کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید!
معرفی کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید!
کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید! نوشتهٔ فیلیپ بلچ و ترجمهٔ طاهره زاهدی است و انتشارات الماس دانش آن را منتشر کرده است. این کتابْ واژهنامهٔ ضدافسردگی برای استفادهٔ عموم مردم است. این کتاب، حاوی دستورالعملهای یک مربی، با شیوهها، ترفندها و تکنیکهای آموزشیاش نیست. اما نویسندهٔ کتاب متقاعد شده زندگی زیبا است و همیشه این ارزش را دارد که با علاقه سپری شود.
درباره کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید!
همین لحظه بیایید این نکته را در نظر بگیریم خوشبختی تصمیمی است که میتوانیم بگیریم یا نه. خوشبختی کمتر به موقعیتهای زندگی بستگی دارد تا به شیوهای که ما برای گذراندن یا فائق آمدن بر آنها انتخاب میکنیم. هر یک از ما اندوختههای شخصی زیادی دارد که بهره بردن از آنها کافی است. ما فقط میتوانیم چهرهٔ سیاه افراد، اشیا و رویدادها را ببینیم.
همچنین میتوانیم از این عقیده وحشت کنیم که ما در آستانهٔ زیستن در انتهای جهان هستیم و از این پس مشکلات بُعد گستردهای به خود میگیرند. اما میتوانیم بپذیریم که پایان دنیا نیست. تا بدین جا انسان قرن ۲۱ از ظرفیتش برای غلبه بر طبیعت و اتفاقات از هر قسمی اطمینان حاصل کرده است، او باید «ساختن با» تردید را بپذیرد. تحولی که در سطح گسترده، هر کشور کهنی را وحشتزده میکند که از خلق مدرنیته متقاعد شده و از آیندهای میترسد که از این پس بدون او، دور از او و در مقابل او شکل میگیرد. سرزمینی بسیار متمایز که ساکنانش فکر میکنند باید بسیار بیشتر از سایر کشورها در کشمشهای بیشمار در زمان ما زیاندیده باشند.
هیچکس محکوم به سقوط یا یک زندگی ساده نیست. دنیای فردا به خوشبینان تعلق دارد. افرادی که توانایی بسط یک دیدگاه مثبت از وجود خویش را دارند و نیروی جوانی را حفظ میکنند. بهجای ناامید شدن از بیتحرکی جمعی، ترجیح میدهند بر کارهایی تمرکز کنند که میتوانند به نوبهٔ خویش، هرچند ساده، به انجام برسانند. بیش از اینکه خود را قربانی قلمداد کنند، خود را بازیگران تغییر میبینند. بهجای اینکه گرفتاریها یا کسالتها را دائمی در نظر بگیرند، همیشه سعی بر آن دارند که مشکلات را گذرا تلقی و تجسم کنند که خروج از بحران به چه چیزی شبیه خواهد بود. بجای پرداختن به تعمیمات افراطی و تن دادن به شکست؛ همه چیز را نسبی و از جنبه خوب میبینند. بیش از دلخوری از دیگران، دوستی را نثار آنها میکنند زیرا عشق ورزیدن به آینده نقطهٔ مشترک آنهاست،.
اندوه ظرفیت عمل ما را محدود میکند. بهعلاوه اینکه، هرکسی این را میداند که خشونت، ادعا و غرور کاذب هیچ مشکلی را حل نکرده. پس ضروری است که خود را از شر آنها خلاص کنیم.
بحرانها یا مشکلات در هر زمینهای که باشند، برخلاف آنچه ما بدان باور داریم چندان مهم نیستند. و این موضوع را درک کنیم که خوشبختی لزوماً یک زبان بیگانه نیست. مطمئناً برخی از فیلسوفان خوشبختی را همیشه غمناک میبینند، زیرا با خودش سوگ به همراه دارد. این ممکن است درست باشد. اما بههیچوجه حاضر نیستیم که آن را به هدف روزانه خود تبدیل کنیم. از آنجائی که آنچه گرفتنی است به دست میآید. و در این اوقات دشوار، خیلی بد نیست... . کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید! کمکمان میکند راه حقیقی رسیدن به خوشبختی را بیابیم. با اصطلاحات و عباراتی که به همدیگر با هر نیتی میگوییم، بیشتر آشنا شویم و سعی کنیم معنای پشت آنها را متوجه شویم و بدانیم از چه عباراتی استفاده کنیم.
خواندن کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دیگر هرگز به من نگویید موفق باشید!
«پیرشدن چه خوشبختی بزرگی است! با رسیدن به دوران میانسالی، بالاخره میتوانم بدون ترس از مسخره شدن تاکید کنم که مهربانی بهترین راه برای ادامه زندگی است. یا ترجیحا این خطر را به جان میخرم، اصلاً به آنچه مردم در مورد من فکر میکنند اهمیتی نمیدهم. زیرا بیایید صادقانه با آن روبرو شویم: برای اکثر ما، خوب بودن خلاصه میشود ...در «خیلی مهربان بودن»! کمی ساده لوحانه است که محدودهٔ حماقت را مشخص میکنیم، به نحوی که در دنیایی از خشونتها شکل گرفتهایم که فقط به توازن قدرت و تایید اقتدار و توانایی ما احترام میگذارد. امتحان کنید! به گوگل بروید، کلمات «احمق» و «مهربان» را تایپ کنید...شما به این جمله معروف برمیخورید «خیلی خوب، خیلی احمق»، که نوع «خیلی مهربان، خیلی احمق» نیز در ابتدای جستجوی شما قرار خواهد گرفت (به این معنی که اگر خیلی مهربان و خیلی مفید باشیم، درنهایت به عنوان یک احمق و یک ساده لوح دیده می شویم.) بارها و بارها عبارت «گلابی خوب» را به افرادی نسبت میدهند که هر چیزی برایشان اتفاق میافتد زیرا توانایی نه گفتن را ندارند.
من اغلب تعجب میکردم که چرا مهربانی در مدارس صنفی تدریس نمیشود. چرا به ندرت جزئی از معیارهای استخدام برای شرکتها در نظر گرفته شده. چرا مهربانی همیشه مترادف ضعف بوده است. و اینکه چرا یکی از زیباترین خصوصیات بشری را اغلب در سراسر جهان به صورت کاریکاتور به تصویر میکشند.
فیلم فرقهای «بابا نوئل یک آشغال است»، نمونهای از آن است، پر از مرواریدهای سفت و سخت، که جالبترین آنها به نظر من پاسخ تیری لرمیت خطاب به آنمون است: «من دوست ندارم راجع به مردم سرزمین ترزا سخن بدی بگویم، اما آنها در واقع مهربان هستند.» یا چگونه می توان در یک جمله؛ نمایشی را خلاصه کرد که باعث مهربانی در کشور ما شود، جائیکه خلق وخوی بد، زورگویی و توهین غالبا قابل قبولتر است.»
حجم
۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه