کتاب کنفوسیوس

کتاب کنفوسیوس نوشتهٔ مایکل برگن و ترجمهٔ فرید جواهرکلام است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر از زندگی و آرای کنفوسیوس، فیلسوف و معلم چینی سخن گفته است.

درباره کتاب کنفوسیوس

مایکل برگن در کتاب کنفوسیوس زندگی‌نامه و آرای کنفوسیوس، فیلسوف و معلم چینی را شرح داده است. کنفوسیوس سالیان سال تنها یک هدف داشت و آن خدمت کردن در مقام مشاور اعظمِ یکی از فرمانروایان سرزمین چین بود. در آن هنگام، یعنی حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد، سرزمین چین به قلمروهای فراوانی تقسیم شده بود. درون این قلمروها، شاهزادگان و اشراف زیادی بودند که بر سرزمین‌های گسترده‌ای فرمانروایی می‌کردند. کنفوسیوس سخت در این اندیشه بود که مقام دولتی معتبری به دست آورد. اگر چنین می‌شد می‌توانست با به کار گرفتن دانش عمیق خود روش فرمانروایی حاکمان را بهبود بخشد تا به این وسیله مردم عادی در زندگی خویش از رفاه و آسایش بیش‌تری برخوردار شوند. کنفوسیوس را یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ چین دانسته‌اند. کنفوسیوس در ۵۵۱ پیش از میلاد در زوئو، در سرزمین لو (استان شاندونگ چین امروزی) زاده است. نام اصلی او کونگ کی‌یو است. او نزد استادانی که نام آن‌ها مشخص نیست، تحصیلات: خود را گذرانده است. او در ۴۷۹ پیش از میلاد از دنیا رفت و محل خاکسپاری‌اش در چوفو در سرزمین لو (استان شاندونگ چین امروزی) است.

خواندن کتاب کنفوسیوس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ کهن چین، به‌ویژه آرای کنفوسیوس پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کنفوسیوس

«هنگامی که کنفوسیوس مقام دولتی داشت احتمالاً لباس هایی رنگین از الیافی مرغوب در بر می کرد.

- فرصتِ دست یافتن به مقامی دولتی، سرانجام در سال ۵۰۱ پیش از میلاد پیش آمد. اعضای خانواده جی، بر سر اداره سرزمین لو، با یکدیگر کشمکش داشتند. مردی به نام یَنگ هواو تصمیم گرفت از این موقعیت استفاده کند و قدرت را به چنگ آورد. یَنگ هواو نیز مانند کنفوسیوس از طبقه شی بود. وی نزدیک به چهار سال همچون حاکمی مستبد بر سرزمین لو فرمانروایی کرد. حدود سال ۵۰۲ پیش از میلاد، وی برای کشتن جی هوانزی، رئیس خاندان جی، توطئه چید. تلاش وی باعث بروز جنگی داخلی شد. نیروهای وفادار به خاندان جی، ینگ هواو را از قدرت برکنار کردند و او به سرزمین چی گریخت.

- زمانی ینگ هواو نخستین شغل حکومتی مهم را به کنفوسیوس پیشنهاد کرد ولی کنفوسیوس مایل نبود برای ینگ هواو کار کند. او روش این حاکم مستبد در غصب غیرقانونی قدرت را تأیید نمی‌کرد. ینگ هواو از پیشنهاد خود به کنفوسیوس منصرف نشد و سرانجام خوکی را برای کنفوسیوس هدیه فرستاد به این امید که او برای تشکر نزد وی بیاید. او می‌دانست که پایبندی کنفوسیوس به آداب و رسوم و حفظ احترام سبب می‌شود که برای این هدیه سپاسگزاری کند. ولی کنفوسیوس باز هم نمی‌خواست کاری انجام دهد. او آن‌قدر منتظر ماند تا حاکم، پیش از آن‌که او به خانه‌اش برود و تشکر کند، از خانه خود خارج شود. بر حسب اتفاق این دو در راه به یکدیگر برخوردند.

- ینگ هواو گفت: «با من بیا! آیا می‌توانی از مردی عاقل نام ببری که همواره آرزو داشت شغلی دولتی داشته باشد، اما به کرات این فرصت را از دست داد؟» در کتاب شذرات آمده است که کنفوسیوس چنین پاسخ داد: «بسیار خوب، بسیار خوب، حالا که این‌طور شد، در دستگاه حکومتی کار خواهم کرد.» تاریخ‌نویسان امروزی می‌گویند کنفوسیوس از این رو برای ینگ هواو کار نکرد که برای او یا شیوه حکمرانی‌اش احترامی قائل نبود.

- خیلی زود پس از این جریان، فرصت دیگری برای خدمت در حکومت پیش آمد. این بار شخصی به نام گونگ‌شان فورائو، که او نیز در سرزمین لو به خاندان جی خدمت می‌کرد و فرمانروای شهری بود دارای حصار به نام بی، به او پیشنهاد داد. گونگ‌شان فورائو نیز می‌خواست علیه خاندان جی طغیان کند. اما برخلاف یَنگ هواو قدرت را فقط برای خود نمی‌خواست. او مایل بود تا اداره بخشی از امور را دوباره به فرمانروای لو واگذار کند.»