کتاب من جانباز نیستم
معرفی کتاب من جانباز نیستم
کتاب من جانباز نیستم؛ خاطرات شفاهی احمد پیرحیاتی نوشتهٔ سیدمیثم موسویان است و نشر معارف آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب من جانباز نیستم
کتاب من جانباز نیستم خاطرات یکی از مبارزان خستگیناپذیر و نستوه انقلاب اسلامی، احمد پیرحیاتی است. در این کتاب او دربارهٔ خاطراتش در زمان فعالیت در کمیته یا زمان محافظت از شخصیتهای مشهور میگوید. همچنین از ایست و بازرسیهای اول انقلاب، از شروع جنگ و چمران و حضرت آیتالله خامنهای و از چگونگی جانبازی خودش میگوید.
احمد پیرحیاتی حالا روی ویلچر مینشیند. او تمام آن روزها را به خاطر دارد. پیرحیاتی یک قهرمان ملی است و میتواند موبهموی خاطرات پنجاه سال فعالیتش در صحنهٔ مبارزاتش را تعریف کند. بنابراین صحبتهای او درس فداکاری و دفاع از ایران هستند.
خواندن کتاب من جانباز نیستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کسانی که به تاریخ معاصر ایران علاقه دارند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب من جانباز نیستم
آن روزِ ابری پاییزِ سال ۵۰، وقتی که چند نفر با چوب دورم را گرفته بودند و چوبهایشان بالا میرفت و پایین میآمد و بر گُردهام مینشست؛ خوب یادم میآمد که چطور آن روزها مدرسه را ول کردم و با سواد ابتدایی، چسبیدم به کار. همینطور روزگار دورهام کرد و حسابی به گُردهام چوب زد. از هشتسالگی پول روی پول گذاشته بودم. شعور مالی خوبی داشتم و نتیجهاش، یک خانه برِ خیابان تختی بروجرد، دوتا سواری و یک کامیون بود، که قبل از رفتن به سربازی فراهم کرده بودم. خانوادهٔ فقیر و نداری هم نبودیم و نقش خاندان پدری در پولوپله را هم نباید انکار کرد. هر چند حالا میدانم، شعور مالی و بنیهٔ خاندان، بهانه است و یک نفر دیگر روزی میرساند.
آن لحظه که ضربِ چوب روی بازوهایم نشست، بدنم را سفت کرده بودم تا کمتر درد بکشم. نفسم از لای دندانهایم با زجر بیرون میزد. چشمهایم باز بود و به آن کسی که از روبهرو میخواست توی شکمم مشت بکوبد، خیره بودم؛ اما بدون عصبانیت نگاهش میکردم. از آن دوران خیلی میگذرد، اما هیچوقت دردِ آن مشت و چوبها فراموشم نمیشود.
حالا فکر میکنم که این مسیرِ آمده تا اینجا و کارهای من، از خوی مبارز و مذهبی بودنِ پدر و مادرم نشئت گرفته است؛ و همینطور کار آنها از پدر و مادرهایشان. پدربزرگهای ما همه تبعیدی بودهاند و مبارز. هنوز داستانهایی از جنگِ بابابزرگهایمان در این کوههای لرستان با نیروهای متّفقین سر زبان پیرمردهای لُر است.
حجم
۷۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۷۸۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
نظرات کاربران
عالی و بینظیر.
فوق العاده کتاب خوبیه🌿🌹هم قلم بسیار خوبی داره،هم داستان بسیار جذاب و گیرایی داره🌿🌹
بی نظیره