کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته

کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته نوشتۀ علیرضا احمدیان، بهنام شکری و ندا اسماعیلی فر است. این کتاب را انتشارات پادینا در حوزۀ تقسیم‌بندی جدیدی از رفتارهای نابهنجار انسان‌ها ارائه داده است.

درباره کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته

در کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته، طیف وسیعی از رفتارها، به‌عنوان رفتارهای نابهنجار طبقه‌بندی شده‌اند. برخی رفتارهای نابهنجار شدید؛ ولی گذرا هستند که نتیجۀ حوادث فشارزای خاصی هستند، درحالی‌که برخی دیگر مزمن و در طول زندگی تداوم دارند.

رفتار و مسائل هیجانی هیچ دو فردی دقیقاً شبیه هم نیست و یا هیچ دو فردی دارای تجربیات یکسان در زندگی نیستند. بااین‌حال برای متخصصان بهداشت روانی شباهت‌های فراوانی وجود دارد تا موارد مربوطه را طبقه‌بندی نمایند. یک نظام طبقه‌بندی خوب دارای مزایای فراوانی است. اگرچه انواع مختلف رفتارهای نابهنجار دارای علل متفاوت است، اما می‌توان امیدوار بود که بر اساس شباهت‌های رفتاری، وضعیت افراد را با استفاده از نظام طبقه‌بندی روشن کرد و سپس در جستجوی این شباهت‌ها از روش‌های دیگر نیز بود.

خواندن کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته را به چه کسانی پیشنهاد می‌‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های روان‌شناختی می‌توانند از خواندن کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته لذت ببرند.

درباره علیرضا سید احمدیان

علیرضا سید احمدیان در سال ۱۳۴۸ متولد شده است. او نویسنده و مترجم متون فلسفی است.

بخشی از کتاب مقدمه ای بر آسیب شناسی روانی پیشرفته

«دیدگاه‌ها در مورد اختلالات روانی

به‌طورکلی تلاش‌ها برای فهم علل اختلالات روانی در قالب یکی از این سه دیدگاهی قرار می‌گیرد که در سرتاسر این کتاب بحث شده‌اند. دیدگاه بیولوژیک که مدل پزشکی یا بیماری نیز نامیده می‌شود، پیشنهاد می‌کند که اختلالات روانی، اختلالات مغزی هستند. محققانی که این رویکرد را به‌کار می‌برند در جستجوی کشف بی‌نظمی‌های ژنتیکی هستند که فرد را مستعد ابتلا به یک اختلال روانی خاص از طریق اثرگذاری بر کارکرد مغز می‌نماید. آن‌ها همچنین به دنبال، یافتن نابهنجارهای بخش‌های خاصی از مغز و بد کارکردی نظام‌های عصبی شیمیایی در مغز و سایر قسمت‌های بدن هستند.

طرف‌داران این دیدگاه به‌طورکلی موافق استفاده از دارو در درمان اختلالات هستند. تعداد زیادی از دیدگاه‌های خاص روان‌شناختی وجود دارد که اختلالات روانی را به‌عنوان مشکلات ناشی از کارکرد ذهن تلقی می‌کنند. نظریۀ روان تحلیلگری بر تعارضات ناخودآگاه که معمولاً ریشه در دوران کودکی دارد و نیز کاربرد مکانیزم‌های دفاعی در مقابله با اضطراب ناشی از تکانه‌ها و هیجانات سرکوب‌شده تأکید می‌کند. آوردن تعارضات و هیجانات ناخودآگاه به سطح آگاهی احتمالاً موجب حذف نیازها، کاربرد مکانیزم‌های دفاعی و بهبود اختلال می‌گردد. نظریۀ رفتاری به این مسئله می‌پردازد که چگونه ترس‌ها نسبت به موقعیت‌های خاص شرطی شده و نقش تقویت محیط در ایجاد و تداوم رفتارهای نامناسب بررسی می‌کند. این رویکرد به اختلالات روانی از منظر نظریۀ یادگیری توجه کرده و بر این باور است که رفتارهای ناسازگار یاد گرفته می‌شوند. رویکرد شناختی پیشنهاد می‌کند که بعضی از اختلالات روانی ریشه در پردازش‌های شناختی مختل شده دارند و می‌تواند از طریق ایجاد تغییر و اصلاح شناخت‌های غلط بهبودی پیدا کنند. به‌هرحال، این دیدگاه به‌جای تأکید بر انگیزش‌ها، هیجانات و تعارضات پنهان بر فرایندهای روانی آگاهانه تأکید می‌کند.»