کتاب سینمای فریدون رهنما
معرفی کتاب سینمای فریدون رهنما
کتاب سینمای فریدون رهنما مجموعهمقالاتی دربارهٔ سینمای فریدون رهنما، به کوشش بابک کریمی است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ سینماگران انتخاب شده است.
درباره کتاب سینمای فریدون رهنما
کتاب سینمای فریدون رهنما کوششی است برای بازخوانی سینمای فریدون رهنما، هماو که به ارادهٔ غالب تاریخنویسان سینمای ایران یا به حاشیه رانده شده یا بهکل فراموش شده. بررسی تاریخ نوشتار سینمای ایران نیز نشان میدهد که چندان اعتنایی به سینمای رهنما نشده، اگر هم نیمنگاهی به سه فیلم او شده، غالباً به دیدهٔ تحقیر بوده، خاصه زمانی که فیلمهایش اکران میشدند و دیدنشان برای بعضیها به شکنجه میمانست. گاهی هم چنان شیفتهوار به آثارش میپرداختند که راه را بر بررسی ژرف میبستند. همین ازسرگذشتههاست که ضرورت بازخوانیهایی از این دست را دوچندان میکند.
مقالههای این کتاب از این قرار هستند:
جستاری در نوشته و کار فریدون رهنما /محمدرضا اصلانی
برهنگیهای ماهگون /سودابه فضایلی
«بیماری تاریخ»، فریدون رهنما: پسر ایران از مادرش بیاطلاع است /یوسف اسحاقپور /ترجمهٔ محمدرضا شیخی
سینمای رهنما، سینمای دیگر؛ تخت جمشیدِ فریدون رهنما و مسئلهٔ تاریخ /بابک کریمی
فریدون رهنما: یک پروژهٔ ناتمام /نوید پورمحمدرضا
میانگاه دو انگاره: تناظرهای مفهومی هفتگانهٔ فریدون رهنما /علیرضا ارواحی
خواندن کتاب سینمای فریدون رهنما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ سینما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سینمای فریدون رهنما
«فریدون رهنما رهنمای بسیاران بود، خاصه نسل جوان آن روزگاران که صداقت و راهجوییهایی در آنها میدید و اعتقاد داشت در آینده توان بارورترشدن دارند، «به شرطی که آسانجویی و بیماری آوازهطلبی فرانگیردشان». میگفت:
غرض آن است که بسرایند. به آواز آیند. چه باک اگر گلوشان هنوز آمادهٔ آواز نباشد. یا آنکه صداشان را خوش نداشته باشیم.
از آنکه چگونه میتوان پذیرفت بر لبها مُهر خاموشی بخورد تا زندگی در بایگانی فرهنگ جای گیرد. و صدا در بایگانی آهنگ. شاید حتی روزی که سرانجام دریابیم چیزی مصنوع در کار نتواند بود، زیبایی مفهومی تازه پیدا کند. جوششی بشود. و راهی. از زندگی. چشمهای بشود.
او اینها را در «دیباچهای خواهد بود برای دفتر شعر شاعری جوان» قلمی کرد، و چه پیش و چه پس از آن نیز در قبال بسیاران جوان دیگر از هیچ مواساتی دریغ نکرد (مثلاً هنر فروغ فرخزاد را واکاوید و کار اردشیر محصص را به تحلیل نشست. همینطور به نقاشی سهراب سپهری پرداخت و بیژن الهی و مروا نبیلی را معرفی کرد و در آخر شاهنامهٔ مهدی اخوان ثالث به کندوکاو مشغول شد). چنان دادرس و فریادرسِ نوجویان و آیندهداران بود که خودش از کرورها کارِ نکرده بازماند و مجال نیافت هستیشان بدهد.»
حجم
۴۶۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۴۶۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه