کتاب سکوت پرهیاهوی مردهها
معرفی کتاب سکوت پرهیاهوی مردهها
«سکوت پرهیاهوی مردهها» مجموعه داستان کوتاه نویسنده معاصر یزدان کاکایی( _۱۳۶۲) است.
در بخشی از داستان «سیگار» از این کتاب میخوانیم:
واردِ شکمِ نهنگِ بزرگی شده بودم. با دو سه پک اولی که به سیگار زدم وارد چنین رؤیای جالبی شدم. همهاش رؤیا بود و هیچ شباهتی به کابوس نداشت. سعی میکردم یکطوری از شکم نهنگ بیرون بیایم ولی نمیدانستم چهطور. در اسید ترش معدهاش شناور بودم و به پرزهای پوشش داخلی و لغزان معدهاش چسبیده بودم: چه رؤیای قشنگی! نمیدانستم چرا بزرگترها اینهمه بچهها را از سیگار کشیدن، که میتواند اینطور زندگی آدم را خیالانگیز کند، دور نگه میدارند!
بارها، مثل مورچهای که با بار سنگینی از دیوار صاف سقوط میکند، از دیوارهی گوشتی و لغزانِ مریِ نهنگ سُر میخوردم و شلپشلپکنان داخل محلول بدبوی معدهاش میافتادم، تا اینکه به هر زحمتی بود خودم را به دهان نهنگ رساندم. یک پاکت سیگار مگنا و یک بسته وینستون داخل جیبم بود. هر کدام را میخواستم میتوانستم انتخاب کنم. میدانستم که با روشن کردن چند سیگار دهان بزرگ نهنگ خودبهخود باز میشد و وارد دریای رؤیایی دیگری میشدم.
فندکم را از جیبم... نه، در آن لحظه ترجیح دادم که کبریت داشته باشم، یعنی همیشه آرزویم این بود که یک بار مثل ‘آلن دلون’ با کبریت سیگاری روشن کنم... کبریت داخل جیبم خیس شده و گوگرد چوب کبریتها کاملاً نم کشیده بود. هر کاری میکردم روشن نمیشد. کمی ترسیده بودم که این رؤیا تبدیل به کابوس و بعد یک واقعیت شود. در یک لحظه، خواستم فندکی داشته باشم که رویش عکس ‘جنیفر لوپز’ نقش بسته شده باشد.
دست بردم فندک را از جیبم بیرون بیاورم که فشار نرم دستی را روی شانهام حس کردم. چشمهایم را باز کردم و مادرم را دیدم که گفت: «صبح به خیر عزیزم! تا کی میخواهی بخوابی؟ پا شو، مدرسهات دیر نشود!»
حجم
۶۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
حجم
۶۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه