دانلود و خرید کتاب بله! من می توانم ایزدیهار جمیل ترجمه مهدیس نعمتی نژاد
تصویر جلد کتاب بله! من می توانم

کتاب بله! من می توانم

معرفی کتاب بله! من می توانم

کتاب بله! من می توانم نوشتهٔ ایزدیهار جمیل (متخصص در کمک به کارآفرینان و تحصیل‌کردهٔ دانشگاه بریستول) و ترجمهٔ مهدیس نعمتی نژاد است. انتشارات نسل روشن این کتاب را که حاوی ۱۵ راز ذهنی از کارآفرینان الهام‌بخش در سراسر دنیا است، روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بله! من می توانم

می‌دانیم که همهٔ انسان‌ها خواهان کمال و دست‌یافتن به خواسته‌ها و رؤیاهای خود هستند. این کمال می‌تواند در مورد کار، خانواده، سلامتی و... باشد. بسیاری از ما به‌دنبال کشف مسیری هستیم که انسان‌های موفق رفته‌اند و بارها شنیده‌ایم که موفقیت یک‌شبه به دست نمی‌آید. کتاب «بله! من می توانم» گفته است که مسیر موفقیت نه یک‌شبه طی می‌شود و نه به‌آسانی! راه موفقیت با مشکل همراه است و استقامت و پایداریْ راه‌حل عبور از این مسیر است. این کتاب به‌سراغ ۱۵ کارآفرینی رفته است که در این مسیر با مشکلات بسیاری دست‌وپنجه نرم کرده‌اند و توانسته‌اند با استقامت و پایداری از این مسیر پر پیچ‌وخم عبور کنند؛ همچنین شما را با برخی از اقداماتی که به آن‌ها برای عبور از این مسیر کمک کرده است، آشنا می‌کند.

خواندن کتاب بله! من می توانم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ کارآفرینی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بله! من می توانم

«"بحران"

سال ۲۰۰۴ بود و من در فرودگاه بین المللی LAX ایستاده بودم و منتظر بودم که خواهرم از سوریه برسد. حضور در فرودگاه خاطرات دو سال قبل را، که من برای اولین بار با مادر و خواهرم به آمریکا آمدم، به یادم آورد. من از سوریه آمدم، پر از آرزوها و امیدها. هدف من تحصیل در یک دانشگاه خوب بود. زندگی در کالیفرنیا فرصتی بود برای یادگیری چیزهایی که دوست دارم: هنر کامپیوتر، طراحی گرافیک و انیمیشن. نمی‌دانستم که ورود به مدرسه به این راحتی نیست، خصوصاً اینکه من انگلیسی بلد نبودم و توانایی پرداخت شهریه را نداشتم! یکی از دوستانم به من توصیه کرد که از کالج شهر لانگ بیچ بازدید کنم و تحصیلاتم را در آنجا شروع کنم. با این حال، از آنجایی که من اخیراً به کالیفرنیا نقل مکان کرده بودم، این دانشکده من را یک دانشجوی بین‌المللی می‌دانست؛ به این معنی که شهریه زیاد خواهد بود. برای اینکه من به عنوان ساکن کالیفرنیا محسوب بشوم، لازم بود که یک سال در کالیفرنیا زندگی کنم. در طول آن سال هر روز تا مدرسه در بلوار کارسون رانندگی می‌کردم و دانش‌آموزانی که از خیابان عبور می‌کردند و از ساختمان پارکینگ به سمت دانشگاه می‌رفتند را تماشا می‌کردم. خدا می‌داند که چقدر آرزو داشتم با آن‌ها از آن خیابان عبور کنم. بالأخره آن روز فرا رسید. یک سال از گرفتن گواهینامه رانندگی‌ام می‌گذشت. سرانجام من می‌توانستم در کالج منطقه به عنوان مقیم ثبت‌نام کنم. با این حال، تلاش کردم تا ثبت‌نام کنم؛ فقط متوجه شدم که مهلت ثبت‌نام گذشته است و مجبور شدم تا شروع ترم بعدی چهارماه دیگر هم منتظر بمانم! در آن سال، مادر و خواهرم با شوک فرهنگی دست‌وپنجه نرم می‌کردند؛ بنابراین تصمیم گرفتند که به سوریه برگردند. این به من بستگی داشت که با آن‌ها برگردم یا در آمریکا بمانم تا آرزویم که تحصیل کردن بود را دنبال کنم. من هنوز اشک‌های داغ روی گونه‌هایم و دعاهایی که می‌کردم تا تصمیم درست بگیرم را به یاد دارم. تصمیم گرفتم در کالیفرنیا تنها بمانم و برای اولین بار در زندگی‌ام از خانواده جدا باشم. در آن زمان، اینترنت چیز جدیدی بود. تلفن‌های هوشمند و برنامه‌های پیام‌رسان وجود نداشت و هیچ راهی برای صحبت با خانواده‌ام از طریق اینترنت وجود نداشت. تماس‌های تلفنی بین‌المللی؛ مانند همه موارد دیگر در کالیفرنیا گران بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۱۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

حجم

۳۱۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

قیمت:
۴۱,۰۰۰
تومان