کتاب طاعون سرخ
معرفی کتاب طاعون سرخ
کتاب طاعون سرخ نوشتهٔ جک لندن و ترجمهٔ فرشته شایان و ویراستهٔ مهدی نوری و علیرضا اسماعیل پور است و نشر مد آن را منتشر کرده است. این کتابْ داستانی علمیتخیلی از یک بیماری همهگیر است؛ آن هم حدود صد سال پیش از شیوع کرونا و تجربهٔ ما در این زمینه.
درباره کتاب طاعون سرخ
جک لندن با نام اصلی جان گریفیث چنی، تا پیش از مرگ زودهنگامش در چهلسالگی آثار متعدد و ماندگاری خلق کرد، از رمان و داستان کوتاه گرفته تا مقاله و داستان بلند. وی که از کودکی تا اوان جوانی با فقر دست و پنجه نرم کرده بود، از نخستین نویسندگان آمریکایی به شمار میرود که در زمان حیاتش به چهرهای پرآوازه بدل شد، شهرتی جهانی بهدست آورد، از راه نویسندگی ثروت هنگفتی اندوخت و گرانقیمتترین و پرآوازهترین نویسندهٔ آمریکایی دوران خود لقب گرفت. لندن که از افکار و آرای دانشمندانی چون چارلز داروین متاثر بود و به علوم طبیعی دلبستگی خاصی داشت، از نوآوران ژانری به حساب میآید که بعدها «علمیتخیلی» نام گرفت.
شماری از آثار لندن ذیل ژانر علمی- تخیلی و یا پسا رستاخیزی طبقهبندی میشوند و برخی از آنها به محوریت بیماریهای واگیردار خلق شدهاند، از جمله «هجوم بیمانند» (۱۹۱۰) و «طاعون سرخ» (۱۹۱۵).
وی در سال ۱۹۱۳ در مصاحبهای گفته بود: «شاید از خودتان بپرسید من چرا اینقدر بدبینم. این سوال خودم هم هست. من همه چیز دارم: عشق یک زن، فرزندانی زیبا، ثروتی فراوان، شهرت در نویسندگی، چندین و چند کارگر و کارمند، مزرعهای بزرگ و چشمنواز ... اما با وجود همهٔ اینها بدبینم! من هر مفهوم و پدیدهای را با نگاهی علمی و بیطرفانه میسنجم و از همین روست که همه چیز در نظرم نومیدکننده است. من همه چیز را در پرتو تاریخ و قوانین طبیعت میبینم... .»
طاعون سرخ داستانی است که لندن آن را در سال ۱۹۱۰ نوشت و در فاصلهٔ مه تا ژوئن ۱۹۱۲ در نشریهٔ لندن و در سال ۱۹۱۵ در قالب کتاب به چاپ رساند. این داستان روایتی است از بیماری خیالی مرگباری با یک منشأ ویروسی ناشناخته که میلیونها انسان و کل دستاوردهای تمدن چندهزارسالهٔ بشر را یکسره نیست و نابود میسازد.
همهگیری کرونا و زندگی در دل یک بحران با ابعادی شگفتانگیز تجربهای بود شبیه دوامآوردن در یک رمان آخرالزمانی. شباهتهای زندگی در دورهٔ کووید ۱۹ با آثار ادبیای که به بیماریهای همهگیر میپردازند فقط در شیوع بیماری و تکثیر باکتریها و ویروسها خلاصه نمیشود. ما نیز، همچون شخصیتهای این آثار، در مواجهه با این پدیده به وحشت افتادیم، تقلا کردیم و گاه نیز اندوهی عمیق وجودمان را فراگرفت و همین احساسات است که ما را با این شخصیتها پیوند میزند.
جک لندن در طاعون سرخ سرگذشت آمریکای سال ۲۰۱۳ را روایت میکند، گرفتار در چنگال طاعونی که سراسر کشور را درنوردیده است. طاعون برای لندن بهانهای است تا از ساختار اجتماعی زمانهٔ خود انتقاد کند. یک بیماری همهگیر میتواند موانع طبقاتی را از میان بردارد، اما به بهای نابودی تمدن تمام میشود. لندن، بنا بر آرمان های سوسیالیستی خویش، تنها برابری انسانی را ضامن بقای جامعهٔ طاعونزده میداند.
خواندن کتاب طاعون سرخ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این داستان بلند به علاقهمندان داستانهای آخرالزمانی و داستانهای علمیتخیلی توصیه میشود و همینطور به کسانی که کنجکاوند تا از پیشبینی که در قرن گذشته در جهان ادبیات سه سال پیش از یک همهگیری بزرگ نوشته شد بیشتر بدانند.
بخشی از کتاب طاعون سرخ
«پیرمرد با انگشتان چرک و سیاهش اشکهای خود را پاک کرد و با صدای زیر و لرزانی دنبالهٔ داستان را گرفت، اما به محض بهدستگرفتن سررشتهٔ کلام صدایش قدرت یافت: «تابستان ۲۰۱۳ بود که طاعون از راه رسید. من بیست وهفت سالم بود و همهچیز را خوب به یاد دارم. از دستگاههای بیسیم خبر رسید که...»
لبشکری با درشتگویی بیزاریاش را نشان داد و آقاباباجان شتابان کوشید حرفش را اصلاح کند.
«آنروزها میتوانستیم از فاصلههای بسیار دور با هم حرف بزنیم، هزاران کیلومتر دورتر از یکدیگر. خبر رسید بیماری ناشناختهای در نیویورک شیوع پیدا کرده. آن زمان نیویورک، باشکوهترین شهر امریکا، هفده میلیون نفر جمعیت داشت. هیچکس به آن خبر اعتنایی نکرد. اتفاق مهمی به شمار نمیآمد، چون فقط چند نفر بر اثر ابتلا به آن بیماری مرده بودند. البته ظاهراً این قربانیان خیلی زود از پا درآمده بودند. یکی از نخستین علائم این بیماری سرخشدن پوست صورت و سراسر بدن بود. بیست وچهار ساعت بعد، اولین ابتلا در شیکاگو هم گزارش شد. و همان روز همه فهمیدند لندن، بزرگترین شهر جهان پس از شیکاگو، دو هفتهٔ تمام در خفا با طاعون در نبرد بوده و اخبار را سانسور میکرده است، یعنی اجازه نمیداده خبر شیوع طاعون در لندن به گوش باقی دنیا برسد.
قضیه جدی به نظر میرسید، اما ما اهالی کالیفرنیا هم مثل خیلیهای دیگر نگران نشدیم. اطمینان داشتیم میکروبشناسها برای غلبه بر این میکروب تازه نیز راهی پیدا خواهند کرد، درست همانطور که پیشتر بر دیگر میکروبها چیره شده بودند. اما این بار آنها دو مشکل پیش رو داشتند، یکی سرعت حیرتانگیز ازپادرآمدن مبتلایان به این میکروب و دیگری مرگ محتوم همهٔ آلودهشدگان. هیچکس بهبود نمییافت. روزگاری مرضی به جان مردم افتاده بود به اسم وبای آسیایی. میگفتند رفیقت در کمال صحت و سلامت شام را با تو میخورْد و فردا صبح، اگر بهموقع از خواب برمیخاستی، از پنجره میدیدی جنازهاش را بر گاری نعشکش میبرند. اما سرعت کشندگی این طاعون جدید بیشتر بود، خیلی بیشتر. بیمار ظرف یک ساعت پس از بروز علائم از پا درمیآمد. برخی چندساعتی دوام میآوردند، اما خیلیها ده یا پانزده دقیقه بعد از ظهور اولین نشانهها جان خود را از دست میدادند.»
حجم
۷۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۷۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
کتابی کوتاه، بسیار جذاب و قابل تامل. داستان در رابطه با دوران پس از یک همهگیری بسیار کشنده هست که اکثر مردم رو از بین میبره و تعداد کمی زنده میمونن. توی این کتاب نویسنده میاد از تغییر رفتار آدم ها
کتاب خوب و کم حجمیه. قابل لمسه. ترجمه خوبه.
ترجمه واقعا میتونست بهتر، ساده تر و روان تر باشه.
ترجمه های خانم فرشته شایان همیشه خوب و عالی بوده حتما کتاب رو بخونید ...