کتاب پایان خوش
معرفی کتاب پایان خوش
درباره کتاب پایان خوش
پیش از هر چیز باید گفت که کتاب پایان خوش از نوع «خودزندگینامه» نیست؛ بلکه نوعی نگارش وقایع شخصی است؛ به گفته خود نویسنده، روایت یک «مرگ» است و نه «سوگواری». با آنکه مرگ مسئلهای جهانی است، اکثر مردم به دلایل مختلف از صحبت درباره آن سر باز میزنند و در فرهنگهای مختلف با آن برخوردی متفاوت دارند. ازاینرو، الخطیب با بیانی بیطرفانه و بیپروا، عاری از زیادهگویی و خالی از احساسات غلوآمیز که بیشباهت به سبک آلبر کامو در بیگانه نیست، دست به روایتی خواسته یا ناخواسته افشاگرانه در زمینه روابط خانوادگی و اجتماعی میزند. بااینحال شیوه روایت او منفعلانه نیست و در مواقع لزوم از اظهارنظر و ابراز احساس شخصی خودداری نکرده است؛ ازطرف دیگر نمیتوان آن را روایت محض در نظر گرفت؛ زیرا در جایجای متن از منابع متنوعی استفاده کرده است که درنتیجه یک کل تقریباً منسجم بهوجود آوردهاند. ضمناً در بعضی نقاط داستان گریزهایی به گذشته زده است که نهتنها مخاطب را گیج نمیکند، بلکه همانند ماتروشکا عمل میکند و ابعاد جدیدی از گفتوگوها و وقایع را به او نشان میدهد.
دیگر ویژگی بارز این اثر همزیستی و تقابل دو فرهنگ مراکشی و فرانسوی در آن است که این التقاط فرهنگی در موقعیتهای مختلف، در فضایی رسمی و گاه نیمهرسمی در لایههای زبانی نیز ظهور میکند. التقاط فرهنگی پدیدهای حاکی از هویتهای دو یا چندگانه در افراد است که براثر عوامل مختلفی نظیر اختلاط نژادی، تقابل فرهنگها، سلطه سیاسی یا فرهنگی کشور میزبان بر فرد مهاجر، و یا انحلال فرهنگ مهمان در فرهنگ میزبان بهوجود میآید و در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی یا در هنر و ادبیات منعکس میشود. در نوشتار الخطیب درنهایت شاهد آن هستیم که فرهنگ مراکشی هویت خود را در بطن جامعه مراکشیهای ساکن فرانسه به خوبی حفظ میکند، اما به دلیل آنکه فرهنگ مهمان است، در رویارویی با فرهنگ فرانسوی میزبان در آن ذوب میشود و این امر زیبایی قلم او را دوچندان میکند.
الخطیب، هدف از نوشتن این کتاب را مرتبکردن افکار خود، همدردی با دیگر افرادی که مادرشان را ازدست دادهاند، و آگاهی دادن به آنانی که هنوز دچار این فقدان بزرگ نشدهاند بیان میکند. فکر و احساس او، فکر و احساس تمام افرادی است که تجربه درد ازدستدادن عزیزی را داشتهاند: حسرت. این نوشته، ادای احترامی است به روح مادرش و قبل از شروع داستان، به وضوح آن را تقدیم خواهرهایش کرده است؛ همان افرادی که بهاندازه خود او نیاز به تسکین دارند.
فابین آرور، روزنامهنگار مجله لهاینراکس، درباره این اثر میگوید: «سادگی بیان الخطیب برای ادای حق مطلب و در خدمت ظرافت کلام آمیخته با طنزی است که با استفاده از آن، بیماری و مرگ مادر، سوگواری، عذاب وجدان، و میراث فرهنگی دوگانهاش را وصف میکند.»
نویسنده در جایی گفته است که قبل از فوت مادرش طرح این کتاب را در سر داشته و عنوان «گفتگو» را برای آن در نظر گرفته بود. اما فوت مادرش باعث شد کار سریعتر پیش برود و پس از مدتی خاطرات گذشته و دوره سوگواری را بازیابی کند. بهمنظور خلق نمایشنامه کنونی از منابع متنوعی ازجمله دفترچه خاطرات، یادداشت، نقلقول، نامه، پیامک، اسناد و مدارک خصوصی خانواده، عکس و فایل صوتی بهره برده است؛ بهاینترتیب اثر او در چهارچوب نمایشنامهای نئومدرنیست بهگونهای معماری شده است که از ورای صداهای مجزا در متن به یک گفتمان عمومی مبدل شود تا اینگونه مخاطب بتواند متن را از زوایای مختلف درک کند. همچنین به قصد آشکارکردن جزئیات داستان، تقریباً پیوسته طرز بیان شاهدی بیطرف را بهکار برده است. به اعتقاد او، زبان باید وسیله انتقال معنا باشد، نه مانعی میان او و مخاطب. درنتیجه سعی کرده است عناصر واقعی و داستانی را همزمان حفظ کند.
خواندن کتاب پایان خوش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر فرانسه و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره محمد الخطیب
محمد الخطیب، نویسنده و کارگردان تئاتر و فیلم کوتاه در سال ۱۹۸۰ در فرانسه و در خانوادهای اصالتاً مراکشی، از پدری ریختهگر و مادری خانهدار متولد شد. تحصیلات عالی خود را در رشتههای علوم سیاسی، جامعهشناسی، جغرافیا و ادبیات، بخشی در فرانسه و بخشی را در مکزیک گذراند و همزمان با فعالیت در ماهنامه لوموند دیپلماتیک، مدرک «مرکز هنرهای نمایشی مکزیک» را اخذ کرد. موضوع رساله دکترای جامعهشناسی او «نقد تئاتر در مطبوعات فرانسه» است؛ بهعلاوه با آزمایشگاه جامعهشناسی دانشگاه آرتوا در شهر لیئون همکاری داشته و در فستیوال آوینیون، تئاتر خیریه برای جوانان محروم برگزار کرده است. او در سال ۲۰۰۸ شرکت زیرلیب را با شعار «زیباییشناسی خالی از معنای سیاسی نیست» تأسیس کرد. الخطیب آثار تئاتری قابل توجهی دارد که تعدادی از آنها علاوهبر نمایش روی صحنه، توسط انتشارات سولیتر انتامپستیف به چاپ رسیدهاند، که عبارتاند از: پایان خوش (۲۰۱۵)، زندگی همین است (۲۰۱۷)، استادیوم (۲۰۱۷)، اختلافنظر (۲۰۱۹)، گوی برفی (۲۰۲۰) و بازیگر نحیف (۲۰۲۱).
بخشی از کتاب پایان خوش
«۱۲ فوریه ۲۰۱۲
ساعت ۱۰ و ۵۶ دقیقه
[فایل صوتی ۲]
مادر، پسر، و دکتر
خسته شده بودید؟ بسیار خب. بهخاطر وزن زیاد پاها بود، درست است؟
بله، بله کمی به همین خاطر بود.
متوجهم، الان بهتر است؟ هنوز هم کمی ورم دارد؟ درد هم میکند یا نه؟
وقتی اینطوری بود درد میکرد.
وقتی برگشتید ورمشان بیشتر از حالا بود؟
بله بله اینطور بود.
خب، الان کمی بهتر است. در خانه چطور، هرازگاهی پاها را بالا میبرید؟ این کار مهم است.
بله، بله.
تختتان در خانه... چیزی زیر پایههایش گذاشتید؟
نه فقط زیر تشک کوسن گذاشتم... زیر تشک.
زیر تشک گذاشتید... در واقع نمیدانم شدنی است یا نه ولی شاید اگر یک قوطی کنسرو زیر هر پایه تخت بگذارید تعادل بیشتری داشته باشد تا تشکی که حتی با ارتفاع بیشتر باز هم زیر وزن پاها فرو میرود... (رو به پسر) بهخاطر بیماری هپاتیت، خون در رگ پاهایش بهزحمت بالا میرود، چون کمی در آنجا متراکم شده، این یک فرایند خودبهخودی است و دارویی نیست که بتواند به جریان خون جهت بدهد. بنابراین تغییر وضعیت بدن اهمیت خیلی زیادی دارد (...). پس لرزش، ورم و سوزش شکم است که نگرانتان کرده است.
چندین بار دچار حملات هذیان گذرا شد ولی از وقتیکه داروهای جدید مصرف کرد وضعیتش کنترل شد، دارو تا حدودی اثر کرد ولی از طرف دیگر دچار لرزش شد... تا نزدیک عصر حالت تهوع داشت.
خب پس باید ببینیم چه کار میتوانیم بکنیم.
در کل، جدا از بحث درد و اینها، از آنجا که دیگر شرایط پیوند عضو را ندارد نهایتاً چه...
متأسفانه هپاتیتش دارد پیشرفت میکند، و خب تومور...
پس ظاهراً امکان درمان دیگری وجود ندارد...
نه نه نه! ما یک نوع درمان داریم که علائم را بهبود میبخشد و به همین خاطر ممکن است بیمار همینطور در رفتوآمد باشد، طوری که وقتی حالش بهتر است به خانهاش میرود و بعد اگر حالش کمی نامساعد شد برای بهبود اوضاع برمیگردد.
(...)
راهی نیست بدانیم این اوضاع حدوداً تا چه زمان... چه مدت میتواند...
خیر! راهی نیست.
متوجهم، دقیقاً مشخص نیست.
بله.
ساعت ۱۱ و ۲ دقیقه: صحبت خصوصی با پزشک در راهروی بیمارستان.
او در مرحله آخر بیماری است، در واقع... به نظرم میرسد که خودش هنوز متوجه نیست. اگر بیپرده با او صحبت شود... اگر کمی عادت به انکار داشته باشد... یعنی دیگر نمیشود عملش کرد؟ شیمیدرمانی چطور؟
نه نمیشود، دیگر نمیشود... تأثیر قابلتوجهی که بر اوضاعش ندارد هیچ، فقط خستهاش میکند. متأسفانه سرطان کبدش آنقدر پیشرفت کرده است که پیوند عضو ممکن نیست، در واقع ممکن است پیوند را انجام دهیم و بعد بهخاطر ضعیفشدن سیستم ایمنی دچار متاستاز شود و بمیرد. به همین دلیل صرفاً به مراقبت تسکینی ادامه میدهیم.
متوجهم.
بله دقیقاً، قدم به قدم.»
حجم
۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۴ صفحه
حجم
۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۴ صفحه