کتاب زندان در زندان
معرفی کتاب زندان در زندان
کتاب زندان در زندان؛ خاطرات حسن اصغرزاده نوشتهٔ حمیدرضا ملازینل و ویراستهٔ مژگان علیزاده است و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زندان در زندان
انقلاب اسلامی ایران به دلیل ماهیت و نحوهٔ شکلگیری، از مهمترین حرکتهای سیاسی و اجتماعی قرن بیستم به شمار میآید.
این انقلاب از نخستین روزهای پیروزی توجه بسیاری از صاحبنظران سیاسی را به خود جلب کرد و طی سه دههٔ گذشته، همواره از موضوعات اصلی پژوهشی در مراکز علمی، تحقیقاتی، و سیاسی داخلی و خارجی بوده است.
بدیهی است ابعاد حرکت آزادیخواهانه و دینمدارانهٔ مردم ایران به رهبری امام خمینی چنان گسترده است که بهرغم تلاشهای گوناگونی که با هدف واکاوی وقایع و بازشناسی آنها صورت گرفته، همچنان حقایق فراوانی از چشم علاقهمندان آگاه و ناظران بیطرف پنهان مانده یا تحتالشعاع برخی نوشتهها و مطالب غرضآلود مخالفان قرار گرفته است. به همین دلیل گفتن و نوشتن در باب ابعاد و زوایای مختلف انقلاب از سوی مبارزان، شاهدان، نویسندگان، و محققان متعهد ضرورتی انکارناپذیر به شمار میآید.
فضای اختناق در دوران مبارزات ستمشاهی شرایط را چنان برای مبارزان آزادیخواه و دیندار تنگ کرده بود که تکاپوهای هر فرد سیاسی در نهایت او را راهی زندان میکرد؛ چه تعداد از زندانیانی که دورهٔ محکومیت خود را سپری کردند، اما با ادعاها و اتهامات واهی مدت محکومیت و در نتیجه حبس آنان در زندان تداوم یافت. اگر نبود حرکت خروشان مردم انقلابی ایران در جنبش انقلاب اسلامی، خیل گستردهای از زندانیان سیاسی، که در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب از حبس رهایی یافتند، بیتردید تا سالیان طولانی طعم تلخ زندان را تجربه میکردند. کتاب زندان در زندان خاطرات مبارزه، حبس، و شکنجهٔ یکی از مبارزان قزوینی در رژیم طاغوت است که توانست به قدر خود بخشی از واقعیت آن دوران را برای نسلهای بعدی روشن سازد.
خواندن کتاب زندان در زندان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای تاریخ معاصر و تاریخ شفاهی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندان در زندان
«حسن اصغرزاده، فرزند قاسم، متولد ۱۰ شهریور سال ۱۳۳۳ و بزرگشدهٔ محلهٔ چراغبرق در خیابان پیغمبریهٔ قزوین هستم. پدرم از ابتدای تأسیس ادارهٔ برق شهر قزوین در آنجا شاغل بود و پس از ۴۷ سال کار، با پست مسئول بایگانی بازنشسته شد. انسان منظم و شیکپوشی بود. از یازدهسالگی پس از فوت پدرش، به عنوان فرزند ارشد خانواده ــ که شامل مادر، برادر کوچکتر پنجساله و خواهر شیرخوارش میشد ــ شروع به کار کرده بود. او با رسیدن به هجدهسالگی خانهای برای خود دست و پا کرد و مستقل از آنها زندگی میکرد.
پدرم به جز ۴۸ ساعت بازداشت، به جرم تظاهرات به همراه کارگران حامی حزب توده در دههٔ سی، هیچگونه فعالیت سیاسی دیگری در زندگیاش نداشت. او همیشه از این بازداشت به عنوان شاهد مثال و درس عبرت برای دوری از فعالیتهای سیاسی یاد میکرد. بااینوجود، هیچوقت از علت حضورش در این تظاهرات چیزی به ما نگفت.
مادرم، محترم، متولد سال ۱۳۱۷، در خانوادهای بهشدت مذهبی و مقید به اجرای تمامی شعائر رشد کرده بود. آنها در کوچهٔ چراغبرق زندگی میکردند. پدرم به واسطهٔ مجاورت محل کارش با آنها، به مرور با این خانواده آشنا و مستأجرشان شده بود. پس از چند ماه سکونت در آن خانه، مادرم را خواستگاری کرده، به پشتوانهٔ آشنایی چندماهه، جواب مثبت را گرفته بود.»
حجم
۶٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۶٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه