کتاب در جهان، نه بر جهان

کتاب در جهان، نه بر جهان؛ دگرسازی تجارب روزمره در مسیر معنوی نوشتهٔ دیوید آر. هاوکینز و ترجمهٔ عباس زیدی زاده است و موسسه انتشارات فلسفه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب در جهان، نه بر جهان

«در جهان، نه بر آن» به چه معناست؟ ما به عنوان مشتاقان معنویت، احتمالاً این جمله را شنیده‌ایم و پرسیده‌ایم، اما چگونه در زندگی‌مان صدق می‌کند و آیا واقعاً امکان‌پذیر است، به‌ویژه در دنیای فناوری امروز که گاهی اوقات می‌تواند پرآشوب، گیج‌کننده و استرس‌زا باشد؟ همان‌طور که سعی می‌کنیم به سوی آگاهی و خودآگاهی بالاتر تکامل یابیم، ممکن است سعی کنیم تمرین معنویت یا مراقبه یا مفاهیم الهام‌بخش را سرلوحهٔ زندگی روزمرهٔ خویش قرار دهیم، اما چگونه می‌توانیم ملزومات یک زندگی معنوی را فراهم کنیم و در عین حال با مسئولیت‌های زندگی روزمره همگام باشیم؟

در این کتاب که از یک فایل صوتی اقتباس شده است، دکتر دیوید آر هاوکینز به ما کمک می‌کند تا دقیقاً به کشف این موضوع برسیم و بدانیم برای هر یک از ما چه معنایی دارد. او با به اشتراک گذاشتن تجربیات خود، نصیحت‌های عاقلانه و کلام صادقانه و در عین حال دلسوزانه، به ما نشان می‌دهد که با نیت و صداقت و حس شوخ‌طبعی، می‌توانیم مسیری معنوی را پیموده و در عین حال بدون سردرگم شدن در جهان زندگی کنیم.

زندگی در دنیای امروزی چالش‌برانگیز است، زیرا دغدغه‌ها و استرس‌های اضافی هم در داخل و هم از بیرون بر ما فشار وارد می‌کند. دکتر هاوکینز اغلب بیان می‌کند که می‌توانیم از جهان برای رهایی از جهان استفاده کنیم و زندگی روی زمین فرصت‌های عالی برای رشدهای متعالی به ما می‌دهد. با خواندن این فصل‌ها بیشتر در مورد این موضوع خواهید آموخت.

خواندن کتاب در جهان، نه بر جهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند به درک جدیدی از زندگی در دنیا برسند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب در جهان، نه بر جهان

«جالب اینجاست که شادی شما اصلاً ارتباط مستقیمی با دنیای بیرونی ندارد. این به سطح خودآگاهی درونی شما مربوط می‌شود. این موضوع را به وضوح در افرادی می‌بینیم که برندهٔ لاتاری می‌شوند و یک‌شبه میلیاردر می‌شوند. غالباً وقتی مردم ناگهان به شهرت و ثروت می‌رسند و برای آن آمادگی ندارند، شادی آن‌ها را از پا درمی‌آورد.

همبستگی بین شادی و سطح خودآگاهی تقریباً ۱۰۰ درصد است. در سطوح معینی از خودآگاهی شما خوشحال و خوشحال‌تر خواهید شد، مهم نیست که کجا هستید، مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد. شادی شما به نیروهای خارجی وابسته نیست. اهمیت دادن به عوامل بیرونی، شهرت، زرق و برق را دیگر متوقف کرده‌اید.

به عنوان مثال، بسیاری از مردان جوان می‌خواهند بزرگ شوند و یا ورزشکار شوند و با چنین رشکی به مشهورترین ستاره‌های ورزشی نگاه می‌کنند. آن‌ها این احساس را به ورزشکار گره می‌زنند.

من وقتی بالغ شدم، ورزشکار بودن آخرین چیزی بود که می‌خواستم. می‌خواستم مستقیم به A برسم و روزی یک کتاب را تمام کنم. من حداقل ۵۰۰ کتاب در سال مطالعه می‌کردم و روی هر کتاب یادداشت‌های فراوانی می‌نوشتم. علائق من در کل ماهیت متفاوتی داشت که نقش جسمانی آن کم بود یا اصلاً نقشی نداشت.

خوشبختانه آرزوی من برای یادگیری و درک جهان با توجه به توانمندی‌های فکری‌ام برآورده شد. اگر از خودآگاهی بودا مطلع شوید، چیزی کمتر از آن شما را راضی نخواهد کرد. شما خود را در یک سفر روحانی می‌یابید - یک احضار - برای مطالعه تمام رساله‌های معنوی بزرگ و جذب حکمت آن‌ها.

در سنین بسیار جوانی، حالات روشن‌نگرانهٔ خودآگاهی و درک عمیقی از ماهیت الوهیت را به عنوان حضور عشق بی‌نهایت فراتر از هر زمانی، فراتر از هر محدودیتی تجربه نمودم. در نوجوانی، من خود را با حروف بزرگ به شیوه‌ای کاملاً غیرکلامی و بی‌انتهایی تجربه کردم که در آن شخص متوجه می‌شود که خود، در او ابدی است. آغازی ندارد، پایانی ندارد و آنچه من هستم، همیشه بوده و خواهد بود.

کاری که ما در زندگی انجام می‌دهیم این است که سعی کنیم از خود با حروف کوچک - خودخواهی، خودمحوری، حرص، نفرت، خشم، تمام احساسات منفی مرتبط با آن - فراتر برویم و اجازه و تسهیل رشد خود با حروف بزرگ را فراهم سازیم، زیرا این بی‌نهایت خوشحال‌کننده است.»