کتاب کرکس ها
معرفی کتاب کرکس ها
کتاب کرکس ها نوشتهٔ فاطمه مهدی پور قدیمی است. انتشارات فرنام این مجموعه داستان کوتاه، ایرانی و معاصر را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کرکس ها
کتاب کرکس ها ۶ داستان کوتاه و ایرانی را در بر گرفته است. عنوان این داستانها عبارت است از «کرکسها»، «از یاد رفتگان»، «خاطرات خاکستری»، «انتقام کهنه»، «خیالات واهی» و «ساکن واحد ۲۷۲». این داستانها به مسائل اجتماعی و زیستمحیطی ایران نگاه کردهاند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب کرکس ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کرکس ها
«سنگرها و خاکریزها محل تجمع سربازان حرم بود. سربازانی که گاه حتی زبان همدیگر را هم نمیفهمیدند اما به دلیل اهداف مشترکشان در یک مقر و باهم میجنگیدند. امشب حال بچهها خوب نبود حتی احمد هم دیگر نای حرف زدن و شوخی کردن نداشت. دیشب بد با روح و روان بچهها بازی شد دیشب یک سرباز بود و غیرتش. من هم حال و هوای خوبی ندارم خودکار و کاغذهای دفترچهام تنها مسکنهایی هستند که میتوانند تا چند لحظه مرا از کابوسهای وحشتناک دیشب رهایی دهند. بیشتر بچهها قرآنهای کوچکی دست گرفتهاند و یا دعا میخوانند امشب برخلاف شبهای گذشته اصلا پرهیاهو نیست. هوا تاریک است و هریکی از بچهها به کمک چراغقوهای که دارد سعی میکند بتواند صفحهای از کتاب مقدس جلویش را بخواند. با هر پلک زدن صحنه دیشب برایم تداعی میشود.»
حجم
۴۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۴۶۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه