون میدن. ما رو بهعنوان کسانی شناختن که تنها وقتی بیدار هستن بهشون غذا میدیم نه ساعت ۲ صبح؛ روشی که رئیس بخش به کارمند نوبت شب برای غذادهی دستور میده؛ چون فکر میکنه بهاندازهی کافی غذا نخوردن.»
حجم
۵۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۵۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه