دانلود و خرید کتاب کله پوک و عاقل ترجمه عبدالرحمن دیه جی
تصویر جلد کتاب کله پوک و عاقل

کتاب کله پوک و عاقل

معرفی کتاب کله پوک و عاقل

کتاب کله پوک و عاقل نوشته و ترجمهٔ عبدالرحمن دیه جی و ویراستهٔ وحید امیری است. نشر افق این کتاب را که حاوی افسانه‌های ترکمنی است، برای کودکان و نوجوانان روانهٔ بازار کرده است. 

درباره کتاب کله پوک و عاقل

کتاب کله پوک و عاقل شامل افسانه‌هایی است که در میان ترکمن‌ها زبان‌به‌زبان نقل شده است. بسیاری از آن‌ها ساخته و پرداختهٔ خود ترکمن‌ها هستند و نمونه‌هایشان را در میان هیچ ملت دیگری نمی‌بینیم؛ البته بعضی از آن‌ها نیز شباهت‌هایی با افسانه‌های دیگر ملت‌ها دارد؛ مثل افسانهٔ «کلاغ و روباه» که در افسانه‌های ایرانی نیز به چشم می‌خورد. افسانه‌ها در دنیا از قومی به قومی و از ملتی به ملتی دیگر سفر کرده‌اند و هر ملتی تغییراتی در آن‌ها ایجاد کرده است؛ گاه مطلبی را به آن‌ها اضافه کرده‌اند و گاه آنچه را مورد علاقه‌شان نبوده، از آن‌ها کم کرده‌اند. این کتاب حاوی بخشی از افسانه‌های ترکمن است. در این کتاب که شامل ۲۰ افسانه است، افسانه‌هایی از زندگی حیوانات و انسان‌ها و روابط انسان‌ها و حیوانات وجود دارد که مفاهیم عمیق و طرح‌های زیبا و نکات طنز بسیاری دارند و توانایی‌های بزرگ هنری و تخیلات بسیار قوی عامهٔ مردم را نشان می‌دهند. عناوین برخی از افسانه‌های موجود در این کتاب عبارت است از «روباه و کوزه»، «گنجشک دانا»، «قصر دیوها»، «حیوان عجیب»، «روباه در چاه» و «گلنار».

افسانه‌های حاضر را عبدالرحمن دیه جی از زبان ترکمنی به فارسی ترجمه کرده است. اولین افسانهٔ این کتاب با نام «روباه و کوزه»، دربارهٔ روباهی است که وقتی می‌خواهد از لانه‌اش بیرون بیاید تا غذا پیدا کند با شنیدن صداهایی متوجه می‌شود آدم‌ها در آنجا مشغول استراحت هستند. روباه مدتی منتظر می‌ماند. چهار روز می‌گذرد؛ دیگر نمی‌تواند تحمل کند از لانه بیرون می‌آید و می‌بیند باز هم صدای آدم‌ها می‌آید. کمی که دقت می‌کند می‌بیند آن صدا از درون کوزه‌ای در نزدیکی لانه‌اش آمده است و آدم‌ها خیلی زودتر آنجا را ترک کرده بودند. روباه داستان تصمیم می‌گیرد از کوزه انتقام بگیرد. کودکان و نوجوانان با خواندن این داستان‌ها با فرهنگ و طرز فکر پیشینیان و ملل مختلف آشنا می‌شوند؛ اینکه چطور زندگی می‌کردند و به چه چیزهایی اعتقاد داشتند. چه چیزهایی در زمان‌های دور برای مردمان مهم بوده و برای مشکلاتشان چه کارهایی انجام می‌دادند. آن‌ها متوجه می‌شوند که پیشینیان چگونه اندرزها و رمز و راز زندگی را در قالب داستان می‌گنجاندند.

خواندن کتاب کله پوک و عاقل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران افسانه‌های ملل به‌ویژه افسانه‌های ترکمنی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کله پوک و عاقل

«روباه جلو رفت و مدتی بعد تکه‌ای گوشت روی زمین دید. خواست آن را بخورد که گرگی از راه رسید و گفت: «آهای روباه! چرا این‌جا ایستاده‌ای؟ خیلی سرگردان به‌نظر می‌رسی.»

روباه گرگ را نگاه کرد و دستپاچه سلامی داد. گرگ گفت: «شانس آوردی، اگر سلام نمی‌دادی، تکه‌پاره‌ات می‌کردم!»

روباه که خیلی ترسیده بود، لرزید و گفت: «اختیار داری آقا گرگه! ولی به‌جای این‌که مرا تکه‌پاره کنی و بخوری، بهتر است این تکه گوشت را بخوری.»

و تکه گوشت را نشان گرگ داد. گرگ تعجب کرد و گفت: «چه شد که تو این گوشت آماده را نخوردی؟»

روباه گفت: «آخر می‌دانستم دیر یا زود سر می‌رسی. به‌خاطر همین برای تو نگه داشته بودم.»

گرگ پرسید: «ببینم، این گوشت شیرین است؟»

روباه گفت: «معلوم است که شیرین است! مگر گوشت تلخ هم داریم؟ اگر این گوشت قسمت من می‌شد، یک لقمه‌اش می‌کردم.»

- که این‌طور! حالا که برای من گوشت نگه داشته‌ای، من هم تو را بی‌نصیب نمی‌گذارم و سهمت را می‌دهم.

و به‌طرف گوشت رفت. خواست آن را بردارد که پایش در تله گیر کرد و چنان دردی گرفت که تاب نیاورد و فریاد بلندی کشید و خود را به این‌طرف و آن‌طرف زد و گردوغبار بلند کرد.

روباه گفت: «ای گرگ حریص! در پُرزور بودنت که شکی ندارم، ولی دربارهٔ چشم‌هایت چه بگویم؟ با چشم کور فرقی ندارند.»

و گوشت را خودش برداشت و خورد. گرگ التماس‌کنان گفت: «روباه‌جان! من دارم خُرد می‌شوم. بیا و رحمی به حال من کن و نجاتم بده.»

و پایش را تندوتند تکان داد. روباه کنار گرگ آمد و گفت: «بی‌خود زحمت نکش. اصلاً نمی‌توانی از تله رها شوی. چشم‌هایت سرخِ سرخ شده‌اند. بهتر است چشم‌هایت را ببندی و بخوابی!»»

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۵/۱۲

مثل بقیه ی جلدها عالی وخیلی قشنگ بود💜

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۹۲ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۹۲ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
۳,۰۰۰
۷۰%
تومان