کتاب چکیده رمان لرد جیم
معرفی کتاب چکیده رمان لرد جیم
کتاب چکیده رمان لرد جیم نوشتهٔ ژوزف کنراد و ترجمهٔ مریم قنبری است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است. چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک، کتابی برای معرفی رمانهای برگزیده است، از «دل تاریکی» اثر کنراد گرفته تا «آنا کارنینا» اثر لئو تولستوی. رمان لرد جیم یکی از این چکیدههاست.
درباره کتاب چکیده رمان لرد جیم
چکیده رمانها معمولاً در کتابخانهها بهصورت مجموعههای چند جلدی در دسترس هستند؛ در دنیای مجازی نیز نسخههای گیجکنندهای از چکیده رمانها وجود دارد. افزون بر این، در دانشگاهها و دیگر مؤسسهها مقالاتی به قلم کارشناسان دربارهٔ نقد و بررسی رمانها در قالب «راهنمای آموزشی» نوشته میشود.
اما هیچیک از این منابع نتوانستهاند بهخوبی کتابِ «چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک»، حق مطلب را دربارهٔ چکیدهنویسیِ رمانها ادا کند.
این کتاب کاملاً متفاوت است. خواننده در اینجا، با ارائهای منظم از چکیده رمانهای برگزیده روبهرو میشود. این چکیدهها بهصورت جامع و با نگارشی متناسب برای همهٔ خوانندگان نوشته شدهاند؛ تعداد واژگانِ چکیدهها از ۱۱۴۰ واژه برای رمان «عمارتهای سبز» تا ۷۰۰۰ واژه برای «جنگ و صلح» متغیر است (در نسخهٔ انگلیسی).
داستان کتاب چکیده رمان لرد جیم از این قرار است: جیم مردی جوان و بازاریاب ملزومات کشتی بود. کارش این بود که به سراغ ناخدای کشتیهایی که در بندر لنگر میانداختند، برود و با خوشرویی سلام کند و بعد از دادن کارت ویزیتی آنها را به مغازههای بزرگی که پر از غذا و نوشیدنی و ملزومات سفر بود ببرد تا مایحتاج خود را از آنجا تأمین کنند. او نزد دیگران بسیار محبوب بود. بدنی قوی داشت و بسیار جسور بود، تمیز و مرتب بود و از کلاه تا کفشش همه به رنگ سفید بودند، همه او را از روی ظاهر آراسته و مرتبش میشناختند. کارگران سفیدپوست بندر و ناخداها او را جیم صدا میکردند، البته نامش چیز دیگری بود و این نام مستعار را برای پنهان کردن حقیقتی تلخ به کار میبرد. چیزی در گذشتهاش وجود داشت که باعث شده بود او معمولاً به سمت شرق از بندری به بندر دیگر برود. سرانجام برای اینکه یکبار و برای همیشه دست از فرار کردن از گذشتهاش بردارد، دریا را برای همیشه ترک کرد و در جنگلی پنهان شد. ساکنان آن جنگل او را لرد جیم میخواندند.
او برخاسته از خانواده یک کشیش بود. از همان کودکی علاقه زیادی به دریا داشت و به مدت دو سال تمرین کرد تا بتواند افسر کشتی شود، سرانجام به دریا رفت و سفرهای زیادی کرد و زمانی که هنوز جوان و کم سن و سال بود معاون یک کشتی آبرومند شد. در یکی از سفرهایش به سمت شرق به شدت مجروح شد و به اجبار زمانی که کشتی بندر را ترک میکرد، در بیمارستان ماند. پس از بهبودی، در مقام معاون اول کشتی پاتنا یک کشتی بخارِ محلی که قدمتی به اندازه تپهها داشت و بسیار زنگ زده بود، مشغول به کار شد.
خواندن کتاب چکیده رمان لرد جیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران چکیدهکتاب پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چکیده رمان لرد جیم
«در اولین سفرش با این کشتی، هشتصد زائر به سرپرستی یک عرب ثروتمند سوار کشتی شدند. تنها پنج سفیدپوست در کشتی بودند: ناخدا، جیم و سه خدمه دیگر. شبی همانطور که همراه جریان آب حرکت میکردند، با شیء شناوری در آب برخورد کردند و قسمتهای جلویی کشتی پر از آب شد و خدمه با تصور اینکه کشتی در حال غرق شدن است سوار قایق نجات شدند و شناوری آنها را به بندر رسانده بود اما بعدها معلوم شد که کشتی غرق نشده است و با یدککش آن را به بندر آورده بودند. یک ماه بعد جلسه محاکمهای برگزار شد، جیم تنها خدمهای بود که برای بیان اظهاراتش به دادگاه احضار شد. ناخدا بعد از پر کردن برگه اظهارنامه شهر را ترک کرد و دیگر کسی او را ندید. دو خدمه دیگر که از این حادثه نجات یافته بودند، در بیمارستان بستری بودند و به نظر نمیرسید بتوانند در دادگاه شهادت دهند.
خدمهای که کشتی در حال غرق شدن را ترک کرده و مسافران آن را به حال خود گذاشته بودند، طبعأ به داستانی جنجالی در آن منطقه تبدیل شده بود. ناخدا مارلو که سالها فرمانده کشتیهای مختلف بود، از روی کنجکاوی تصمیم گرفت در جلسه دادگاه حضور یابد. از نظر او جیم به دلیل که برای شهادت در دادگاه حاضر شده بود، احمقی بیش نبود. اگر او هم مانند ناخدای کشتی شهر را ترک میکرد، تحقیقات دادگاه خیلی زودتر از اینها پایان مییافت. از طرف دیگر با تصمیم جیم که میخواست خود را از هر اتهامی مبرا کند، موافق بود. او بیرون از دادگاه جیم را دید و از او برای صرف شام دعوت کرد تا شرح کامل ماجرای آن شب را از زبانش بشنود.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹ صفحه