دانلود و خرید کتاب سهراب نکشی تورج عاطف
تصویر جلد کتاب سهراب نکشی

کتاب سهراب نکشی

نویسنده:تورج عاطف
انتشارات:سبزان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سهراب نکشی

کتاب سهراب نکشی مجموعه‌مقالاتی دربارهٔ شاهنامه نوشتهٔ تورج عاطف است و سبزان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب سهراب نکشی

متفکری می‌گوید تاریخ دو بار تکرار می‌شود: بار اول به‌صورت تراژدی و بار دوم به‌صورت کمدی. و قهرمانان این تاریخ دو بار زاییده می‌شوند: یک‌بار در قامت یک اسطوره و بار دوم به شکل یک کمدین. در دنیای ما، عمر حقایق از عمر انسان‌ها کوتاه‌تر شده است، بسی کوتاه‌تر. به‌گونه‌ای که هر انسان حقیقت‌خواهی باید چندین بار در طول عمر خود باورهایش را دور بریزد و دنبال چهرهٔ جدیدی از حقیقت بگردد. روشنفکران و سیاسی‌کاران ما نیز می‌بایست در گفتار و پندار و کردار خویش بازنگری نمایند.

این حکایت در بسیاری از مواقع درست است. کتاب سهراب نکشی بر همین اساس، مجموعه جستارها و مقالات تورج عاطف دربارهٔ شاهنامه و فردوسی است و نظرگاهی جدید درخصوص داستان‌ها و شخصیت‌های این اثر بزرگ ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب سهراب نکشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات کلاسیک ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سهراب نکشی

«فردوسی به خیمه‌گاه رستم وارد شده است، اما تهمتن در آنجا نیست. فردوسی برای دومین بار است که در این سفر عجیب همراه با رستم می‌شود. دفعهٔ اول، در روزگاری بود که رستم در سمنگان بود و قرار بود که مانع از جدایی تهمتن و تهمینه شود و حالا بار دیگر این فرصت را دارد که غم مرگ پسری را از پدری برباید و به او شادمانی‌ها دهد. سکوت در خیمه او را به یاد پسرش می‌اندازد و سال‌هایی که آسان گذشتند و او غرق شاهنامه بود و متوجه نشد که چگونه یلی در خانه دارد که به جستجوی نگاه پدر است. اما پدر همچنان فرزند ایران و شیفتهٔ خودباوری دوبارهٔ ایرانیان بود و شاهنامه را چون گنجی برای آیندگان می‌سرود تا شاید یادگاری شود و در پی قرن‌ها ایرانیان آن را بخوانند و از یاد نبرند که چگونه ملتی بوده‌اند و باید باشند. سکوت در خیمهٔ جهان‌پهلوان بسیار آزاردهنده است، اما برای فردوسی فرصتی است که بیندیشد که چگونه راز بزرگی را که بی‌گمان رستم از آن بی‌خبر است به او بگوید. صداهایی از بیرون خیمه می‌آیند و خبر ورود تهمتن را می‌دهند. رستم وارد خیمه می‌شود و ببر بیان که جامهٔ رزمش است را بر تن دارد. به نظر، خلقش بس تنگ است و توجهی به فردوسی ندارد تا اینکه ناگهان حضور او را احساس می‌کند و می‌گوید:

- به‌عنوان یک فرستاده، بسیار شجاعت داری.

فردوسی: من تنها یک فرستادهٔ عادی نیستم.

رستم: بی‌گمان چنین نیستی، زیرا هیچ‌گاه ندیده بودم که بیگانه‌ای چنین بی‌پروا با کی‌کاووس شاه و پهلوان توس سخن بگوید و از مرگ نهراسد.

فردوسی: همه‌کس از مرگ می‌هراسد، ولی آن چیزی که این ترس را غرق در جوی حوادث می‌کند چیزی جز مرگ در راه خیر نیست.

رستم: راه خیر؟

فردوسی: آری حامل پیامی هستم که می‌تواند حکایت این نبرد را عوض کند.

رستم: پیام از چه کسی؟

فردوسی: از سهراب؟

رستم: سهراب مگر کیست؟ یک نوپهلوان که به‌زودی در نبردی به یاری یزدان بر او چیره خواهم شد و تورانیان را راهی دیارشان می‌کنم.

فردوسی: اما سهراب یک نوپهلوان عادی نیست....»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۱۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۲۲ صفحه

حجم

۲۱۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۲۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان