دانلود و خرید کتاب حیاط شیطان ایوو آندریچ ترجمه سهیل سمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب حیاط شیطان

کتاب حیاط شیطان

نویسنده:ایوو آندریچ
مترجم:سهیل سمی
انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۲.۳از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب حیاط شیطان

کتاب حیاط شیطان نوشتهٔ ایوو آندریچ و ترجمهٔ سهیل سمی است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. ایوو آندریچ در سال ۱۹۶۱ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. داستان با مرگ و مراسم خاکسپاری برادر پتار که یک کشیش محبوب بوسنیایی است، شروع می‌شود. داستان کتاب حول محور یکی از خاطرات برادر پتار می‌چرخد: چند سال قبل او به‌همراه چند کشیش دیگر برای مأموریتی به استانبول رفته بودند و طی یک سوءتفاهم سر از زندانی مخوف به نام «حیاط شیطان» درآوردند. تنها دوست برادر پتار در زندان جمیل نام دارد که تمام دل‌مشغولی‌اش مطالعۀ تاریخ است و به‌قدری جذب شخصیتی تاریخی به نام سلطان جم می‌شود که خود را با او اشتباه‌ می‌گیرد و از بیم توطئه او را به زندان‌ می‌اندازند. پس از مدتی، یک شب دو مأمور به قصد بازجویی به سلول او‌‌‌ می‌روند و جمیل با آن‌‌‌ها درگیر‌‌‌ می‌شود. آن‌ها جمیل را با خود می‌برند و بعد از آن کسی از عاقبت او خبری ندارد؛ یا او را کشته‌اند یا به بیمارستانی روانی منتقلش کرده‌اند. با رفتن جمیل تنها فکر برادر پتار آزادی است؛ آزادی‌ای که مطمئن نیست با رهایی از این بند به‌دست بیاید...! 

درباره کتاب حیاط شیطان

تراونیک نام شهر کوچکی در بوسنی و هرزگوین امروزی است که بیشتر به‌واسطهٔ تاریخ سراسر جنگ و ویرانی و آوارگی مردمانش شناخته می‌شود؛ جغرافیای کوچکی که شاعر و نویسندهٔ بزرگی چون ایوو آندریچ (۱۹۷۵-۱۸۹۲) از دل آن به جهان معرفی شد. البته آندریچ در تراونیکِ امپراتوریِ اتریش ــ مجارستان دیده به جهان گشود، تحت سلطنت عثمانی‌ها بزرگ شد، در اوج جوانی و هم‌زمان با آغاز جنگ‌جهانی اول به اتهام همکاری با حزبی که آرشیدوک فرانتس فردیناند را ترور کرده بود به حبس خانگی محکوم شد، و بعدها که به شهرتی نسبی رسید، او را نویسنده‌ای یوگسلاو نامیدند. شاید همین مسائل و مصائب دست‌به‌دست هویت ملی چندگانهٔ او دادند تا سبک قلمش را به‌سمت نوشتن از زندگی و زمانهٔ مردم وطنش ببرند. آندریچ اساساً می‌نوشت تا از حال‌وروز مردمان جغرافیایش بگوید، و آن‌قدر پرقدرت مصائب آن جغرافیا را به هنر تبدیل کرد که در سال ۱۹۶۱ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. کمیتهٔ داوران در سال ۱۹۶۱ برای شاعرانگی، لحن حماسی و سمبلیک بودن داستان‌هایش، که آینه‌ای جهان‌نما از سرنوشت تاریخ و انسان‌های کشورش بود، جایزهٔ نوبل ادبیات را بالاتر از اسامی بزرگی چون جِی. آر. آر. تالکین، رابرت فراست، جان استاین‌بک و ای. ام. فورستر به آندریچ اهدا کردند.

یکی از دغدغه‌های همیشگی و درون‌مایهٔ پررنگ داستان‌های آندریچ را می‌توان دوگانهٔ «تقدیر یا حادثه» نامید؛ یعنی آیا باید انسان‌ها را فارغ از پدیدهٔ شانس، دخیل در سرنوشت خود دانست یا همهٔ ما بنده و بردهٔ سوءتفاهم‌ها و اتفاقات پیرامونمان هستیم؟ او در سه‌گانهٔ بوسنی (پل رودخانهٔ درینا، روزی روزگاری در بوسنی و عُلیا مخدرهٔ سارایِوو) این درون‌مایه را روی کاغذ می‌آورد و در آثاری مثل حیاط شیطان به اوج می‌رساند. آندریچ شخصیت‌های رمان کوتاه حیاط شیطان را به‌هیچ‌وجه اتفاقی انتخاب و معرفی نکرده، اما هریک بیش از سایرین اسیر سوءتفاهم و حادثه است. جمیل آن‌قدر واله و شیدای شخصیت تاریخی سلطان جم شده که حتی هویت خود را از دست داده است و وقتی از جم حرف می‌زند، از ضمیر «من» استفاده می‌کند. این بی‌هویتی تاریخی ــ سیاسی زمانی تماماً آندریچی می‌شود که از توطئهٔ جم علیه برادر پادشاهش، سلطان بایزید دوم، باخبر می‌شویم و ربط آن را با زندانی شدن جمیل می‌فهمیم. در زندان هم جمیل همدمی جز برادر پتار ندارد؛ کشیشی که اشتباهاً و به دلیل یک سوءتفاهم بازداشت و زندانی شده است. داستان با ماجرای همین کشیش آغاز می‌شود و از پیچ‌وخم سرنوشت سایر شخصیت‌ها می‌گذرد تا از حیاط بگوید که شهرکی است تمام‌وکمال از نگهبانان و زندانیان عجیب‌غریب.

خواندن کتاب حیاط شیطان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌هایی از اروپای شرقی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ایوو آندریچ

ایوو آندریچ (۱۹۷۵-۱۸۹۲) رماننویس و شاعر کروات-بوسنیایی است. بیشتر داستان‌های او در بوسنی و در زمانی که آنجا تحت اشغال حکومت عثمانی بود، روایت می‌شود. او در سال ۱۹۱۴ به جرم دست‌داشتن در ترور فرانتس فردیناند دستگیر شد اما به‌دلیل عدم وجود مدرک کافی، جنگ جهانی اول را در حبس خانگی گذراند. آندریچ در سال ۱۹۶۱ موفق به دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شد.

بخشی از کتاب حیاط شیطان

«مکانی که اهالی شرق مدیترانه و ملوانان با ملیت‌های مختلف دپوسیتو می‌نامیدند، شهرکی تمام‌وکمال از زندانیان و نگهبانان بود. آنجا را عمدتاً با نام «حیاط شیطان» می‌شناختند، نامی که مردمان بومی به آن داده بودند، به‌خصوص کسانی که سروکارشان به آن مکان افتاده بود. تمام کسانی که در این شهر دنگال و پرازدحام به دلیل یا به ظن ارتکاب خلاف دستگیر یا تحت‌الحفظ می‌شدند، روزانه به این مکان وارد و از همان‌جا هم خارج می‌شدند. در واقع، «خلاف‌ها» در این مکان پرشمار و گوناگون بودند، اما «ظن» به ارتکاب خلاف بسیار پردامنه، عمیق و گسترده بود. اصل دیرینهٔ نیروهای نظمیهٔ استانبول این بود که آزاد کردن فرد بی‌گناه پس از حبس در حیاط شیطان به‌مراتب آسان‌تر از زدن رد خلاف‌کار و یافتنش در کنج‌وکنارها و دخمه‌های شهر است. در حیاط شیطان بود که عملیاتِ توأم با تأنیِ دسته‌بندیِ بازداشتی‌ها انجام می‌شد. بعضی‌ها برای محاکمه تحت بازجویی قرار می‌گرفتند. عده‌ای دیگر دورهٔ محکومیت کوتاهشان را می‌گذراندند یا اگر بی‌گناهی‌شان کاملاً محرز بود، آزاد می‌شدند. دستهٔ سوم به دوردست‌های امپراتوری تبعید می‌شدند و درعین‌حال، حیاط شیطان حکم منبعی داشت که نظمیه، به اقتضای شرایط، شاهدان دروغین و «طعمه‌ها» و عوامل فتنه‌انگیزش را از آن انتخاب می‌کرد. به این ترتیب بود که حیاط مدام خالی و دوباره پُر می‌شد.»

mrb
۱۴۰۳/۰۴/۲۶

نصفه ولش کردم . پرکشش نبود

ایران آزاد
۱۴۰۳/۱۰/۰۱

خط داستانی نداشت. جریان زندانی شدن یک کشیش در زندان ترک‌ها که در این بین چند ماجرای دیگه هم تعریف میشه. انگیزه‌ای برای تمام کردن کتاب نداشتم.

من خوب نخواهم شد، چون اصلاً بیمار نیستم. من همان هستم که هستم، و هیچ‌کس را از خود بودن چاره نیست.
sepid
"اگر می‌خواهی بدانی حکومت و صاحب‌منصبان آن چگونه‌اند و کشور چه آینده‌ای دارد، فقط سعی کن بفهمی که چند نفر مرد صادق و بی‌گناه در زندان‌ها هستند و چند شیاد و جانی آزادانه همه‌جا می‌گردند. این بهترین مقیاس است.’
Estatira Aghajari
کلمه‌ای بر زبان آورده شده و وقتی کلمه‌ای بر زبان آورده شود، دیگر نمی‌توان جلویش را گرفت. کلمه می‌رود و می‌رود و پروبال می‌گیرد و اشکال جدید می‌یابد.
Estatira Aghajari
اگر می‌خواهی بدانی حکومت و صاحب‌منصبان آن چگونه‌اند و کشور چه آینده‌ای دارد، فقط سعی کن بفهمی که چند نفر مرد صادق و بی‌گناه در زندان‌ها هستند و چند شیاد و جانی آزادانه همه‌جا می‌گردند. این بهترین مقیاس است.
sepid
(«من»... کلمه‌ای سنگین که موقعیت ما را برای شنوندگان تعیین می‌کند؛ موقعیت ما را درنهایت و اغلب فراسوی آگاهی و دانشمان از خودمان تثبیت می‌کند، بی‌اعتنا به اراده‌مان و فراتر از توانمان. کلمه‌ای قدرتمند که وقتی به زبان بیاید، برای همیشه مقیدمان می‌کند و ما را با همهٔ اندیشه‌ها و گفته‌هایمان همانند می‌کند، چیزهایی که حتی خوابش را هم نمی‌دیدیم به خود نسبت دهیم، اما از مدت‌ها پیش با آن‌ها یکی و یگانه شده‌ایم.)
sepid
مردِ صاحب غرور چگونه می‌تواند زنده بماند و چشم در چشم دیگران بدوزد وقتی هرچه بجوید فقط و فقط دلسوزی بیابد؟
sepid

حجم

۱۰۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۰۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۳۴,۰۰۰
تومان