دانلود و خرید کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم نادر ابراهیمی
تصویر جلد کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

معرفی کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم

بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم اثری ماندگار از نادر ابراهیمی است. از این نویسنده‌ی به‌نام معاصر ایرانی بیش از نود کتاب باقی مانده است، که از معروف‌ترین آنها می‌توان به یک عاشقانه‌ی آرام، خانه‌ای برای شب، چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم اشاره کرد.

درباره کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم

داستان بار دیگر شهری که دوست می داشتم عاشقانه‌ای از نادر ابراهیمی است که اولین بار در سال 1345 منتشر شد. داستان این کتاب، داستان ترک شهر و محل زندگی بخاطر عشق، بی وفایی و در نهایت بازگشت دوباره به زادگاه است. نثری این کتاب شورانگیز و شاعرانه است. داستان عشق ممنوعه‌ی پسر کشاورز و دختر خان است که وقتی با مخالفت اطرافیان مواجه می‌شوند قدرت عشق آن‌ها را وسوسه می‌کند تا شهر خود را ترک کنند. عشق و غم و افسوس و اندوه در همه‌ی جای این اثر جریان دارد اما نویسنده به مسائل دیگری مانند عادات، معضلات و مشکلات اجتماعی و حتی سیاسی نیز در این کتاب اشاره کرده است، مشکلاتی که هنوز هم بعد از گذشت سالها و با برگشت راوی به زادگاهش، بر زندگی او سایه انداخته است.

هلیا دختر خان است و راوی داستان پسر کشاورزی‌ که از کودکی هم‌بازی هم بوده‌اند. آن‌ها عاشق می‌شوند و تصمیم می‌گیرند ازدواج کنند اما خانواده‌هایشان مخالف هستند و در نهایت به چمخاله فرار می‌کنند و آنجا زندگی‌ جدیدی را شروع می‌کنند. هلیا درنهایت بین عقل و احساساتش، عقل را انتخاب می‌کند و به شهر زادگاهش برمی‌گردد؛ درحالی‌که مرد داستان در ابتدا حاضر نیست تسلیم شود ولی بعد از ۱۱ سال دوری به شهرش باز می‌گردد؛ به‌شهری که زمانی دوستش می‌داشت؛ به شهری که روزگاری از آنجا طرد شده است.

مرحوم نادر ابراهیمی چندین بار از اسم کتابش در جملاتش استفاده کرده بود تا شاید به‌طریقی بتواند بار عاطفی داستان را کمی سبک‌تر کند. شاید داستان این عشق مانند بقیه‌ی داستان‌های عاشقانه تکراری باشد اما چیزی که این اثر را تا این حد مشهور کرده است قلم توانا نادر ابراهیمی در توصیف عشق و گفتگوهای عاشقانه‌ی پسرک با معشوقه‌‌اش است.

چرا باید کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم را مطالعه کنیم؟

کتاب بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم در دسته‌ی کتاب‌های عاشقانه قرار دارد. قلم بی‌نظیر نادر ابراهیمی در این کتاب کاملا مشخص است. این کتاب برای گروه سنی بزرگ‌سال مناسب است.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

خواندن این کتاب برای طرفداران رمان‌های عاشقانه واجب است و قطعا از خواندن آن لذت خواهند برد.

درباره نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی در 14 فروردین 1315 در تهران متولد شد. او علاوه بر اینکه در نوشتن رمان و داستان کوتاه فعالیت می‌کرد در زمینه‌های فیلم‌سازی و ترجمه، نیز فعالیت داشته است. ابراهیمی، همراه بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از معدود سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده‌اند.

نادر ابراهیمی آنقدر در مشاغل مختلف فعالیت داشته که نمی‌توانیم همه‌ی آن را به تفکیک توضیح دهیم. برای مثال او کارهایی مانند کارگری در یک چاپخانه یا کارهای فرهنگی چون مترجمی و ویراستاری و نقاشی را انجام داده است. نادر ابراهیمی کارنامه‌ی پرباری در زمینه‌ی کارهای هنری دارد، که می‌توان آن را به دسته‌های مختلف مانند، ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات بزرگسال، نمایشنامه و حتی شعر تقسیم کرد.

سه گانه عاشقانه نادر ابراهیمی باعث شهرت او شد، در این بین کتاب یک عاشقانه آرام بیشتر از بقیه شناخته می‌شود، در حالی‌که او بیشتر از 30 جلد کتاب در زمینه های مختلف نوشته است. او با انتشارات روزبهان همکاری‌های زیادی داشته و اولین کتاب خود را با اسم خانه‌ای برای شب در سال 1342 در همین چاپ کرد. بیشتر فعالیت‌های فرهنگی نادر ابراهیمی در بخش کودکان و نوجوان است. او بیشتر از 50 اثر برای کودکان و نوجوانان نوشته است. او همچنین، دو کتاب آدم آه‍نی و از پ‍ن‍ج‍ره ن‍گ‍اه ک‍ن را نیز ترجمه کرده است. نادر ابراهیمی گاهی به کار تصویرگری نیز می‌پرداخته و تصویرگر چندین کتاب مختلف کودک و نوجوان بوده است.

نادر ابراهیمی تنها به تالیف و ترجمه کتاب برای کودکان اکتفا نکرد. او با کمک همسرش یک موسسه همگام با کودک و نوجوان را تاسیس نمود. این بنیاد فعالیت‌های زیادی در حیطه‌ نگارش، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی داشته است.

نادر ابراهیمی دو مجموعه تلویزیونی با نام آتش بدون دود و سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن را نوشته است و کارگردانی آن‌ها را نیز انجام داده است. او همچنین چندین فیلم مستند را کارگردانی کرده است. نادر ابراهیمی یک شاعر نیز است و ترانه مشهور به نام ای وطن را سروده که علی خدایی خواننده و آهنگساز آن است.

فرزانه منصوری همسر نادر ابراهیمی متولد آبان سال 1323 در تهران است. او مترجم و معلم بود. نادر ابراهیمی توسط بستگان خود به فرزانه منصوری معرفی شد و پس از کمی آشنایی به صورت سنتی تصمیم به ازدواج گرفتند. فرزانه منصوری در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود نقش شخصیت مارال را ایفا کرد.

سرانجام زندگی پرفراز ونشیب نادر ابراهیمی در سال 1387 به پایان رسید. او پس از آنکه 9 سال با بیماری لاعلاج خوددست و پنجه نرم کرد، سرانجام در سن 73 سالگی دار فانی را وداع گفت.

فهرست کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم

باران رویای پاییز

پنج نامه از ساحل چمخاله به ستاره‌آباد

پایان باران رویا

بخش‌هایی از کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم

هلیا میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است. آن‌کس که غریب نیست شاید که دوست نباشد. کسانی هستند که ما به ایشان سلام می‌گوییم و یا ایشان به ما. آن ها با ما گرد یک میز می‌نشینند، چای می‌خورند، می‌گویند و می‌خندند. «شما» را به «تو»، «تو» را به هیچ بدل می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند که تلقین‌کنندگان صمیمیت باشند. می‌نشینند تا بنای تو فروبریزد. می‌نشینند تا روز اندوه بزرگ. آن‌گاه فرارسنده‌ی نجات‌بخش هستند. آنچه بخواهی برای تو می‌آورند، حتّی اگر زبان تو آن را نخواسته باشد، و سوگند می‌خورند که در راه مهر، مرگ چون نوشیدن یک فنجان چای سرد، کم رنج است. تو را نگین می‌کنند در میان حلقه‌ی گذشت‌هایشان. آن‌ها به مرگ و روزنامه‌ها می‌اندیشند. برفراز گردابی که تو واپسین لحظه‌ها را در آن احساس می‌کنی، می‌چرخند و فریاد می‌زنند که من! من! من! من!

معرفی نویسنده
عکس نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی
ایرانی | تولد ۱۳۱۵

نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. او یک داستان‌نویس معاصر ایرانی است که علاوه‌بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینهٔ فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده ‌است. او همراه با بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان از هنرمندانی به حساب می‌آید که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده است. نادر ابراهیمی که نویسندگی را از نوجوانی شروع کرده بود، در ۲۷سالگی اولین کتابش را در نشر روزبهان منتشر کرد. تا سال ۱۳۸۰ علاوه‌بر صدها مقالهٔ تحقیقی و نقد، بیش از ۱۰۰ کتاب از او چاپ و منتشر شد. در سال ۱۳۴۲ اولین کتاب خود را با نام «خانه‌ای برای شب» به چاپ رساند، اما سال ۱۳۴۲ آغاز تازه‌ای برای او در زمینهٔ فعالیت‌های سیاسی بود. هم‌زمان با تبعید روح‌الله خمینی، فعالیت‌های سیاسی علیه نظام پهلوی شدت گرفت و وجود یک رهبر سیاسی برای این اعتراضات شور و اشتیاق تازه‌ای به جریانات سیاسی در ایران داده بود؛ نادر ابراهیمی نیز در نوشتن بیانیه و اعلامیه‌هایی علیه نظام وقت دست داشت و بسیار از اعلامیه‌ها به قلم او منتشر شد. دو اثر از او به نام‌های «دشنام» و «آسمان در تسخیر کلاغ‌ها» حاوی دو داستان مشهور است که درون‌مایهٔ آن‌ها سیاسی و مبارزه با نظام پهلوی است. به‌گفتهٔ او این دو داستان پایهٔ ادبیاتی ضد سلطنتی با بیانی نمادین شد. ابراهیمی پس از موفقیت در آثار قبل، کتاب «مصابا و رؤیای گاجرات» را به چاپ رساند که در آن به‌نوعی مخالفتش را با به‌ظاهرْ روشنفکران بیان کرد. ابراهیمی در آن سال‌ها کتاب‌های متعددی از جمله «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم»، «افسانه‌های باران»، «مکان‌های عمومی»، «آرش در قلمرو تردید» و... را منتشر کرد.

pejmannavi
۱۳۹۸/۰۱/۰۳

من بیست سالم بود این کتاب رو خوندم. کل کتاب رو حفظ بودم. هر شب قبل خواب میخوندم. دو بار کامل پای تلفن برای دوستام خوندمش. اون زمان این کتاب نایاب بود. از دوستی گرفتم و به دوست دیگه ای

- بیشتر
ماهی
۱۳۹۸/۰۶/۳۰

این کتاب تصویری از یک رویا بود به نظرم 😌❤ رویایی توام با عشق، دلتنگی، حسرت و هزاران هزار حس و حال دیگر... و در حین خواندن کتاب این احساسات به خوبی به مخاطب منتقل می شود... این کتاب پر از توصیفات شاعرانه

- بیشتر
اِیْ اِچْ|
۱۳۹۸/۰۵/۱۷

بخوام تو یه ترکیب توصیفش کنم: سلسله توصیفات نفس‌گیر! هسته جملات به خاطر حجم عظیم تشبیهات و تشخیصات و توصیفات، گُمه! میتونم بگم این اثر، یه اثر سلیقه‌ایه. داستان رو باید از لا به لای نثر، با مشقت کشید بیرون(ناگفته نماند

- بیشتر
حــق پرســت
۱۳۹۸/۱۲/۲۴

این کتاب بوی بارون می داد . تلفیقی از عشق و داستان و فلسفه ... برای خودم تجربه ی زیبا، اندوهبار و سنگینی بود اما این کتاب رو به هر کس توصیه نمی کنم. شاید برای هرکس هم اوایل جذاب نباشه. نیاز به این

- بیشتر
پرنیان
۱۳۹۹/۰۲/۱۹

آخیییییش! حالم جا اومد! این کتاب، اولین کتابی بود که از نادر ابراهیمی خوندم و الان تمام سلول‌هام این رو طلب می‌کنن که کتاب‌های دیگه‌ی ایشون رو هم بخونم. اصلاً حس می‌کنم بعد از نثر بی‌نظیر این کتاب، نثر هیچ کتاب دیگه‌ای

- بیشتر
k.t
۱۳۹۷/۰۶/۳۱

باز هم رقص دیگری از واژگان🌷 . به اندازه ی نشستن و تماشای یک درخت که برگ هاش رو به نسیم سپرده حال خوب داد به من 🌳🍃 . من واقعا با خوندن از این قلم حال خوبی دارم...هرچند کتاب روایتگر تلخی بود اما

- بیشتر
🌟 najme🌟
۱۳۹۷/۰۴/۲۶

یه جورایی خیلی قلمش قوی بود برای هضم بیشترش باید دوباره بخونمش 😀

moony
۱۳۹۸/۱۰/۱۹

«گریستن هلیا. تنها و صمیمانه گریستن را بیاموز.»

Helia
۱۳۹۷/۰۴/۰۳

چه زیباست که دراین همه دیار غم و بی کسی متنی ،حرفی،سخنی لحظه ای تورا دگرگون کند... روحتان‌شاد

farzane
۱۳۹۹/۰۳/۲۳

اولین کتابیه که از نادر ابراهیمی خوندم،....با خوندن این کتاب تفاوت دنیای شیرین و بی دغدغه کودکی با بزرگسالی و تلخی جدایی و گذر زمان و خیلی حس های مختلف رو تجربه میکنید... جمله های عمیقی هم داشت که بریده

- بیشتر
تحمّلِ تنهایی از گدایی دوست‌داشتن آسان‌تر است.
خیر کثیر
رَجعتی باید، هلیای من! رَجعتی دیگر باید به حریم مهربانی گل‌های نرم ابریشم به رنگِ روشنِ پَرهای مرغ دریایی به بادِ صبح که بیدار می‌کند چه نرم، چه مهربان، چه دوست. رَجعتی باید هلیای من! به شادمانی پُرشکوه اشیا.
نَعنا🌿
یاد تو هر لحظه با من است؛ امّا یاد، انسان را بیمار می‌کند.
ka'mya'b
پسرکی زمین می‌خورَد. مردی صدایش را بلند می‌کند نه پسرک را.
امیری حسین
کجا هستی؟ ــ توی باغ، خانم! دنبال پروانه می‌گردم. ــ برو بیرون سراغ پروانه‌هایت! تو هیچ‌وقت چیزی نخواهی‌شد. آنچه هنوز تلخ‌ترین پوزخندِ مرا برمی‌انگیزد «چیزی‌شدن» از دیدگاه آنهاست__ آنها که می‌خواهند ما را در قالب‌های فلزّی خود جای بدهند. آنها با اعدادِ کوچک به ما حمله می‌کنند. آنها با صفرِ مُطلقشان به جنگ با عمیق‌ترین و جاذب‌ترین رؤیاها می‌آیند
ka'mya'b
_ هر آشنایی تازه ‌اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی‌ست.
Hossein shiravand
هیچ پیامی آخرین پیام نیست و هیچ عابری آخرین عابر. کسی مانده‌است که خواهدآمد. باورکن! کسی که امکان آمدن را زنده نگه می‌دارد.
ماهی
باران بوی دیوارهای کاهگلی را بیدار کرده‌است.
ماهی
و او در من تابستان را زنده می‌کند.
🌟 najme🌟
در تالارِ بزرگِ هر ندامت، ازدست‌رفته‌ها و به‌دست‌نیامده‌ها در کنار هم می‌رقصند.
امیری حسین
از تمام خنده‌ها آن را بستای که جانشین گریستن شده‌است.
امیری حسین
ما هرگز از آنچه نمی‌دانستیم و از کسانی که نمی‌شناختیم ترسی نداشتیم. ترس، سوغاتِ آشنایی‌هاست.
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
من از دوست‌داشتن، فقط لحظه‌ها را می‌خواستم. آن لحظه‌یی که تو را به نام می‌نامیدم
-Dny.͜.
با پدرتان آهسته صحبت‌کنید آقا. در این دو‌ماه خیلی شکسته شده‌است.
Mithrandir
تحمّلِ تنهایی از گدایی دوست‌داشتن آسان‌تر است
Sahar B
هلیا! تو زیستن در لحظه‌ها را بیاموز. و از جمیعِ فرداها پیکرِ کینه‌توزِ بطالت را مَیافرین.
نَعنا🌿
در آن لحظه‌یی که تو یک «آری» را با تمام زندگی تعویض می‌کنی، در آن لحظه‌های خطیر که سپر می‌افکنی و می‌گذاری دیگران به‌جای تو بیندیشند، در آن لحظه‌هایی که تو ناتوانی خویش را در برابر فریادهای دیگران احساس می‌کنی، در آن لحظه‌یی که تو از فراز، پا در راهی می‌گذاری که آن‌سوی آن اختتامِ تمامِ اندیشه‌ها و رؤیاهاست، در تمام لحظه‌هایی که تو می‌دانی، می‌شناسی و خواهی‌شناخت، به‌یاد داشته‌باش که روزها و لحظه‌ها هیچ‌گاه باز نمی‌گردند.
golmohammadi
هلیا! برای دوست‌داشتنِ هر نَفَسِ زندگی، دوست‌داشتنِ هر دَمِ مرگ را بیاموز و برای ساختن هر چیزِ نو، خراب‌کردن هر چیزِ کهنه را و برای عاشقِ عشق بودن، عاشقِ مرگ‌بودن را.
golmohammadi
ما هرگز از آنچه نمی‌دانستیم و از کسانی که نمی‌شناختیم ترسی نداشتیم. ترس، سوغاتِ آشنایی‌هاست.
میـمْ.سَتّـ'ارے
پنجره روح مهربانِ اتاق است.
حــق پرســت

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان