دانلود و خرید کتاب ژرفای زن بودن مورین مورداک ترجمه سیمین موحد
تصویر جلد کتاب ژرفای زن بودن

کتاب ژرفای زن بودن

امتیاز:
۴.۱از ۴۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ژرفای زن بودن

مورین مرداک در کتاب ژرفای زن بودن سعی بر‌این دارد که با الگو قرار دادن زندگی زنان، سفر زندگی آنها رو مورد نمایش قرار می‌دهند. ژرفای زن بودن می تواند الگو های مناسبی برای زنانی که ماهیت زنانه خودشان را برای رضایت دیگران از دست داده‌اند، را بیان کند تا دوباره زنان به صدای درون خود گوش دهند

درباره کتاب ژرفای زن بودن

روانشناسی به نام کارل گوستاو یونگ به نظریات فروید علاقه داشت، اما به خاطر انتقاداتی از او می‌کرد، آنها از هم جدا شدند. یونگ اعتقاد بر‌این داشت که تمامی انسان‌ها بخشی از جنس دیگران را در درون خود دارند، برای مثال بخش زنانه‌ی روان مردان(آنیما) و یا بر‌عکس بخش مردانه‌ی روان زنان(آنیموس). سفر یک زن قهرمان از جایی شروع می‌شود که شروع به جدا شدن از بخش مردانه‌ی خود می‌کند، یعنی ارزش‌های سنتی زن بودن را از خود جدا کند و مرحله‌ی بعدی یکپارچه کردن آنیما و آنیموس و وقتی سفر شروع می‌شود که ما نتوانیم تعادل را حفظ کنیم. این سفر سفری به درون خودمان است و هیچ‌وقت پایان نمی‌یابد و به سن ما ربطی ندارد و می‌تواند بار‌ها اتفاق بیوفتد. خیلی اوقات ممکن است از زنان موفقی در جامعه و یا بازار کار نارضایتی‌شان را شنیده باشیم، آنها حس پوچی می‌کنند، و حس می‌کنند مفید نیستند و فقط کار‌هایی را می‌کنند تا دیگران از آن‌ها راضی باشند و هنگامی که بازنشسته می‌شوند و به خانه می‌ایند، کسی خوشحال منتظرشان نیست، کسی او را تشویق نمی‌کند حس پوچی کرده و فکر می‌کنند زندگیشان را باخته‌اند.

کتاب ژرفای زن بودن به دنبال کمال در زنان جامعه‌ای است که معمولا آنها را با ارزش‌هایی مردانه به دنیا تعریف می‌کنند. نویسنده‌ی کتاب با الگو گرفتن از اسطوره های فرهنگی و افسانه‌ای، سمبل ها و الهه‌های باستانی نیاز و ارزش‌های زنان غرب را نشان داده و تلاش برای بهتر شدن زخم‌های زنانه در سطح شخصی و فرهنگی می‌گردد. او از تجریباتش به عنوان مادری دلسوز‌، هنرمند و درمانگر و هم‌چنین از زنان قوی جامعه‌ی خود الهام گرفته است و در این کتاب با زنانی صحبت می‌کند که آرزوهای بزرگ داشته‌اند و علاقه‌مند به شخصیتی قوی و سرزنده‌اند.

این کتاب نقشه‌ای به ما می‌دهد که احساس کنیم در مسیر به تکامل رسیدن و حس رضایت وخوشحالی از مسیرمان داریم، همچنین علت درگیری‌های مادران و دختران در جامعه که منشا آن توجه به ارزش‌های زنان است را ریشه‌یابی کرده و حل می‌کند. نباید فراموش نکنیم که ارزش‌های زنانه و حس رضایت از خود بسیار مهم است و نباید از آن غافل بشویم. کسی که ژرفای زن بودن را عمیقا درک و حس کرده باشد، می‌تواند ارزش‌ها را شناخته و بعد آنها را زندگی کند.

و در آخر کتاب تمرین ژرفای زن بودن به شما کمک می‌کند تا مفاهیم و ارزش های کتاب اصلی را راحت‌تر متوجه بشوید.

چرا باید کتاب ژرفای زن بودن را مطالعه کنیم؟

خواندن این کتاب برای همه زنان در این جامعه نیاز است تا بدانند باید اول برای خودشان ارزش و شخصیت قائل شوند و ارزش‌های زنانه خود را درک کنند.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

برای کسانی که به مباحث تحلیل‌گری علاقه دارند، این کتاب را پیشنهاد می‌کنیم، همچنین می‌تواند برای زنانی که ماهیت خود را به فراموشی سپرده‌اند تا رضایت دیگران را جلب کنند، مناسب باشد تا زنان دوباره به صدای درون خود گوش بدهند و به حرف دیگران اهمیتی ندهند.

درباره مورین مورداک

مورین مورداک متولد سال 1945 در آمریکا، روانکاو خانواده است و در کشور های متفاوتی تدریس کرده است. او با آثار معروفش از جمله: کمال زن بودن‌، دختر بابا و کتاب های دیگری با موضوع زنان نوشته شده است، همچنین او یک نویسنده‌ی بین المللی است و بیشتر کتاب‌هایش بر‌اساس تئوری و روانشناسی تحلیلی پروفسور یونگ می‌نویسد و بسیار بازخورد و انتقاد‌های مثبت جهانی داشته است.

همچنین او عضو هیئت‌مدیره‌ی چند موسسه‌ی روانشناسی است و آثارش به چند‌ین زبان ترجمه و در سراسر جهان با اسقتبال زیادی روبه‌رو شده است. او در کتاب‌هایش به طرز باورنکردنی برای برطرف کردن حس نارضایتی و سوق زنان به زندگی کردن ولذت بردن با کاربرد هایی موثر به آنها کمک می‌کند.

فهرست کتاب ژرفای زن بودن

پیشگفتار مقدمه ویراستار تخصصی مقدمه فصل یک: جدایی از زنانگی

فصل دوم: همذات‌پنداری با مردانگی

فصل سه: جادۀ امتحانات دشوار

فصل چهار: آرزوی موهوم موفقیت

فصل پنج: زنان قوی می‌توانند نه بگویند

فصل شش: سفر به سرزمین تاریک روح

فصل هفت: میل شدید برای پیوند دوباره با زنانگی

فصل هشت: چگونه شکاف روحی بین مادر و دختر

فصل نه: یافتن مردِ مهربان درون

فصل ده: فراسوی دوگانگی

بخش‌هایی از کتاب ژرفای زن بودن

دختربچه‌ها خیلی زود یاد می‌گیرند که برای جلب تأیید و تحسین پدر، باید چه بازی‌هایی انجام دهند. آن‌ها ممکن است خود را باهوش، زیرک، محجوب و اغواگر نشان دهند. اولین مردی که دختر به او ابراز علاقه می‌کند پدر اوست. پاسخی که پدر به ابراز علاقۀ او می‌دهد برای رشد جنسی دختر بسیار حیاتی است. گرما، بازیگوشی و عشق پدر برای رشد جنسی سالم دختر بسیار مهم است. در غیر این صورت اولین دلبستگی یعنی مادر، همچنان موضوع عشق اولیه و اصلی او باقی می‌ماند. از سوی دیگر سلطه‌جویی، تملک‌طلبی و انتقاد پدر از دختر می‌تواند در آینده، رشد جنسی و علاقه دختر را به جنس مخالف مخدوش یا نابود سازد.

پدری که نقش طبیعی خود را به عنوان حامی جنسیت دختر جوان خود نادیده می‌گیرد، بیشتر به روحیه دختر آزار می‌رساند و به علت نیاز به سلطۀ مذکر، رشد جنسی عادی دختر را از طریق معاشرت با محارم متوقف می‌کند. چنین دختری باید بقیۀ عمر خود را صرف باز پس‌گیری جنسیت خود کند و این واقعیت را که به ‌عنوان زن از حقوقی برخوردار است درک نماید.

Lily
۱۳۹۷/۰۹/۱۷

عزیزان !درک کتابهای روانشناسان یونگین ، نیاز به این داره که از نظریه یونگ اطلاعات کافی داشته باشیم (و البته به این نوع روانشناسی و خودشناسی علاقه داشته باشیم). در مورد ترجمه باید عرض کنم کار خانم موحد عالیه. (من

- بیشتر
شیرین
۱۳۹۸/۱۱/۱۶

با خوندن این کتاب فهمیدم این چند سال آخر زندگیم نه افسرده بودم نه هیچ چیز دیگه ای فقط داشتم سفر قهرمانی خودمو می رفتمو نمی تونم بگم چقدر با ارزش بود برام ، بار ها پای این کتاب گریه

- بیشتر
NastaranKhalilian
۱۳۹۷/۰۹/۰۱

برای درک بهتر مضامین کتاب و کهن الگوهایی که در اون استفاده شده خوندن کتاب انواع زنان (ژان شینودا بولن) خیلی میتونه کمک کننده باشه همین طور خوندن کتاب دختر بابا از همین نویسنده قبل از خوندن این کتاب میتونه

- بیشتر
mohadese
۱۳۹۸/۰۹/۱۲

کتاب واقعا خوبیه بنظرم هر دختری باید قبل از تصمیمات مهم زندگیش مثل تحصیلات شغل ازدواج... این کتاب رو بخونه.

فاطمه اسماعیلی
۱۳۹۹/۱۱/۲۴

چهار عنصر تشکیل دهنده وجود زن: بانو مادر جنگجو و دلبر. خانوما اگه بخونین کلی دستتون میاد و درکتون از یکسری احساسات درونی ناشناخته ای که دارین بالا میره. من این کتاب رو کاغذیشو چند سال پیش خریدم و هنوز

- بیشتر
Mahshid
۱۳۹۹/۰۴/۰۷

متن کتاب یکم متفاوته و به نظرم نیازمند داشتن کمی پیش زمینه آشنایی با روانشناسی هست اما در کل به شخص من بسیار کمک کرد و یک دیدگاه متفاوتی رو نسبت به جنسیتم و قدر دانی ازش بهم داد و

- بیشتر
Sahand
۱۳۹۵/۰۸/۲۰

این کتاب فوق العادست و روانکاوی عقده های زنانست که دختران به وسیله رفتار مادرانشان دچار این عقده ها میشن چرا و چگونگی اونو تو این کتاب کامل توضیح داده

Zohreh
۱۳۹۹/۰۸/۳۰

کتاب فوق‌العاده خوبی است، این کتاب باید بارها و بارها خوانده شود، به همه خانم‌ها پیشنهاد می‌کنم این کتاب را مطالعه کنند، در خط به خط کتاب با خودتان مواجه میشوید. با مطالعه این کتاب هر لحظه در زندگی آگاهانه

- بیشتر
Elizee
۱۴۰۰/۰۶/۱۷

بدون شک یکی از بهترین کتابها درخودشناسی خانمهاست... روان دوران کودکی رو شخم میزنه😁 خط به خط تامل برانگیزه

Sahar
۱۴۰۰/۰۱/۰۷

لطفا این کتاب رو به طاقچه بی نهایت اضافه کنید.

«من هیچ‌وقت با مادرم کنار نیامدم. همیشه فکر می‌کردم او به من حسودی می‌کند چون درسم در مدرسه خوب بود و این امکان را داشتم که به دانشگاه بروم و ادامه تحصیل بدهم در حالی که برای خود او هرگز چنین امکانی وجود نداشت. من ابدا نمی‌خواستم روزی شبیه او شوم. می‌خواستم شبیه پدرم باشم، چون او را فردی انعطاف‌پذیر و موفق می‌دیدم که از کار خود راضی است. مامان هیچ‌وقت شاد نبود. آن روزها اصلاً به فکرم خطور نمی‌کرد که ممکن است موفقیت پدر به بهای عدم‌موفقیت مادر به‌دست آمده باشد یا ممکن است نفرت مادر از خود و پیامی که او به دخترانش منتقل می‌کرد ریشه در طرز رفتار جامعه با زنان داشته باشد.»
سحر
«زن در وهله اول به پرورش دادن علاقه‌مند است، زن می‌تواند بدنی را، روحی را، تمدنی را و جامعه‌ای را بپروراند. اما اگر او هیچ چیزی برای پرورش دادن نیابد حس کارآمدی خویش را از دست می‌دهد.»
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
«من خودم را برتر از زنان دیگر می‌دانستم و می‌خواستم مثل یک مرد فکر کنم. از خودم به‌عنوان زن نفرت داشتم. من در تلاش برای همذات‌پنداری با مردان، در واقع خود را از بخش‌های بزرگی از وجودم دور کرده بودم، معیاری تعیین کرده بودم که می‌گفت هر چیزی برای اینکه باارزش باشد باید دشوار، مشخص و کمیت‌پذیر باشد. حالا می‌فهمم که من در اواخر دوره نوجوانی، با طرد زنانگی، مانع از رشد خود به‌عنوان زن شدم، مهارت‌های ذاتی و درونی خود را انکار کردم و آنچه را که به من لذت می‌بخشید نادیده گرفتم.»
سحر
بهترین برده نیازی نیست کتک زده شود او خودش خود را می‌زند نه با شلاق چرمی، و نه با چوب و ترکه بلکه با شلاق ظریف زبان خودش و ضربه آرام ذهن خود علیه خود به راستی کیست که در نفرت از خود با او برابری کند کیست که بتواند در ظرافت خودآزاری به پای او برسد برای این کار به سال‌ها تعلیم نیاز است!
💮rosy💮
«بسیاری از دختران از مادر خود به این دلیل خشمگین هستند که چرا به‌راحتی و به‌طور منفعلانه هر بلایی را که به سرشان آمده پذیرفته‌اند.»
mahdie
شخص خردمندی زمانی گفته که هدف اصل مردانه «در کمال بودن» و هدف اصل زنانه «کامل بودن» است. اگر شما در کمال باشید دیگر نمی‌توانید کامل باشید زیرا باید تمام نواقص و کاستی‌های طبیعت خود را بیرون برانید. اگر کامل باشید هم نمی‌توانید تمام و کمال باشید زیرا کامل بودن یعنی هم خوب و هم بد، هم درست و هم نادرست، هم امید و هم یأس. پس شاید بهترین کار این باشد که به چیزی کمتر از کمال و چیزی کمتر از کامل رضایت دهیم. شاید لازم است که با میل و رغبت بیشتری زندگی را همین‌گونه که هست بپذیریم.
mohadese
اگر روان زنی مادر او را به‌طرز منفی یا مخربی «در خود جا داده باشد»، او از سرشت مثبت زنانه جدا می‌ماند
کاربر ۸۸۹۶۲۵
وقتی زنی از انزوای عمدی و افسردگی ملاقات با تاریکی خارج می‌شود، خانواده و دوستانش انتظار دارند که به زندگی سابق خود برگردد. اما او اکنون می‌داند که برای خشنود کردن دیگران چقدر قربانی داده و دیگر نمی‌خواهد به شیوه سابق خود بازگردد. او رابطه خود را با آدم‌ها و موقعیت‌هایی که از شخصیت جدید او حمایت نمی‌کنند، قطع می‌کند.
Fatemeh
زنان بافنده هستند؛ آن‌ها مردان، کودکان و همه موجودات دیگر را به‌هم می‌پیوندند تا از شبکه حیات حمایت کنند. زنان آفرینشگر هستند؛ آن‌ها بچه‌های کوچک و فرزندان رؤیاهای خود را به دنیا می‌آورند. زنان شفاگر هستند؛ آن‌ها اسرار بدن، خون و روح را می‌دانند زیرا این‌ها همه با هم یکی هستند. زنان عاشق هستند؛ آن‌ها با شادمانی یکدیگر، مردان، کودکان و حیوانات و درختان را در آغوش می‌گیرند و از جان و دل به داستان پیروزی‌ها و غم‌های آن‌ها گوش می‌دهند. زنان کیمیاگرند، آن‌ها از ریشه‌های خشونت، نابودی و بی‌حرمتی به زنانگی پرده برمی‌دارند و زخم‌های فرهنگی را متحول می‌کنند. زنان حافظان روح زمین هستند؛ آن‌ها تاریکی را از مخفیگاه بیرون می‌آورند و به قلمروهای نامرئی ارج می‌نهند. زنان شیرجه‌زن هستند؛ آن‌ها به اعماق رمزورازها شیرجه می‌زنند و به جایی می‌روند که امن، شگفت‌انگیز و جانبخش است.
leili L
«این سرزمین یعنی سرزمین تاریک روح، یک قلمروی بی‌نقشه است. زمین تاریک، مرطوب و خون‌آلود است و من تنها هستم. هیچ متحدی نمی‌بینم، هیچ آسایشی نمی‌یابم و هیچ علامتی آشکار نیست. احساس می‌کنم قطعه‌قطعه شده و زخمی‌ام. دنبال قسمت‌های تکه‌تکه شده خودم می‌گردم، چیزی که بتوان آن را شناخت، اما تنها چند تکه را پیدا کرده‌ام که نمی‌دانم چطور آن‌ها را به‌هم بچسبانم. این دوره زندگی با تمام مبارزه‌هایی که تاکنون داشته‌ام تفاوت دارد. این فتح و ظفر بر دیگری نیست، بلکه رودررو شدن با خودم است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
وقتی زن به پرورش جسم و روح خود می‌پردازد و احساسات، شهود، جنسیت، خلاقیت و قوه طنز خود را احیاء می‌کند، شفا مطمئنا در درون زن رخ می‌دهد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
ساختارهای برقراری ارتباط با دیگران، الگوهای حرکات بدنی و لحن صدای او، همه و همه مُهر مادر را بر خود دارند.
کاربر ۸۸۹۶۲۵
من همیشه منتظر بودم که از سایه بیرون بیایم و ستاره بشوم. اما حالا می‌بینم که نیازی ندارم ستاره باشم. من می‌توانم خود را همین‌طور که هستم بپذیرم.»
کاربر ۴۳۸۱۶۹۴
گشتینانا چیزهای زیادی برای یاد دادن به زنان قهرمان امروزی دارد. او برای کسب تأیید و تحسین دیگران هبوط نمی‌کند بلکه برای تجربه چرخه سرشت زنانه به اعماق می‌رود. او خرد چرخه‌های تغییر را به‌دست می‌آورد و هم تاریکی و هم نور را می‌پذیرد. تاریکی یعنی همان وجه غریزی که به ما کمک می‌کند تا در رنج و مرگ، معنا را بیابیم و نور را یعنی وجه سرورآمیزی که بر قدرت و شهامت و زندگی ما صحه می‌گذارد.
Fahim Safari
زنانِ چندین نسل باور کردند که پرورش فرزند آدمی در مقایسه با دستمزد کار بیرون از خانه، بی‌ارزش است
mghf
زن دو راه پیش روی خود داشت: یا باید در فرهنگ مردمحور «موفق» می‌شد یا به‌عنوان زن، زیر سلطه قرار می‌گرفت و وابسته می‌شد
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
شروع کردم به فکر کردن درباره اعتبار بیرونی. آیا من واقعا می‌خواستم شبیه هوارد روزنبرگ منتقد لوس‌آنجلس تایمز باشم؟ بله می‌توانستم باشم، اما آیا واقعا این همان چیزی بود که می‌خواستم؟
Elizee
گر زنی با مادر خود احساس غریبی کند یا احساس کند که مادر او را طرد کرده، ممکن است ابتدا زنانگی را انکار کند و به دنبال کسب تأیید پدر و فرهنگ مردسالار برود. مردان در موضع قدرت هستند،
Elizee
من برهنه و عریان راه می‌روم و دنبال مادر می‌گردم. من در جستجوی بازپس‌گیری و ترمیم بخش‌هایی از وجودم هستم که روشناییِ روز را ندیده‌اند. به یقین آن‌ها همین‌جا در تاریکی هستند و منتظرند تا من آن‌ها را پیدا کنم زیرا دیگر اعتماد ندارند. من قبلاً آن‌ها را طرد کرده و از خود رانده‌ام. آن‌ها گنج‌های من هستند، اما برای یافتن آن‌ها باید زمین را حفر کنم. این سفری نیست که پری، مادرخوانده مهربان، راه را به من نشان دهد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
جامعه امروزی، مردمحور است؛ یعنی دنیا را از دیدگاه مردانه می‌بیند. مردان به‌خاطر هوش، انگیزه و قابل‌اتکا بودن خود پاداش می‌گیرند و به مقام و منزلت و موفقیت مالی در دنیا می‌رسند. زنان نیز تا آنجا که شبیه مردان باشند پاداش می‌گیرند اما نه به همان اندازه. اگر زنان، خود را از عدسی چشم مردان نگاه کنند و مدام خود را با معیارهای فرهنگ مردانه بسنجند، در رابطه با ویژگی‌هایی که مردان برای آن‌ها ارزش قائل‌اند خود را دچار کمبود یا بی‌کفایتی خواهند دید. زن هرگز مرد نخواهد بود و بسیاری از زنانی که سعی می‌کنند «به‌اندازه مردان خوب» باشند، به طبیعت زنانه خود صدمه می‌زنند.
آوا رازقندی

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۵۴,۰۰۰
۴۰%
تومان