کتاب بازی بی نهایت

خلاصه‌کتاب بازی بی نهایت نوشتهٔ سایمون سینک و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. این کتابْ راهنمای داشتن تفکری نامحدود در بازی بی‌نهایت تجارت است.

درباره خلاصه‌کتاب بازی بی نهایت

چگونه سرمایه و درآمد نمی‌تواند تضمین‌کنندهٔ دوام شما در بازار رقابت جهانی شود؟

اغلب وقتی به موفقیت یک شرکت فکر می‌کنیم، نخستین چیزی که به ذهنمان خطور می‌کند ارزش سهام شرکت و درآمدی است که از طریق فعالیت‌های تجاری عاید آن مجموعه می‌شود؛ اما در درازمدت موضوعاتی اهمیت پیدا می‌کند که اگر شرکت‌ها به آن بی‌توجه بمانند، نمی‌توانند موفقیت خود را به صورت طولانی‌مدت تضمین کنند. متأسفانه اکثر مدیران شرکت‌ها اهدافی کوتاه‌مدت مانند برتری بر رقیبان و رسیدن به بالاترین حد سود را متصور می‌شوند، اما این طرز تفکر از پایه اشتباه و ناکارآمد است.

لازم است مدیران هر مجموعه نسبت به آینده تجاری کسب‌وکار خود چشم‌اندازی بلندمدت داشته باشند؛ نه ‌اینکه خود را با اهدافی کوتاه‌مدت محدود کنند. تجارت بازیِ بی‌نهایتی است که انتها ندارد. شرط لازم برای بقای شرکت‌ها، ایجاد خلاقیت و متمرکز شدن بر روی چیزهایی است که مشتری از آن‌ها می‌خواهد. با این‌ حال اغلب مواقع شاهد این هستیم که شرکت‌ها تنها به‌ دنبال فروش محصولات خود هستند و به چیزی که مشتری واقعاً به آن نیاز دارد، توجهی نمی‌کنند!

خلاصه‌کتاب بازی بی نهایت راهکارهایی به شرکت‌ها ارائه می‌دهد که با کمک آن بتوانند دیدگاه خود را در مورد موفقیت کسب‌وکار تغییر دهند. با پیروی از این دستورالعمل‌ها می‌توان امید داشت که صاحبان کسب‌وکارها بتوانند در تلاطم بازارهای مالی، ثبات خود را حفظ نموده و به اهداف طولانی‌مدت خود دست یابند.

خواندن خلاصه‌کتاب بازی بی نهایت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران خلاصه‌کتاب‌های موفقیت و کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از خلاصه‌کتاب بازی بی نهایت

«رهبران تجاریِ موفق دنیا به دنبال داشتن کسب‌وکاری نیستند که بتواند در مقابل موانع و تغییراتِ غیر قابل پیش‌بینی، مبارز خوبی باشد. آن‌ها هدف ارزشمندتری از کسب‌وکار خود دارند و آن هدف، تحول و انعطاف‌پذیری در راستای تغییرات به وجود آمده است.

شرکت ویکتورینکس بهترین نمونه‌ای است که می‌توان در خصوص انعطاف‌پذیری و داشتن طرز فکر نامحدود رهبران مثال زد. ویکتورینکس برای مدتی مدید در حوزه تولید چاقوهای ارتش سوئیس فعالیت می‌کرد. در آن زمان ۹۵ درصد از فروش شرکت به فروش چاقوهای ارتش سوئیس معطوف می‌شد که رقم کمی نبود؛ در واقع ارتش سوئیس به تنهایی ۸۰ درصد از کل فروش ویکتورینکس را به خود اختصاص داده بود. همه چیز تا قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر بسیار خوب پیش می‌رفت؛ اما حادثه ۱۱ سپتامبر شرکت ویکتورینکس را درگیر چالش بزرگی کرد. بعد از آن حادثه حمل چاقو در هواپیماها ممنوع اعلام شد و این اتفاق خطر بزرگی برای ویکتورینکس محسوب می‌شد؛ آن هم برای شرکتی که بیشترین سهم فروشش به چاقو اختصاص داشت، اما این شرکت به جای تسلیم شدن و عقب‌نشینی، به فکر راهکار افتاد. اقدامی که ویکتورینکس انجام داد، به خوبی تأثیر طرز فکر نامحدود را برایمان روشن می‌کند.

ویکتورینکس در حال ضرردهی بود، اما به جای تعدیل پرسنل و کاهش هزینه‌ها از یک استراتژی کاربردی استفاده کرد. آن‌ها فقط به سود فکر نمی‌کردند، چون طرز فکر نامحدودی داشتند که قوت قلب پرسنل و مشتریانشان می‌شد. ویکتورینکس بازارهای مالی دیگری را در کنار تولید چاقو هدف قرار داد و به فروش عطر، ساعت‌های مچی و حتی لوازم سفر پرداخت. آن‌ها حداکثرِ انعطاف‌پذیری را پس از برخورد با چالش نشان دادند تا منبع الهامی برای سایرین باشند.

در حال حاضر چاقوهای ارتش سوئیس تنها شامل ۳۵ درصد از کل فروش ویکتورینکس است، اما این شرکت ثبات و موفقیت خود را حتی بهتر از قبل حفظ کرده است.

برای داشتن طرز فکر نامحدود، به پنج ویژگی نیاز داریم که به کار بستن هر کدام از آن‌ها شما را وارد بازی بی‌نهایت تجارت می‌کند.

اولین ویژگی داشتن دلیلی جسورانه، فراگیر و در عین حال ایده‌آل‌گراست که کسب‌وکار خود را بر آن اساس پی‌ریزی می‌کنید.

تجارت شما باید دربردارنده منافعی برای دیگر انسان‌ها باشد و در عین حال آمادگی مقابله در برابر چالش‌ها و تحولات غیر قابل پیش‌بینی را نیز داشته باشد. برای مثال، هدف بیل گیتس از همان ابتدا ساختن فردایی بهتر برای بشریت بود و این هدفِ بی‌پایان، منبع الهامی برای کارمندان او شد؛ اما همه اینگونه فکر نمی‌کنند.

چیزی که آن‌ها از قلم می‌اندازند، منافع مشتریانی است که به آن‌ها مراجعه می‌کنند! طرز فکر نامحدود به سختیِ آپولو هوا کردن نیست؛ بلکه در عین معنادار بودن بسیار ساده و فراگیر است.

بسیاری از افراد به دنبال این هستند که در بازار جهانی یکه‌تاز باشند و سود بیشتری به دست بیاورند؛ در حالی که چنین طرز فکر محدودی تنها به درون خود توجه دارد و مشتریان را از منافع خود بی‌نصیب می‌کند.

بهترین مثال در این مورد، اولین شرکت ارائه دهنده خدمات جی. پی. اِس بود که به فکر قبضه کردن بازارهای دنیا با محصولات خود بود. آن‌ها می‌خواستند در زمینه خدمات خود پیشتاز جهانی باشند، اما به کمترین چیزی که فکر می‌کردند منافع کاربرانشان بود!

از سال ۲۰۰۷ به بعد، اکثر گوشی‌های هوشمند تنظیمات جی. پی. اِس را به صورت رایگان در برنامه‌های خود داشتند و این قضیه، نقطه آغازی برای شکست بزرگ‌ترین رقیبشان بود. شرکت‌های دیگر به جای تمرکز به درون و سود خود، منافع و رفاه مشتریان خود را در اولویت قرار دادند و به همین دلیل باثبات ماندند.

بنابراین قبل از اینکه ابتدا به سود شرکت خود فکر کنید، بهتر است دلیل اصلی و ایده‌آلی را که برای کسب‌وکارتان مشخص کرده‌اید، تعیین کنید. قطعاً ارائه بهترین کیفیت دلیل خوبی است، اما ارائه دادن چیزی که مشتریانتان واقعاً به آن نیاز دارند، مهم‌تر از همه چیز است؛ حتی سودتان!»