کتاب مبانی مدیریت و رهبری کوانتومی در سازمان های هزاره سوم

کتاب مبانی مدیریت و رهبری کوانتومی در سازمان های هزاره سوم نوشتهٔ محمد هادی زاده و راضیه حبیبی راد در انتشارات اودیسه منتشر شده است. 

درباره کتاب مبانی مدیریت و رهبری کوانتومی در سازمان های هزاره سوم

شروع قرن ۲۱، ناظر به دورانی است که از نظر فناوری، می‌توان آن را عصر کوانتوم نامید. رایانه‌ها، اینترنت، بارکدخوان‌ها و جراحی لیزری تنها چند نمونه از پیامدهای جدید و نوآوری‌های فیزیک قرن بیستم است که مکانیک کوانتومی نامیده می‌شود. این اصطلاح مکانیک کوانتومی در سال‌های دههٔ ۱۹۲۰ برای تشریح فیزیک نوین، فیزیک قلمرو «خُرد اتم» معرفی گردید. قلمرو خُرد اتم به هر چیزی اشاره دارد که در جهان مادی از اتم کوچک‌تر است. کوانتوم به معنای ذره در حال حرکت و با گرایش‌های احتمالی (رفتار موجی) و مکانیک به معنی مطالعه حرکت است.

ذرات خُرد اتم در طول زمان و مکان یا فضا به شیوه‌های ناشناخته و غیرقابل‌تعیین در تعامل هستند. رفتار پیش‌بینی‌ناپذیر و به‌ظاهر تصادفی آن‌ها، قانون اول حرکت پیوستهٔ نیوتن و همین‌طور قانون دوم او را که مطابق آن هر کُنشی با واکُنشی همسان و مخالف همراه است، نقض می‌کند. کلید تعالی سازمانی در این عصر کوانتوم، رهبری عالی در سازمان است. مهارت‌های کوانتومی می‌تواند رهبران قرن ۲۱ را برای ایجاد سطح جدیدی از تعالی سازمانی برای بهره‌برداری از قدرتمندترین انرژی جهان یعنی انرژی ذهن، فعال کند. اگر مدیران، رهبران و سازمان‌هایشان بخواهند در عصر جدید پیشرفت کنند باید جهش فکری در خود ایجاد نمایند و مهارت‌های نوینی کسب نمایند تا در این عصر عدم اطمینان، پیچیده، جهانی‌شدن و تغییرات سریع محیطی، موفق عمل کنند.

بین مدیریت و رهبری در تئوری و عمل تفاوت وجود دارد و هر ۲ در پویایی سازمان، نقشی مهم ایفا می‌کنند. مدیریت‌کردن به معنی به انجام‌رساندن، مسئول‌بودن و هدایت است. رهبری به معنی توانایی نفوذ، راهنمایی، به جریان‌انداختن، عمل یا باور است. این تمایز بسیار اساسی است. این تفاوت را می‌توان در فعالیت‌های برقراری ارتباط و هماهنگی میان افراد در سازمان‌ها بررسی کرد.

رهبری کوانتومی در سازمان برای ارزش‌های گروهی و ارتباطات روحی و ذهنی ارزش قائل است و رهبر نیز به‌صورت مداوم به دنبال بهبود عملکرد نسبی است.

مدیر کوانتومی سعی می‌کند توانایی رهبری را در کلیهٔ کارکنان تقویت کند تا سازمان، خود تنظیم شود. در این نوع رهبری باتوجه‌به ساختار انعطاف‌پذیر سازمان کوانتومی، تضاد به‌عنوان فرصت در نظر گرفته می‌شود و توجه رهبر کوانتومی بر عملکرد بهتر سازمان و حفظ و ضمانت علائق و اشتیاق کارکنان است. همان‌طور که هدف فیزیک کوانتوم، هدایت انرژی است، در رهبری کوانتومی نیز توان نیروها باید هم‌راستا با اهداف سازمان شود. کتاب مبانی مدیریت و رهبری کوانتومی در سازمان های هزاره سوم سعی می‌کند به مدیران و رهبران سازمان‌ها کمک کند تا بتوانند در دنیای مدرن سازمانشان را به بهترین شکل هدایت کنند. 

خواندن کتاب مبانی مدیریت و رهبری کوانتومی در سازمان های هزاره سوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام مدیران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مبانی مدیریت و رهبری کوانتومی در سازمان های هزاره سوم

«مدیریت کوانتوم، به خلاقیت، نوآوری و اعتماد توجه نموده و به دنبال آن است تا کارهای درست را انجام دهد. وجود و اجرای مؤلفه‌های مدیریت کوانتومی توانسته است، سطح توانمندی کارکنان را افزایش دهد و کارکنان برای برآورده ساختن نیازهای سازمان به دانش روز مرتبط با شغل خود مجهز شوند.

سازمان‌هایی که در عصر حاضر فعالیت می‌کنند، با چالش‌های بسیاری مواجه هستند. چالش‌هایی که پدیده‌هایی مانند جهانی شدن، گسترش قابل توجه فناوری، کم‌رنگ شدن مرزهای زمانی و مکانی، محیط‌های متلاطم و غیرقابل پیش‌بینی و محیط‌های به شدت متغیر فراملی به سازمان‌ها تحمیل می‌کنند. در چنین شرایطی، سازمان‌ها بدون داشتن توانایی تغییر و سازگاری با چالش‌ها، فرصت‌ها و تهدیدهایی که پیش‌رو دارند، قادر نخواهند بود به اهداف استراتژیک خود دست‌ یابند.

نظریه کوانتوم پارادایم جدیدی را پایه‌ریزی می‌کند که اساس آن پیچیده‌نگری، عدم قطعیت، تصادفی بودن، علیت غیرموضعی، تکمیل نگری و کل‌نگری است. در حقیقت براساس پارادایم کوانتومی، اعتقادات و مفروضات مدیریت سنتی محل تردید و سئوال است؛ چرا که مدیریت سنتی مفروض بر عقلانی و خطی بودن است، در حالیکه پارادایم کوانتومی اذعان می‌دارد که در جهان نه تنها هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست، بلکه حتی اطلاعات کافی برای درک وضعیت فعلی وجود ندارد.

از این رو در خصوص ارتباط پارادایم کوانتومی و مدیریت باید گفت که نظریه کوانتوم به نوعی استعاره برای رفتار مدیریت و به طور خاص، به عنوان یک پارادایم به کار می‌رود که به کمک آن می‌توان اثربخشی رهبری مدیریت را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.

باورهای سنتی درباره مدیریت، رهبری، طبیعت و محیط سازمانی تحت تأثیر جهان‌بینی سیصد ساله تفکر مکانیکی، جبری و تقلیل‌گرا دارای محدودیت بوده است. برای زنده ماندن در قرن بیست و یکم، نسل تازه‌ای از مدیران رهبر نیاز است. اندیشه کنونی پیرامون رهبری و مدیریت، توسل به مدل‌ها و مهارت‌های جدیدی را الزامی ساخته است.»