کتاب ندر
معرفی کتاب ندر
کتاب الکترونیکی «ندر» نوشتهٔ جنیفر هیلی با ترجمهٔ اسماعیل نجار و فاطمه فتحی و ویراستاری مهدی سجودی مقدم در انتشارات مهراندیش چاپ شده است. این نمایشنامه به مسائلی که برای امروز و مطمئناً آیندهٔ ما بسیار مهم هستند، از قبیل فضای مجازی و حریم خصوصی، امنیت اخلاقی و سرقت اطلاعات و شخصیت میپردازد.
درباره کتاب ندر
کارآگاه موریس، یک بازپرس آنلاین، آقای سیمْز را دربارهٔ فعالیتهایش در یک قلمرو غیرواقعی که بهشدت شبیه زندگی واقعی است بازجویی میکند، تا اینکه خودش را در یک موقعیت اخلاقی لغزنده میبیند. نمایشنامهٔ هیلی ما را وادار به رویارویی با پرسشهای عمیقاً مشوشکننده در مورد مرزهای واقعیت میکند.
نمایشنامهٔ نِدِر برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ در تئاتر کرک داگلاس در لس آنجلس بر روی صحنه رفت و توانست هفت جایزهٔ آویشن ازجمله جایزهٔ نمایشنامهنویسی را مال خود کند. در سال ۲۰۱۴ بر روی صحنهٔ تئاتر رویال کورت انگلستان به اجرا درآمد و تحسین مخاطبان و منتقدان را در سطح بینالملل به همراه داشت و توانست خود را به قسمت تجاری تئاتر انگلستان، وِست اِند، و آف برادویِ آمریکا برساند.
کتاب ندر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به هنر نمایش و خواندن نمایشنامهها پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب ندر
« (اتاقِ بازجویی)
موریس: آقای دوئل؟
دوئل
موریس: آقای دوئل.
دوئل
موریس: آقای دوئل ما به همسرتون نگفتیم.
(دوئل دستش را بالا میآورد.)
در حال حاضر فقط بازداشتتون میکنیم. ما اطلاعاتی دربارهٔ مردی به نام پاپا نیاز داریم. در عوض، از هویت شما محافظت میکنیم.
(در حال خواندن گزارش.) سدریک دوئل شما معلمی در مدرسهٔ راهنمایی فرانکلین هستید. برندهٔ جایزهٔ تدریسِ برجسته در علوم پایه شدید. تنها یک سال به بازنشستگیتون با حقوق کامل برای چهل سال خدمت در مدارس مونده. همسرتون عضو ارشد راهبههای کلیسای اسقفی سِنت توماسه جایی که شما چهار سال یکشنبهها اونجا تدریس میکردید. یک دختر دارید، که سال سومه تو دانشگاه ایالتی ایلینویه.
(سرش را بالا میآورد.) پرداخت هزینهٔ کالج درونِ این دنیا، هزینهٔ خیلی گزافیه، آقای دوئل. اکثر دانشجوها الان تحصیلات تکمیلیشون را در مؤسسات آنلاین در نِدِر میگذرونن؛ در (گزارش را میخواند.) دانشگاه متافیزیکال سرتیتود
اگر همکاری کنید، کل این قضیهٔ هویت شما میتونه دستنخورده باقی بمونه. ما درواقع ترتیبی دادیم که دانشگاه یواِمسی استخدامتون کنه. تمام اون ساعتها در پایانه، بهعلاوهٔ افزایش حساب بانکی، بهخوبی با عقل جور درمیآد.
دوئل: میتونم اون رو نگه دارم؟
موریس: چه کسی رو؟
دوئل: آیریس.
موریس: نه آقای دوئل. بهمحض اینکه اطلاعاتی که ما از پاپا لازم داریم به دستمون برسه، اون (نوع) زندگی تمومه.
دوئل
موریس
دوئل: چیزی برای گفتن ندارم.
(اتاقِ بازجویی)
(موریس و سیمْز.)
سیمْز: چه حقی دارین، که من رو از باغم بیرون بکشید بیارین اینجا؟
موریس: گفتیم گفتوگوی رودررو میتونه تغییر خوبی برای شما باشه.
سیمْز: شما اصلاً نباید بدونید که من کی هستم. من این حق رو دارم که ناشناس بمونم.
موریس: ما رد اکثر کاربرهامون رو میتونیم بزنیم، اما تابهحال چیزی مثل رمزگذاریِ هویت شما ندیده بودیم. بهمحض اینکه وارد حساب میشید، غیب میشید.
سیمْز: عصبانی هستید که نمیتونید برای تبلیغاتتون من رو هدف بگیرید؟
موریس: ما به شما اهمیتی نمیدیم آقای سیمْز. این قلمرو شماست که برامون اهمیت داره. مخفیگاهتون. چیزی دربارهٔ قوانینِ پنهانکاری شنیدید؟
سیمْز: قلمرو من بهدرستی ثبت شده و تمام ملزوماتِ بینالمللی رو رعایت میکنه.
موریس: سِرورتون چطور؟
سیمْز: سِرورم؟
موریس: دستگاه فیزیکیای که توش کدهای مخفیگاه را ذخیره میکنید.
سیمْز: بله، میدونم سِرور چیه.
موریس: ما میخوایم مکانش رو بدونیم.»
حجم
۱۳۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۱۳۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه