کتاب هفت خوان رستم (۱)

کتاب هفت خوان رستم (۱) به‌قلم محمود مشرف آزاد تهرانی (م. آزاد) را نشر مهاجر منتشر کرده است. این کتاب به زبان ساده به بیان دوبارهٔ داستان هفت‌خوان رستم پرداخته است.

درباره کتاب هفت خوان رستم (۱)

شاهنامه، یکی از گنجینه‌های ارزشمند زبان و ادبیات فارسی است که مطالعهٔ ضمن لذت، آگاهی‌های تاریخی و اساطیری زیادی به خواننده می‌دهد. ازآنجایی‌که ممکن است ارتباط گرفتن با این کتاب برای همه آسان نباشد و به‌منظور ترغیب قشر کودک و نوجوان به انس با این آثار، کتاب پیش رو با بیانی ساده و بی‌تکلف، داستان هفت‌خوان رستم را بازگویی و در اختیار مخاطبان کودک و نوجوان قرار داده است.

خواندن کتاب هفت خوان رستم (۱) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان ۸ تا ۱۲ سال از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب هفت خوان رستم (۱)

«زال زر، پهلوان پهلوانان ایران شبانه به دیدار پسرش رستم رفت و به او گفت: «فرزندم همین امروز فرستادهٔ کاووس‌شاه از مازندران آمد و خبر آورد که شاه ایران و هزارها مرد جنگی در بند دیوان مازندران گرفتار شده‌اند من هرچه به این پادشاه خودسر گفتم که به جنگ دیوان مازندران مرو که آن‌ها جادوگرانی کینه‌جو و بدخواهند پند مرا نشنید و به جنگ دیوان رفت و در طلسم دیو سفید گرفتار شد. کیکاووس اکنون سخت پشیمان است و چشم امید هزاران جنگجوی ایرانی به ما است. فرزندم روا نیست کاووس‌، شاه پهلوانان و سپاهیان ایران در سیاه‌چال تاریک دیو سفید نابینا شود و از گرسنگی بمیرد و ما به آسودگی زندگی بگذرانیم. من دیگر پیر شده‌ام، سالَم از دویست گذشته است اما تو جوانی برومند و زورآوری بر تو است که به نجات شاه و سپاه کی کاووس  برخیزی که من تو را برای چنین روزهایی پرورش داده‌ام. رخش را زین کن و ببر بیان را بپوش و به مازندران بتاز و دیوان و جادویان را از میان بردار و ایرانیان را از بند دیو سفید آزاد کن.» رستم گفت: «پدر راه مازندران بسیار دور است من چگونه می‌توانم به این زودی‌ها خودم را به سرزمین دیوان برسانم؟»