
کتاب صورتک ها
معرفی کتاب صورتک ها
کتاب الکترونیکی «صورتکها» نوشتهٔ فومیکو انچی با ترجمهٔ فردین توسلیان و توسط نشر هیرمند منتشر شده است. این رمان ژاپنی که نخستین بار در سال ۱۹۵۸ منتشر شد، با الهام از عناصر ادبیات کلاسیک ژاپن و نمایش سنتی «نو»، داستانی رازآلود و چندلایه را روایت میکند. «صورتکها» با بهرهگیری از اسطورهها، سنتها و روابط پیچیدهٔ انسانی، به بررسی هویت، قدرت، زنانگی و تسخیر روح میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صورتک ها
«صورتکها» از آثار برجستهٔ فومیکو انچی، نویسندهٔ ژاپنی، در قالب رمان و با ساختاری چندفصلی نوشته شده است. هر فصل با نام یکی از صورتکهای معروف نمایش سنتی «نو» آغاز میشود و روایت را با ارجاع به قصههای کلاسیک ژاپنی، بهویژه «قصهٔ گنجی»، پیش میبرد. این کتاب در دههٔ ۱۹۵۰ نوشته شده و فضای پس از جنگ جهانی دوم ژاپن را بازتاب میدهد؛ دورانی که سنت و مدرنیته در تقابل و تعامل با یکدیگر قرار گرفتهاند. انچی با تکیهبر دانش عمیق خود از ادبیات و هنر ژاپنی، داستان را در بستری از نمادها و ارجاعات فرهنگی روایت میکند. شخصیتهای اصلی، درگیر روابطی پیچیده و رازآلود هستند که مرز میان واقعیت و خیال را بارها جابهجا میکند. «صورتکها» نهتنها به روابط انسانی و قدرتهای پنهان در پس چهرهها میپردازد، بلکه با استفاده از عناصر تئاتر نو و اسطورههای ژاپنی، فضایی وهمآلود و چندلایه خلق میکند. این رمان، نمونهای از ادبیات مدرن ژاپن است که سنتهای کهن را با دغدغههای معاصر پیوند میزند.
خلاصه داستان صورتک ها
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «صورتکها» با محوریت سه شخصیت اصلی، یعنی میکو توگانو، عروسش یاسوکو و دو مرد دانشگاهی به نامهای ایبوکی و میکامی، در فضای فرهنگی و هنری ژاپن معاصر شکل میگیرد. میکو، زنی شاعر و مرموز، پس از مرگ پسرش آکیو، عروس جوانش یاسوکو را نزد خود نگه میدارد و او را به ادامهٔ تحقیقات شوهر مرحومش دربارهٔ تسخیر روح در ادبیات کلاسیک ژاپن تشویق میکند. ایبوکی، استاد ادبیات، و میکامی، روانپزشک، هر دو به یاسوکو علاقهمند میشوند و در عین حال، درگیر پژوهشهای گروهی دربارهٔ ارواح و تسخیرگری در سنت ژاپنی هستند. رمان با صحنههایی از احضار روح، نمایش صورتکهای نو و سفرهای گروهی به کیوتو و خانههای اشرافی، فضای رازآلود و پررمزورازی میسازد. صورتکها در این داستان نهتنها ابزار نمایش، بلکه نمادهایی از هویت، قدرت و نقشهای پنهان زنان و مردان هستند. میکو توگانو، با نفوذ و قدرتی آرام، روابط اطرافیانش را بهگونهای هدایت میکند که مرز میان اختیار و اجبار، عشق و وابستگی، روشن و تاریک میشود. یاسوکو، در کشاکش میان وفاداری به خانوادهٔ شوهر و تمایل به استقلال، با وسوسههای عاطفی و ذهنی روبهروست و در نهایت، رازهایی از گذشتهٔ خانواده و هویت خود را کشف میکند. در طول روایت، عناصر اسطورهای و سنتی ژاپن، مانند قصهٔ گنجی و نمایش نو، با زندگی روزمره و دغدغههای معاصر شخصیتها درهم میآمیزد. داستان با تعلیق و ابهام پیش میرود و تا پایان، لایههای پنهان شخصیتها و روابطشان را بهتدریج آشکار میکند، بیآنکه پاسخهای قطعی به همهٔ پرسشها بدهد.
چرا باید کتاب صورتک ها را بخوانیم؟
«صورتکها» با ترکیب عناصر ادبیات کلاسیک ژاپن، نمایش سنتی نو و دغدغههای مدرن، تجربهای متفاوت از رمانخوانی ارائه میدهد. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون هویت، قدرت زنان، تسخیر روح و مرز میان واقعیت و خیال، مخاطب را به دنیایی پر از نماد و رمز دعوت میکند. روایت چندلایه و فضای رازآلود اثر، فرصتی برای آشنایی با فرهنگ و هنر ژاپن و همچنین تأمل بر روابط انسانی و نقشهای پنهان در جامعه فراهم میآورد. خواندن این رمان، دریچهای به سوی ادبیات معاصر ژاپن و پیوند آن با سنتهای کهن است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات ژاپن، دوستداران رمانهای روانشناختی و رازآلود، پژوهشگران فرهنگ و هنر شرق آسیا و کسانی که به موضوعات هویت، زنانگی و روابط پیچیدهٔ انسانی علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال تجربهٔ روایتی متفاوت و چندلایه هستند، «صورتکها» انتخابی جذاب خواهد بود.
بخشی از کتاب صورتک ها
«ایبوکی با لحنی مهربان پرسید: «از کی اینجایی؟» پلکزنیهای عصبیاش مثل همیشه همپای کلامش بود. گونههايش نحبف و استخوانی بودند و دماغ عقابیاش چهرهاش را مهربان جلوه میداد. بلندی و باریکی انگشتهایش تماشایی بود. صدای آرام و رقص سیگار در میان انگشتانش حالت غریب و دلپذیر همیشگی را داشت. میکامی احساس میکرد روبهروی زنی زیبا و در عین حال بیرحم نشسته است. «نشستی علمی توی اوساکا برگزار میشد. دوم برج از توکیو زدم بیرون. تو ج ی ؟) «هفت روزی از اومدنم میگذره. توی دانشگاه اس تدریس داشتم؛ آحریش هتم همین دیروز بود. اینجا توی هتل ایستگاه ساکنم.» «جدی؟ چه خوب شد که دیدمت. من با قطار امشب به توکیو برمیگردم. برای وقت گذرونی به کیوتو اومدم؛ اما دیگه حوصلهم داشت سر میرفت.» ایبوکی گفت: «جالبه؛ من منتظر کسی هستم. ساعت دو پیداش میشه. تو هم میشناسیش.) (کی ؟) «میکو توگانو.» «میکو هم اینجاست؟» «آره. معبد کوئتسو شعری از جونریو کاوابی رو روی سنگ حکاکی کرده و میکو هم برای رونمایی دعوت شده.»
حجم
۸۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۸۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه