کتاب نگهبان سرزمین نقاشی ها
معرفی کتاب نگهبان سرزمین نقاشی ها
کتاب نگهبان سرزمین نقاشی ها نوشتهٔ حمیدرضا رضوانی اول و گردآوریشده توسط زهرا قنبری و ویراستهٔ حوریه فولادی مهاجر است و نشر ارسس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نگهبان سرزمین نقاشی ها
این یک کتاب متفاوت است. کتابی است از نویسندهای متفاوت به نام حمیدرضا رضوانی اول به همراه دانشآموزان پیشدبستانی و دبستان سما گلبهار.
موضوع از این قرار است که آقای حمیدرضا رضوانی اول به دانشآموزان گفته فکر کنید وارد سرزمین نقاشیها شدهاید. چه اتفاقی میافتد؟ چه چیزهای عجیبی میبینید؟ و چه داستانهایی رخ خواهد داد؟ دربارهاش فکر کنید و داستان بنویسید و نقاشی بکشید.
سپس شروع به نوشتن داستانی تخیلی کرده و داستانهای بچهها را در دل داستان میخواند.
خواندن کتاب نگهبان سرزمین نقاشی ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دانشآموزان دبستانی میتواند جالب باشد. چراکه بسیاری از قسمتهای آن را کودکان همسنشان نوشتهاند.
بخشی از کتاب نگهبان سرزمین نقاشی ها
«سالهاست طرحی را در مدارس اجرا میکنم با عنوان استعدادیابی دانشآموزان نویسنده و هنرمند. و در ادامه اتفاقات بسیار شگرفی هم رخ داد و دانشآموزانی را یافتیم که قدرت خیالپردازی عجیبی داشتند و در زمینهی داستانسرایی توانمند بودند.
دانشآموزانی را یافتیم که ریاضیشان ضعیف بود و یا قدرت حفظیات قویای نداشتند اما نقاشیهایی میکشیدند که گاه تعجب میکردم که شاید مادر دانش آموز کشیده، بنابراین مسابقات داستان نویسی و نقاشی را سر کلاس و ناگهانی برگزار کردم و با حیرت و شگفتی تمام مشاهده میکردم که برخی دانشآموزان چه قدرت بالایی در نقاشی و طراحی دارند و حیف از اینکه نه در مدارس، معلم تخصصی انشاء و هنر داریم و نه جامعه ظرفیتی برای پذیرش این افراد دارد و نه خانوادهها از آگاهی کافی برخوردارند. شروع کردیم به گذاشتن جلسات با خانوادهها و تعداد زیادی از دانش آموزان وقتی از حمایت خانواده برخوردار شدند اسب شرف از گنبد گردون جهاندند و ره صد ساله را در چند سال پیمودند.
***
چند وقتی بود که نگهبان سرزمین نقاشیها متوجه اتفاقات مشکوکی در نقاشیها شده بود. او احساس میکرد افرادی به دنیای آنها رفت و آمد میکنند. در حقیقت اینکه کسی وارد دنیای نقاشیها شود ممنوع بود و نقاشیها اجازه نداشتند وارد دنیای واقعی آدمها بشوند.
اما او رد پاهایی روی بعضی کاغذهای نقاشی دیده و همینطور احساس میکرد گاهی برخی نقاشیها غیب میشوند و باز دوباره روز بعد ظاهر میشوند و اینها از نظر نگهبان مشکوک میآمد.
نگهبان با عجله در خانهی آقای کارآگاه رفت و محکم در زد.
- آقای کارآگاه لطفا در رو باز کنید. زود باشید.
آقای کارآگاه که ظاهرا تازه از خواب بیدار شده بود با تعجب و چشمهایی گشاد در را باز کرد و پرسید: چه اتفاقی افتاده؟
نگهبان منتظر نماند و به درون خانه پرید و پردهها را کشید و سپس در گوش کارآگاه که با ترس و تعجب به او نگاه میکرد گفت: کارآگاه عزیز ماجراهای عجیبی در سرزمین نقاشیها اتفاق افتاده. من متوجه شدم انسانها به دنیای ما راه پیدا کردهاند و بعضی نقاشیها هم مدتی از سرزمین نقاشیها ناپدید میشوند و پیش کودکان میروند!
کارآگاه اخم کرد و گفت: از کجا فهمیدی؟
- از روی رد پای کودکان!»
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب خیلی جالب بود حتما بخونید.
عالی بود
عالیه