دانلود و خرید کتاب کابوس شب خوره تامی دونباواند ترجمه سرور کتبی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کابوس شب خوره اثر تامی دونباواند

کتاب کابوس شب خوره

معرفی کتاب کابوس شب خوره

کتاب کابوس شب‌خوره نوشتۀ تامی دونباواند با ترجمۀ سرور کتبی و ویرایش مژگان کلهر در نشر پیدایش به چاپ رسیده است. این کتاب، جلد نهم از مجموعه داستان خیابان جیغ است. کتاب، ماجراهای پسری به نام لوک واتسون را روایت می‌کند که تبدیل به گرگ شده است و خانواده‌اش بعد از این ماجرا به خیابانی به نام جیغ نقل‌مکان می‌کنند.

درباره کتاب کابوس شب‌ خوره

کتاب کابوس شب‌خوره، جلد نهم از مجموعه داستان تخیلی و مناسب برای کودکان و نوجوانان با نام خیابان جیغ است. شخصیت اصلی آن، پسری به نام لوک واتسون است که در حال گذران زندگی طبیعی خود ناگهان تبدیل به گرگ می‌شود. بعد از این ماجرا خانواده‌اش به خیابانی به نام جیغ نقل‌مکان می‌کنند که بسیار عجیب و پر از آدم‌های ترسناک است. 

تا اینجای داستان مشخص شده است که ترس خانم و آقای واتسون از خیابان جیغ بیشتر از وقتی است که برای اولین بار پسرشان را به شکل گرگ دیدند؛ به‌ویژه که حالا دیگر راه برگشتی هم ندارند. لوک برای اینکه پدر و مادرش را به خانه برگرداند از دوستان جدیدش، رسوس نگاتیو، خون‌آشام رنگ‌پریده و کلئوفار، مومیایی مصری کمک می‌گیرد تا ۶ یادگاری را که انجمن پدران بنیان‌گذار از خود به‌ جا گذاشته بودند، پیدا کند. لوک فقط با جمع کردن این عتیقه‌ها می‌توانست در خروج از دنیای خودش را باز کند. وقتی لوک و دوستانش به هدفشان رسیدند، خانم و آقای واتسون متوجه شدند که لوک در شهر جدید بسیار خوشحال است و برای همین تصمیم گرفتند در خیابان جیغ بمانند؛ اما دروازه‌ای که باز شده بود مشکل‌ساز شد. آقای اتو اسنیر، شهردار بدجنس خیابان جیغ از افراد معمولی دنیای لوک پول می‌گرفت تا بتوانند دنیایی را ببینند که او آن را «بزرگ‌ترین نمایش اعجوبه‌های دنیا» می‌نامید. 

برای محافظت از خیابان جیغ، لوک، رسوس و کلئو باید تمام یادگارها را به صاحبان اصلی‌اش برگردانند تا دروازه دوباره بسته شود؛ اما قبل از آن رسوس و لوک باید در یک عملیات نجات شرکت می‌کردند. در داستان کابوس شب‌خوره می‌خوانیم که رسوس خون‌آشامی را نزد لوک می‌فرستد تا به او خبر دهد که کلئو گم شده است. عده‌ای گم شدن کلئو را مصیبت و بدبختی باز شدن دروازه می‌دانند. لوک و رسوس می‌خواهند دنبال کلئو بگردند؛ اما بزرگ‌ترها مانع آن‌ها می‌شوند. آن‌ها در غیاب بزرگ‌ترها که برای پیدا کردن کلئو رفته‌اند کارشان را شروع می‌کنند. حدس لوک این است که کلئو را دزدیده‌اند. آن‌ها وقتی به دستگیرۀ در اتاق کلئو دست زدند یک چیز ناشناس لزج روی آن احساس کردند که باعث ایجاد اندوه و ناراحتی در آن‌ها می‌شد. آن‌ها مشغول حدس و گمان از روی شواهد هستند تا بتوانند دوستشان را پیدا کنند.

مجموعۀ کامل داستان خیابان جیغ ۱۳ جلد است و عنوان آن‌ها عبارت است از:

خیابان جیغ ۱، دندان خون آشام

خیابان جیغ ۲، یادگار جادوگر

خیابان جیغ ۳، یادگار مومیایی

خیابان جیغ ۴، زبان زامبی

خیابان جیغ ۵، جمجمه‌ی گمشده

خیابان جیغ ۶، چنگال گرگ‌نما

خیابان جیغ ۷، هجوم معمولی‌ها

خیابان جیغ ۸، در دام غول‌ها

خیابان جیغ ۹، کابوس شب‌خوره

خیابان جیغ ۱۰، وحشی بازی گابلین‌ها

خیابان جیغ ۱۱، یتی گرسنه

خیابان جیغ ۱۲، معمای بچه‌ی عوضی

خیابان جیغ ۱۳، آتش اژدها

خواندن کتاب کابوس شب‌خوره را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به همۀ دوستداران کتاب‌های کودک و نوجوان و تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کابوس شب خوره

«شبحی گفت: «حتماً کار معمولی‌هاست. اونا بردنش.»

گارگویل گفت: «از وقتی اون دروازه باز شده، فقط مصیبت و بدبختی می‌باره.»

چند نفر از همسایه‌ها برگشتند و نگاه بدی به لوک انداختند.

دکتر اسکالی، معلم اسکلتی بچه‌ها گفت: «ما نمی‌دونیم کی کلئو رو برده و تا زمانی که بفهمیم نباید قضاوت کنیم. حالا من و توینکل یه تیم می‌شیم و خونه‌های شمارهٔ ۱ تا ۱۰ رو می‌گردیم تا ببینیم اثری از اون هست یا نه.»

وسط صحبت‌های اسکلت، زامبی‌های خیابان جیغ هم از راه رسیدند.

ـ بلّا به دوگ و بری کمک می‌کنه تا خونه‌های ۱۱ تا ۲۰ رو بگردن. ایفا، ترف و آلستون هم می‌رن به خونه‌های ۲۱ تا ۳۰. خونه‌های ۳۱ تا ۴۰ هم مال کرودلی‌ها و واتسون‌ها.

آلستون نگاتیو پرسید: «کی می‌ره تالار اسنیر رو بگرده؟»

دکتر اسکالی جواب داد: «من نقّاله‌ها رو فرستادم تا آقای اتو رو بیدار کنن. این‌جوری تمام خیابون رو تحت پوشش قرار می‌دیم.»

لوک پرسید: «من و رسوس با کی بریم؟»

اسکلت به او اخم کرد: «شما دو تا یه راست می‌رید توی رختخواب.»

و دستور داد: «کیان هم همین‌طور. نمی‌خوایم امشب بچهٔ دیگه‌ای ناپدید بشه.»

لوک اعتراض کرد: «ولی کلئو دوست ماست.»

معلم خیلی جدی گفت: «و بزرگ‌ترها اون رو پیداش می‌کنن.»

تیبیا به اسکالی گفت: «من اینجا پیش نیلز می‌مونم. فکر کنم اون یه فنجون چای گل نیلوفر احتیاج داشته باشه.»

دکتر اسکالی به همسرش لبخند زد: «خیلی لطف می‌کنی عزیزم.»

نظرات کاربران

Nika.A
۱۴۰۲/۱۱/۲۹

کتاب خیلی خوبیه داستان و ماجراش هم جالبه.شخصیت پردازیش هم عالیه.فقط صفحاتش کمه و زود تموم میشه

کاربر 7718661
۱۴۰۲/۰۹/۲۶

همه چیش عالی ولی صفحاتش خیلی کم☹

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۱۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴ صفحه

حجم

۹۱۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴ صفحه

قیمت:
۵۱,۶۰۰
۲۵,۸۰۰
۵۰%
تومان