کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر
معرفی کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر
کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر و ۲۷ داستان دیگر نوشتهٔ ارنست همینگوی و ترجمهٔ صالح حسینی است. انتشارات نیلوفر این محموعه داستان کوتاه آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر
کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر ۲۸ داستان کوتاه را در بر گرفته است؛ به قلم ارنست همینگوی. در این کتاب برخی از داستانها پیش از این به فارسی در آمده بوده و اینبار با روایتی دیگر و نزدیکتر به شیوهٔ داستاننویسی همینگوی بازترجمه شدهاند. برخی دیگر از داستانهای کتاب نیز برای نخستینبار به فارسی برگردانده شده است. داستان شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر زوجی را به تصویر میکشد که برای شکار به جنگلی در آفریقا رفتهاند. یک شکارچی توانمند آمریکایی نیز در این سفر آنها را همراهی میکند. زمانی که برای شکار میروند، بوفالوها به شوهر زن حمله میکنند و او پا به فرار میگذارد. پس از این اتفاق رفتاهای زن با همسرش تغییر میکند. در آخر نویسنده با پایانی نیمهروشن و تا حدی مبهم خواننده را در عدمقطعیتی عذابآور رها میکند.
«نه ز یاری، نه ز دیّار و دیاری»، «اردوگاه سرخپوستان»، «برفهای کلیمانجارو»، «بوران سهروزه»، «شباهت کوهها با فیل سفید» و «حالا خودم را میخوابانم» عنوان داستانهای کوتاه دیگری از این مجموعه است. مقالهای از «رابرت پنوارن» نیز در این کتاب قرار گرفته است.
خواندن کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ارنست همینگوی
ارنست همینگوی در ۲۱ ژوئیهٔ ۱۸۹۹ در اوک پارک در ایالت ایلینوی متولد شد. او یک نویسندهٔ بزرگ آمریکایی، برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات و پایهگذار سبک وقایعنگاری ادبی است. همینگوی در سال ۱۹۱۷ کار خود را بهعنوان گزارشگر گاهنامهٔ استار آغاز کرد. آنچه او به آن شهره است، ماجراجویی اوست. در جنگ جهانی اول داوطلب ورود به ارتش و حضور در جنگ شد. ضعف بینایی او گرچه مانع حضور او در ارتش شد، نتوانست او را از حضور در جنگ بازدارد. همینگوی عضو صلیب سرخ و رانندهٔ آمبولانس شد. او در ژوئیهٔ سال ۱۹۱۸ مجروح شد تا مجبور شود برای ماهها در بیمارستان بستری شود و بعدها بر اساس همین حادثه رمان «وداع با اسلحه» را بنویسد. او پس از درمان جراحات جنگیاش، بهعنوان خبرنگار مشغول به کار شد. در سال ۱۹۲۱ بههمراه همسر اولش «هادلی ریچاردسون» به پاریس مهاجرت کرد و کار خود را پی گرفت. همینگوی در پاریس همنشین نویسندگان و هنرمندان بزرگی شد که در آن ایام در این شهر بودند. او اولین رمان خود «خورشید نیز طلوع میکند» را در سال ۱۹۲۶ نوشت.
همینگوی در سال ۱۹۳۷ برای پوشش جنگ داخلی اسپانیا بهعنوان خبرنگار عازم این کشور شد و تا سال ۱۹۳۹ نیز در آن کشور حضور داشت. او در اوایل سال ۱۹۳۹ با قایق خود به کوبا سفر کرد و هتل آمبوس موندوس در هاوانا ساکن شد. او در هاوانا با «مارتا گلهورن» آشنا شد و این آشنایی پس از جدایی قطعی همینگوی از همسرش اولش در سال ۱۹۴۰ به ازدواج انجامید. او در سال ۱۹۴۱ بههمراه مارتا گلهورن به چین رفت و برای مدتی در آن کشور زندگی کرد. ارنست همینگوی در سال ۱۹۴۴ وارد لندن شد و در آنجا با «مری ولش» خبرنگار روزنامهٔ مجلهٔ تایم آشنا شد و به او علاقه پیدا کرد. همینگوی پس از جدایی از مارتا در سال ۱۹۴۵ با مری ولش ازدواج کرد. او در جنگ جهانی دوم نیز شرکت داشت. یکی از مهمترین لحظات همینگوی در جنگ دوم جهانی، حضور او در آزادی پاریس در ۲۵ آگوست بهعنوان خبرنگار بود. در سال ۱۹۴۷ بهپاس حضور همینگوی در جنگ جهانی دوم، مدال ستارهٔ برنزی به او اعطا شد. ارنست همینگوی پس از یک عمر فعالیت درخشان ادبیْ نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۴ دریافت کرد. او دوم ژوئیه ۱۹۶۱ پس از یک دوره بستری در کلینیک بهدلیل افسردگی، با تفنگ دولول محبوبش، به خودش شلیک کرد و درگذشت.
از آثار ارنست همینگوی میتوان به کتابهای «در زمان ما» (۱۹۲۵)، «خورشید همچنان میدمد» (۱۹۲۶)، «وداع با اسلحه» (۱۹۲۹)، «برفهای کلیمانجارو» (۱۹۳۶)، «زنگها برای که به صدا درمیآیند» (۱۹۴۰) و «پیرمرد و دریا» (۱۹۵۲) اشاره کرد.
درباره صالح حسینی
صالح حسینی نویسنده و مترجمی ایرانی است که در سال ۱۳۲۵ در سنقر چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به اتمام رساند، مدرک کارشناسی را از دانشگاه چمران دریافت کرد و برای تحصیل در مقطع دکتری به آمریکا رفت. حسینی مدرک دکترای زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاه جرج واشنگتن گرفت و بلافاصله به ایران بازگشت. او در سال ۱۳۷۶ بهعنوان منتقد و مترجم نمونهٔ کشور برگزیده شد. او در دانشگاه شهید چمران اهواز به تدریس مشغول بوده است. صالح حسینی کتابهای زیادی ترجمه کرده است و از آن دسته مترجمانی به شمار میآید که مخاطبان با دیدن نامش روی جلد، کتاب را با خیال راحت میخوانند. او افزون بر ترجمههای دقیق و روان، کتابهایی با محوریت ادبیات و نقد ادبی تألیف کرده است. او در این کتابها به تبیین ادبیات و نقد پرداخته و میکوشد نسل جدید را با این مفاهیم آشنا کند. کتاب «تحریر کارگاه خیال» یکی از این آثار است.
بخشی از کتاب شادینامه کوتاه فرانسیس مکامبر
«پینین بیرون رفت و در را باز گذاشت. آجودان سر بلند کرد و به او که اتاق را گشادگشاد طی کرد و بیرون رفت، نگاه کرد. پینین صورتش گل انداخته بود و طرز راهرفتنش با آنوقتی که برای بخاری هیزم آورده بود، فرق میکرد. آجودان به پست سر او نگاه کرد و لبخند زد. پینین با مقداری الوار دیگر برای بخاری آمد تو.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
نظرات کاربران
تصور و توهم مترجم از نثر همینگوی فاجعه باره. فقط یه مترجم متوهم می تونه کتاب همینگوی رو به اثری غیر قابل خوندن تبدیل کنه. جالب اینه که تو مقدمه با متلک و طعنه نجف دریابندری رو به بیسوادی متهم