کتاب زنده بگور
۴٫۲
(۲۵۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب زنده بگور
«زنده بگور» نوشته صادق هدایت(۱۳۳۰-۱۲۸۱)، نویسنده معاصر ایرانی است و ۹ داستان کوتاه از وی را در خود دارد.
در بریدهای از داستان «مادلن» میخوانیم:
پریشب آنجا بودم، در آن اطاق پذیرائی کوچک. مادر و خواهرش هم بودند، مادرش لباس خاکستری و دخترانش لباس سرخ پوشیده بودند، نیمکتهای آنجا هم از مخمل سرخ بود، من آرنج را روی پیانو گذاشته به آنها نگاه میکردم. همه خاموش بودند مگر سوزن گرامافون که آواز شور انگیز و اندوهگین «کشتیبان ولگا» را از روی صفحه سیاه درمیآورد. صدای غرش باد میآمد، چکههای باران به پشت شیشه پنجره میخورد، کش میآمد، و با صدای یکنواختی با آهنگ ساز میآمیخت. مادلن جلو من نشسته با حالت اندیشناک و پکر سر را بدست تکیه داده بود و گوش میکرد. من دزدکی به موهای تابدار خرمائی، بازوهای لخت، گردن و نیم رخ بچگانه و سر زنده او نگاه میکردم. این حالتی که او بخودش گرفته بود بنظرم ساختگی میآمد، فکر میکردم که او همیشه باید بدود، بازی و شوخی بکند، نمیتوانستم تصور بکنم که در مغز او هم فکر میآید، نمیتوانستم باور بکنم که ممکن است او هم غمناک بشود، من هم از حالت بچگانه و لاابالی او خوشم میآمد. این سومین بار بود که از او ملاقات کرده بودم. اولین بار کنار دریا به آنها معرفی شدم ولی با آن روز خیلی فرق کرده. او و خواهرش لباس شنا پوشیده بودند، یک حالت آزاد و چهرههای گشاده داشتند. او حالت بچگانه، شیطان و چشمهای درخشان داشت. نزدیک غروب بود موج دریا، ساز، کازینو همه بیادم میآید.
حالا صورت آنها پژمرده، اندیشناک و سر بگریبان زندگی مینماید با لباسهای سرخ و ارغوانی مد امسال که دامن بلند دارد و تا مچ پای آنها را پوشانیده! صفحه با آواز دور و خفه که بیشباهت صدای موج دریا نبود ایستاد.
کتاب امید
معصومه عمرانی
گفتوگوی اختصاصی با مجتبی شکوریمجتبی شکوری
سم شناسی کازارت و دول: علم پایه سموم، ویرایش نهم (زبان اصلی)دعای ابوحمزه ثمالیمهدی سماواتی
دعای سحر (سید قاسم موسوی قهار)سید قاسم موسوی قهار
دعای سحرعباس صالحی
دعای افتتاحشیخ حسین الاکرف
دعای مجیرمهدی سماواتی
متن کامل قرآن کریمناصر مکارم شیرازی
رادیو رو طاقچه؛ کتابها حرف میزنندمرضیه صادقی
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۴۲
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۴۲
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه