
کتاب مرواریدی که صدفش را شکست
معرفی کتاب مرواریدی که صدفش را شکست
کتاب الکترونیکی مرواریدی که صدفش را شکست با عنوان انگلیسی The Pearl that Broke Its Shell نوشتهٔ «نادیا هاشمی» با ترجمهٔ «مهسا خراسانی» در سال ۱۳۹۵ توسط نشر هیرمند منتشر شده است. این رمان به زندگی زنان افغان در بستر تاریخ معاصر افغانستان میپردازد و با روایت داستان دو زن از دو نسل مختلف، تصویری از رنجها، امیدها و مبارزات زنان در جامعهای مردسالار و جنگزده ارائه میدهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مرواریدی که صدفش را شکست اثر نادیا هاشمی
کتاب «مرواریدی که صدفش را شکست» اثری داستانی است که در قالب رمان، سرگذشت دو زن افغان را در فاصلهای نزدیک به یک قرن روایت میکند. «نادیا هاشمی»، نویسندهٔ افغانـآمریکایی، با الهام از تجربههای خانوادگی و پژوهشهایش دربارهٔ افغانستان، داستان را در دو خط زمانی موازی پیش میبرد. یکی از شخصیتها، «شکیبا»، زنی است که در اوایل قرن بیستم در روستایی دورافتاده زندگی میکند و دیگری «رحیمه»، دختری نوجوان در افغانستان معاصر است که با مشکلات و محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی دستوپنجه نرم میکند.
ساختار کتاب «مرواریدی که صدفش را شکست» بر پایهٔ روایتهای متقاطع این دو زن شکل گرفته و بهگونهای طراحی شده که خواننده را با فرازونشیبهای زندگی زنان افغان، سنتها، باورها و تأثیر جنگ و سیاست بر سرنوشت آنها آشنا میکند. «نادیا هاشمی» در این رمان با تمرکز بر موضوعاتی چون جنسیت، تبعیض، ازدواج اجباری و تلاش برای بقا، تصویری ملموس از جامعهٔ افغانستان و تحولات آن ارائه داده است.
خلاصه داستان مرواریدی که صدفش را شکست
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان «مرواریدی که صدفش را شکست» با روایت زندگی «رحیمه»، دختری نوجوان در افغانستان معاصر آغاز میشود که بهدلیل شرایط خانوادگی و فشارهای اجتماعی، ناچار میشود نقش پسر خانواده را بر عهده بگیرد. پدر «رحیمه»، مردی جنگزده و خسته از زندگی، پس از سالها حضور در جبهه و بازگشت به خانه، با مشکلات روحی و اقتصادی دستبهگریبان است و خانواده را در تنگنا قرار داده است. «رحیمه» و خواهرانش با محدودیتهای زیادی روبهرو هستند و حتی از تحصیل محروم میشوند. مادر خانواده، برای حفظ امنیت و آیندهٔ دخترانش، تصمیم میگیرد «رحیمه» را بهعنوان «بچهپوش» معرفی کند تا بتواند آزادانهتر در جامعه حضور داشته باشد.
در خط زمانی دیگر، داستان «شکیبا» روایت میشود؛ زنی که در اوایل قرن بیستم در روستایی دورافتاده زندگی میکند و پس از حادثهای تلخ که چهرهاش را دگرگون میکند، با طرد و بیمهری خانواده و جامعه روبهرو میشود. «شکیبا» پس از مرگ اعضای خانوادهاش، ناچار میشود بهتنهایی برای بقا تلاش کند و در نهایت، سرنوشت او بهگونهای رقم میخورد که به خدمت در خانهٔ یک خانوادهٔ ثروتمند درمیآید. هر دو شخصیت، با وجود فاصلهٔ زمانی، در تلاش برای یافتن جایگاه و هویت خود در جامعهای مردسالار و سنتی هستند و سرگذشتشان بهنوعی به هم گره میخورد. رمان با پرداختن به موضوعاتی چون ازدواج اجباری، تبعیض جنسیتی، جنگ، فقر و امید به تغییر، تصویری چندلایه از زندگی زنان افغان ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه سنتها و ساختارهای اجتماعی میتوانند سرنوشت افراد را رقم بزنند.
چرا باید کتاب مرواریدی که صدفش را شکست را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستان دو زن از دو نسل مختلف، تصویری عمیق و چندوجهی از وضعیت زنان در افغانستان ارائه داده است. خواندن این اثر فرصتی است برای آشنایی با فرهنگ، سنتها و چالشهای اجتماعی افغانستان، بهویژه از زاویهٔ نگاه زنان. روایتهای موازی و شخصیتپردازی دقیق امکان همدلی با شخصیتها و درک بهتر شرایط آنها را فراهم میکند. همچنین کتاب به موضوعاتی چون هویت، مقاومت، امید و نقش زنان در جامعه پرداخته و میتواند نگاه تازهای به مسائل جنسیتی و اجتماعی در جوامع سنتی ارائه دهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان به رمانهای اجتماعی، داستانهای تاریخی و کسانی که دغدغهٔ مسائل زنان، حقوق بشر و فرهنگ افغانستان را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که بهدنبال درک بهتر از تأثیر جنگ و سنت بر زندگی زنان هستند انتخاب مناسبی است.
درباره نادیا هاشمی
«نادیا هاشمی» (زادهٔ ۱۲ دسامبر ۱۹۷۷ در نیویورک) پزشک کودکان، نویسنده و نامزد پیشین دموکراتها برای کنگرهٔ آمریکا از حوزهٔ ششم مریلند است. او که فرزند والدین مهاجر افغان است، تحصیلات خود را در رشتههای زیستشناسی و مطالعات خاورمیانه در دانشگاه «برندایس» و سپس پزشکی در SUNY Downstate گذراند و از سال ۲۰۰۸ فعالیت حرفهای خود را در واشنگتن دیسی آغاز کرد. «هاشمی» با رمانهای پرفروش بینالمللی «مرواریدی که صدفش را شکست»، «ماه که پایین میآید»، «خانهای بدون پنجره» و «جرقههایی چون ستاره» به شهرت رسید و آثارش به زبانهای متعددی ترجمه شده است.
او در سال ۲۰۱۷ وارد عرصهٔ سیاست شد و بهعنوان نخستین زن افغانـآمریکایی و پزشک کودکان نامزد کنگره معرفی شد، هرچند در انتخابات شکست خورد. «هاشمی» اکنون همراه همسر و چهار فرزندش در مریلند زندگی میکند و همواره تأکید داشته که فرهنگ افغان بخش جدانشدنی زندگی روزمرهٔ اوست.
کتاب کودک «خانهای بدون پنجره» از او موفق به کسب جایزهٔ Middle East Book Award شده است.
بخشی از کتاب مرواریدی که صدفش را شکست
«شهلا کنار در حیاط خانهمان ایستاده بود. دری فلزی, به رنگ سبز روشن که لبههایش زنگ زده بود. گردن کشیده بود تا ما را ببیند. من و پروین نبش کوچه را که پیچیدیم، احساس آسودگی خاطر را در چشمهایش دیدیم. نمیشد دوباره دیر کنیم. پروین نگاهی به من انداخت و ما بر سرعت گامهایمان افزودیم. بی آن که بدویم با بیشترین سرعت ممکن راه میرفتیم. تخت لاستیکی کفشهایمان به زمین میخورد و گرد و خاک بلند میشد. لبهٔ دامنهایمان به مچ پاهایمان میخورد. روسریام به دانههای عرق روی پیشانیام چسبیده بود. فکر میکنم شرایط پروین هم همین بود. چون هنوز روسری از سرش نیفتاده بود.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۳۲ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۶۳۲ صفحه