بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ژرفای زن بودن | طاقچه
تصویر جلد کتاب ژرفای زن بودن

بریده‌هایی از کتاب ژرفای زن بودن

امتیاز:
۴.۱از ۴۳ رأی
۴٫۱
(۴۳)
«من هیچ‌وقت با مادرم کنار نیامدم. همیشه فکر می‌کردم او به من حسودی می‌کند چون درسم در مدرسه خوب بود و این امکان را داشتم که به دانشگاه بروم و ادامه تحصیل بدهم در حالی که برای خود او هرگز چنین امکانی وجود نداشت. من ابدا نمی‌خواستم روزی شبیه او شوم. می‌خواستم شبیه پدرم باشم، چون او را فردی انعطاف‌پذیر و موفق می‌دیدم که از کار خود راضی است. مامان هیچ‌وقت شاد نبود. آن روزها اصلاً به فکرم خطور نمی‌کرد که ممکن است موفقیت پدر به بهای عدم‌موفقیت مادر به‌دست آمده باشد یا ممکن است نفرت مادر از خود و پیامی که او به دخترانش منتقل می‌کرد ریشه در طرز رفتار جامعه با زنان داشته باشد.»
سحر
«زن در وهله اول به پرورش دادن علاقه‌مند است، زن می‌تواند بدنی را، روحی را، تمدنی را و جامعه‌ای را بپروراند. اما اگر او هیچ چیزی برای پرورش دادن نیابد حس کارآمدی خویش را از دست می‌دهد.»
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
«من خودم را برتر از زنان دیگر می‌دانستم و می‌خواستم مثل یک مرد فکر کنم. از خودم به‌عنوان زن نفرت داشتم. من در تلاش برای همذات‌پنداری با مردان، در واقع خود را از بخش‌های بزرگی از وجودم دور کرده بودم، معیاری تعیین کرده بودم که می‌گفت هر چیزی برای اینکه باارزش باشد باید دشوار، مشخص و کمیت‌پذیر باشد. حالا می‌فهمم که من در اواخر دوره نوجوانی، با طرد زنانگی، مانع از رشد خود به‌عنوان زن شدم، مهارت‌های ذاتی و درونی خود را انکار کردم و آنچه را که به من لذت می‌بخشید نادیده گرفتم.»
سحر
بهترین برده نیازی نیست کتک زده شود او خودش خود را می‌زند نه با شلاق چرمی، و نه با چوب و ترکه بلکه با شلاق ظریف زبان خودش و ضربه آرام ذهن خود علیه خود به راستی کیست که در نفرت از خود با او برابری کند کیست که بتواند در ظرافت خودآزاری به پای او برسد برای این کار به سال‌ها تعلیم نیاز است!
💮rosy💮
«بسیاری از دختران از مادر خود به این دلیل خشمگین هستند که چرا به‌راحتی و به‌طور منفعلانه هر بلایی را که به سرشان آمده پذیرفته‌اند.»
mahdie
شخص خردمندی زمانی گفته که هدف اصل مردانه «در کمال بودن» و هدف اصل زنانه «کامل بودن» است. اگر شما در کمال باشید دیگر نمی‌توانید کامل باشید زیرا باید تمام نواقص و کاستی‌های طبیعت خود را بیرون برانید. اگر کامل باشید هم نمی‌توانید تمام و کمال باشید زیرا کامل بودن یعنی هم خوب و هم بد، هم درست و هم نادرست، هم امید و هم یأس. پس شاید بهترین کار این باشد که به چیزی کمتر از کمال و چیزی کمتر از کامل رضایت دهیم. شاید لازم است که با میل و رغبت بیشتری زندگی را همین‌گونه که هست بپذیریم.
mohadese
اگر روان زنی مادر او را به‌طرز منفی یا مخربی «در خود جا داده باشد»، او از سرشت مثبت زنانه جدا می‌ماند
کاربر ۸۸۹۶۲۵
«این سرزمین یعنی سرزمین تاریک روح، یک قلمروی بی‌نقشه است. زمین تاریک، مرطوب و خون‌آلود است و من تنها هستم. هیچ متحدی نمی‌بینم، هیچ آسایشی نمی‌یابم و هیچ علامتی آشکار نیست. احساس می‌کنم قطعه‌قطعه شده و زخمی‌ام. دنبال قسمت‌های تکه‌تکه شده خودم می‌گردم، چیزی که بتوان آن را شناخت، اما تنها چند تکه را پیدا کرده‌ام که نمی‌دانم چطور آن‌ها را به‌هم بچسبانم. این دوره زندگی با تمام مبارزه‌هایی که تاکنون داشته‌ام تفاوت دارد. این فتح و ظفر بر دیگری نیست، بلکه رودررو شدن با خودم است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
وقتی زنی از انزوای عمدی و افسردگی ملاقات با تاریکی خارج می‌شود، خانواده و دوستانش انتظار دارند که به زندگی سابق خود برگردد. اما او اکنون می‌داند که برای خشنود کردن دیگران چقدر قربانی داده و دیگر نمی‌خواهد به شیوه سابق خود بازگردد. او رابطه خود را با آدم‌ها و موقعیت‌هایی که از شخصیت جدید او حمایت نمی‌کنند، قطع می‌کند.
Fatemeh
ساختارهای برقراری ارتباط با دیگران، الگوهای حرکات بدنی و لحن صدای او، همه و همه مُهر مادر را بر خود دارند.
کاربر ۸۸۹۶۲۵
وقتی زن به پرورش جسم و روح خود می‌پردازد و احساسات، شهود، جنسیت، خلاقیت و قوه طنز خود را احیاء می‌کند، شفا مطمئنا در درون زن رخ می‌دهد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
گشتینانا چیزهای زیادی برای یاد دادن به زنان قهرمان امروزی دارد. او برای کسب تأیید و تحسین دیگران هبوط نمی‌کند بلکه برای تجربه چرخه سرشت زنانه به اعماق می‌رود. او خرد چرخه‌های تغییر را به‌دست می‌آورد و هم تاریکی و هم نور را می‌پذیرد. تاریکی یعنی همان وجه غریزی که به ما کمک می‌کند تا در رنج و مرگ، معنا را بیابیم و نور را یعنی وجه سرورآمیزی که بر قدرت و شهامت و زندگی ما صحه می‌گذارد.
Fahim Safari
من همیشه منتظر بودم که از سایه بیرون بیایم و ستاره بشوم. اما حالا می‌بینم که نیازی ندارم ستاره باشم. من می‌توانم خود را همین‌طور که هستم بپذیرم.»
کاربر ۴۳۸۱۶۹۴
زنانِ چندین نسل باور کردند که پرورش فرزند آدمی در مقایسه با دستمزد کار بیرون از خانه، بی‌ارزش است
mghf
زن دو راه پیش روی خود داشت: یا باید در فرهنگ مردمحور «موفق» می‌شد یا به‌عنوان زن، زیر سلطه قرار می‌گرفت و وابسته می‌شد
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
من برهنه و عریان راه می‌روم و دنبال مادر می‌گردم. من در جستجوی بازپس‌گیری و ترمیم بخش‌هایی از وجودم هستم که روشناییِ روز را ندیده‌اند. به یقین آن‌ها همین‌جا در تاریکی هستند و منتظرند تا من آن‌ها را پیدا کنم زیرا دیگر اعتماد ندارند. من قبلاً آن‌ها را طرد کرده و از خود رانده‌ام. آن‌ها گنج‌های من هستند، اما برای یافتن آن‌ها باید زمین را حفر کنم. این سفری نیست که پری، مادرخوانده مهربان، راه را به من نشان دهد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
گر زنی با مادر خود احساس غریبی کند یا احساس کند که مادر او را طرد کرده، ممکن است ابتدا زنانگی را انکار کند و به دنبال کسب تأیید پدر و فرهنگ مردسالار برود. مردان در موضع قدرت هستند،
Elizee
شروع کردم به فکر کردن درباره اعتبار بیرونی. آیا من واقعا می‌خواستم شبیه هوارد روزنبرگ منتقد لوس‌آنجلس تایمز باشم؟ بله می‌توانستم باشم، اما آیا واقعا این همان چیزی بود که می‌خواستم؟
Elizee
اینکه زنانگی برای من «خانه» است، به این معنا نیست که من می‌خواهم همیشه در خانه بمانم. اگر من هرگز از خانه بیرون نروم راکد می‌شوم. من بیش از آن انرژی، کنجکاوی و نیرو دارم که این‌قدر محدود بمانم.
mohadese
لازمه کشف موهبت موفقیت درونی، فدا کردن پندارهای نادرست از کارهای قهرمانانه است. هرگاه زنی آنقدر شهامت داشته باشد که محدود بودن خود را بپذیرد و تشخیص دهد که همین‌طور که هست کافی است، آن‌وقت یکی از گنج‌های راستین سفر قهرمانی زن را کشف می‌کند. در این زمان است که زن می‌تواند خود را از هوی و هوس نَفْس جدا سازد و نیروهای عمیق‌تری را که منشأ حیات او هستند لمس کند. او می‌تواند بگوید «من همه چیز نیستم ... و من کافی هستم.» به این ترتیب، زن موجودی واقعی، گشوده، آسیب‌پذیر و نسبت به بیداری روحی و معنوی حقیقی، پذیرا می‌شود.
mahshid
قهرمان زن زره خود را می‌پوشد، شمشیرش را برمی‌دارد، سریع‌ترین اسب خود را انتخاب می‌کند و راهی میدان نبرد می‌شود. سپس گنج خود را پیدا می‌کند: مدرکی پیشرفته، مقامی در شرکت، پول، اعتبار و اقتدار. مردان لبخند می‌زنند، از وی استقبال می‌کنند و به عضویت او در باشگاه خود، خوشامد می‌گویند.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
کار من زندگی کردن کامل به‌عنوان زن و لذت بردن از کل وجود خودم و جایگاهم در جهان هستی است.»
Elizee
در چنین خانواده‌هایی، شادی را هم فقط به‌صورت ملایم می‌توان بروز داد و ابراز شادی بیش از حد «احمقانه» محسوب می‌شود. وقتی مدام به دختربچه‌ای بگویند که هر کاری انجام می‌دهد «بیش از حد» است، چنین می‌آموزد که احساسات او امن نیست. او به‌سرعت می‌فهمد که اندوه، یأس، خشم و یا حتی هیجان، در نظر والدین پذیرفتنی نیست و یا اصولاً چرا باید با احساسات کار داشت. اما نکته مهم این است که احساساتی که به رسمیت شناخته نمی‌شوند از بین نمی‌روند، فقط به زیر زمین می‌روند و ما را به گذشته زنجیر می‌کنند.
leili L
جامعه امروزی، مردمحور است؛ یعنی دنیا را از دیدگاه مردانه می‌بیند. مردان به‌خاطر هوش، انگیزه و قابل‌اتکا بودن خود پاداش می‌گیرند و به مقام و منزلت و موفقیت مالی در دنیا می‌رسند. زنان نیز تا آنجا که شبیه مردان باشند پاداش می‌گیرند اما نه به همان اندازه. اگر زنان، خود را از عدسی چشم مردان نگاه کنند و مدام خود را با معیارهای فرهنگ مردانه بسنجند، در رابطه با ویژگی‌هایی که مردان برای آن‌ها ارزش قائل‌اند خود را دچار کمبود یا بی‌کفایتی خواهند دید. زن هرگز مرد نخواهد بود و بسیاری از زنانی که سعی می‌کنند «به‌اندازه مردان خوب» باشند، به طبیعت زنانه خود صدمه می‌زنند.
آوا رازقندی
ما زنان باید شهامت داشته باشیم تا با معما زندگی کنیم، قدرت داشته باشیم تا تنش ندانستن پاسخ‌ها را تاب بیاوریم و آماده باشیم تا به خرد درونی خود از یک سو و خرد سیاره زمین که طلب کمک و تغییر می‌کند از سوی دیگر گوش فرا دهیم.
فرجی
عدم‌تعادل هستیم. عدم‌تعادل میان آمال و آرزوهای درونی با اعمال بیرونی، عدم‌تعادل میان کار بیرونی و روابط عاطفی درونی، عدم‌تعادل و فاصله میان استعدادها و توانمندی‌ها با وظایف و مسئولیت‌های خانوادگی و اجتماعی. در آغاز سفر احساس کسی را داریم که روی یک شکاف عمیق ایستاده است. شکاف میان جایی که فکر می‌کردیم باید باشیم و جایی که اکنون ایستاده‌ایم. شکاف عمیق میان انتظارات و امیدها با آنچه به وقوع پیوسته است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
وقتی آن‌ها برای اولین بار به‌دنبال کسب موفقیت و تأیید و تحسین دیگران رفتند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند. تصور نمی‌کردند برای اینکه «در اوج قله» باشند، مجبور شوند تا این اندازه از جسم و روح خود مایه بگذارند. با مشاهده آسیب جسمی و عاطفی زنان در طول این سفرِ زندگی قهرمانانه، به این نتیجه رسیدم که علت این همه رنج و درد، این است که آن‌ها در زندگی خود الگویی را انتخاب کرده‌اند که «وجود» اصلی آن‌ها را انکار می‌کند.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
وقتی زنی برای تعریف وجود خود، تأکید بر سفر قهرمانانه در دنیای بیرونی را کاهش می‌دهد، آزاد می‌شود تا تصاویر درون خود و صدای درون خود را کشف کند.
MahsaDMS
زنانی که تأیید و پذیرش پدر را احساس کرده‌اند، اطمینان دارند که از سوی دنیا پذیرفته خواهند شد.
Elizee
من یک سال از عمر خود را آگاهانه صرف درک مسائلی کردم از قبیل اینکه بدانم ضمن کار برای یک رئیس سرد و خشک، کدام مسائل مربوط به «پدر» فعال شده
Elizee

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۳ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان