کتاب بتهوون، انسان پیروز
معرفی کتاب بتهوون، انسان پیروز
کتاب بتهوون، انسان پیروز نوشتهٔ امیل لودویگ و ترجمهٔ علی اصغر بهرام بیگی است. انتشارات علمی و فرهنگی این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است. نویسنده در این اثر زندگی بتهوون را از از تولد تا ۱۸۱۱ شرح داده است.
درباره کتاب بتهوون، انسان پیروز
کتاب بتهوون، انسان پیروز حاوی ناداستان است. امیل لودویگ در این کتاب زندگینامهٔ بتهوون را بیان کرده است. لودویگ فان بتهوون موسیقیدان و آهنگساز اهل آلمان بوده است. موسیقیهای ساختهٔ او در دستهٔ موسیقیهای کلاسیک قرار میگیرند، هرچند برخی بر این عقیده هستند که بهتر است آثار او را رمانتیک شمرد.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب بتهوون، انسان پیروز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان در باب موسیقی کلاسیک و قالب زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بتهوون، انسان پیروز
«شهرت بتهوون به عنوان پیانیستی چیرهدست و طراز اول تثبیت شده بود و همین شهرت او را در همهجا مورد توجه قرار میداد. رویدادهای آن دوران تأثیر وی را در علاقهمندان موسیقی و شنوندگان افزونتر میکرد. دربار بن از این اندیشه به هراس افتاده بود که مبادا انبوه انقلابیون از راه فرارسند و همه چیز را در اختیار گیرند. نبرد والمی که در سپتامبر ۱۷۹۲ نزدیک بن درگرفته بود، به شکست دوستان شاهزاده فرمانروا منجر شده بود. بتهوون که برای گوته احترام و علاقهای قائل بود، از این نکته بیخبر بود که گوته شخصاً در آن نبرد حضور داشته و بدان مناسبت، سخنان پرطنین و مهابتآمیزی نیز ایراد کرده است.
بتهوون جوان با موج اندیشههای جدید انقلابی همدلی و همدردی میکرد؛ آنچنانکه در آغاز کار، بسیاری از رهبران روشنفکران آلمان نیز برای انقلاب شور و حرارتی فراوان ابراز میکردند؛ ولی در این میان هیچ دانتونی وجود نداشت که آنچه امپراتوران و سلاطین تا آن زمان در اختیار داشتند، به بتهوون بدهد: فراغت خاطر، تشویق و سکههای زری که برای هنرمندان فرصتی پدید میآورد تا در عالم رؤیای دلپذیر خود به رؤیاپروری سرگرم باشند. قلب موسیقی در پاریس نمیتپید؛ بلکه در شهر امپراتوری وین قرار داشت؛ جایی که بزرگترین موسیقیدانان، هشیارترین و قدرشناسترین حامیان و نیکوترین سازهای موسیقی دستبه دست هم میدادند تا نبوغ را به شیوهای شایسته رهنمون شوند.
در همین زمان، اتفاقی روی داد که از نظر بتهوون، همچون درگذشت سلطان برای ولیعهد تلقی میشد: موتسارت درگذشت و تخت موسیقی خالی ماند. هایدن هیچگاه درصدد برنیامد بر آن تخت جلوس کند. او در لندن بیشتر از وین شهرت و محبوبیت داشت. کنت والدشتاین شاهزاده فرمانروای بن را تشویق کرد تا بتهوون را به وین اعزام کند و ظاهراً منظورش این بود که وی در مکتب هایدن به مطالعاتش ادامه دهد؛ ولی در باطن امید داشت بتهوون در وین، از عالیترین فرصتهایی که در انتظار موسیقیدان سرشار از نبوغ بود، برخوردار شود. اِشکال کار در این بود که نیف از چندی پیش در همه محافل اعلام کرده بود بتهوون والاترین پیانیست زمان است؛ بنابراین، شاهزاده فرمانروا که میکوشید هنرمندان برجسته را در دربار خود گرد آورد و تحت حمایت بگیرد، طبعاً راضی نمیشد بتهوون را آزاد بگذارد تا از نزدش برود.»
حجم
۴۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۴ صفحه
حجم
۴۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۴ صفحه