کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده)
معرفی کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده)
کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده) نوشتهٔ ریچل هالیس با ترجمهٔ سمیرا شرکت رضوی در انتشارات نوژین منتشر شده است.
درباره کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده)
در کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده) یک موضوع اصلی وجود دارد که محور تمام فصلهای کتاب است؛ درنهایت آنچه در زندگی شما اتفاق میافتد به خود شما بستگی دارد. نویسنده در این کتاب به شما یاد میدهد شما آنقدر قدرت دارید که نتیجهٔ زندگی خود را تعیین کنید، اما بدون زدودن تمام مفاهیم نادرستی که خوراک ذهن خود کردهاید، نمیتوانید به قدرت حقیقیِ خود دست یابید.
در این کتاب «دروغها» نمایان میشود. دروغ یعنی باورهای سمج و نادرستی که سالها در زندگی ما ریشه دوانیدهاند و حالا وقت آن است که از آنها رها شویم. هالیس در جایگاه یک نویسندهٔ معتبر و مشهورِ بینالمللی، به زنان و مردان میآموزد که چگونه تجربیات شخصی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند تا بتوانند بر این دروغها غلبه کنند. در هر فصل ابتدا او از تجربهٔ خود به خوانندگان میگوید که چطور بعد از مواجهشدن با یک دروغ، الگوی خاصی را در زندگی مدنظر خود قرار داده است؛ سپس هر فصل را با چند نکته به پایان میرساند: نکاتی که به او کمک کرده تا بر دروغی که در آن فصل مطرح شده، غلبه کند.
خواندن کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر فرصت مطالعهٔ کتاب کامل صورتت را بشور دختر را ندارید این کتاب برای شما بسیار کاربردی است.
درباره ریچل هالیس
ریچل هالیس متولد ۱۲ ژانویه ۱۹۶۸، در وورتینگتون، اوهایو است. او نویسنده، مدیرعامل شرکت خودش و سخنران آمریکایی است. او یک وبسایت درمورد کمک به افراد در جهت ایجاد تغییرات مثبت دارد. او با مطالب و کتابهای خود سعی میکند تا دنبالکنندگانش به نسخهٔ بهتری از خودشان دست پیدا کنند. ریچل هالیس بهعنوان آنتونی رابینز خانمها هم شناخته میشود و سبک زندگی و لحن ساده و خودمانی او باعث شده تا الهامبخش افراد زیادی در سراسر جهان باشد. او در جهت توانمندسازی زنان فعالیتهای زیادی انجام میدهد و نامش در لیست ۳۰ کارآفرین زیر ۳۰ سال منتشر شده است. کتابهای زیادی از او به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است که «خودت باش دختر» و «شرمنده نباش دختر» از مشهورترین آنها است.
بخشی از کتاب صورتت را بشور دختر (چکیده)
«یک روز وقتی داشتم از بازی با پسرهایم لذت میبردم، دچار بیاختیاری ادرار شدم. اما این دفعه شبیه آن اتفاقی نبود که در اردو افتاد که مجبور شدم تمام مسیر را با پای پیاده بروم و در حین راه رفتن محتویات بطری آبی که دستم بود را روی شلوارم بریزم تا وانمود کنم اتفاقی نیفتاده، هر چند هنوز هم تحقیرآمیز بود. اما البته اینبار به جز خودم کسی متوجه این ماجرا نشد. جالب اینجاست که این اتفاق گواهی است بر اینکه من سه بار زایمان کردهام. به محض اینکه نوزاد از بدن شما خارج میشود، دیگر هیچ چیز مثل سابق نخواهد بود. اگر قبلاً جای من بودهاید یا میدانید چه حسی دارد، احتمالاً مرا تأیید میکنید؛ اما اگر درکی از این موضوع ندارید اشکالی ندارد که منزجر شوید، شاید اگر تجربه کنید نظرتان عوض شود.
آن روز در حال پریدن روی ترامپولین یا تشک پرش بودم و بابت نسیم خنکی که در شلوارکم میپیچید احساس خوبی داشتم. نیم ساعت بعد، تصاویری که از قبل گرفته بودم را در فیسبوک خودم بارگذاری کردم. در این تصاویر من لباسهای فانتزی مختلف را برای حضور در مراسم اسکار۱ امتحان میکردم. شغل شوهرم طوری است که برای من فرصت حضور در رویدادهای فانتزی مانند این فراهم میشود. اینکه در مراسم مختلف شرکت کنم، مسحور کننده و فریبنده به نظر بیام و مانند آن. یکدفعه دیدم که نظرات زیادی در مورد تصاویری که پست کردم ثبت شد، خیلیها گفته بودند «اوه زندگی شما بسیار عالی و پر زرق و برق است» و خب این موضوع اتفاق غیرمنتظرهای نبود، اما من در آن لحظه به این موضوع فکر میکردم که چند نفر از آنها حتی نمیتوانند تصور کنند که من خودم را در حین پریدن روی ترامپولین در حیاط خانه خیس میکنم.
هیچ چیز مسحورکنندهای در مورد زندگی من وجود ندارد و چیز خاصی هم نیست که بخواهم به آن ببالم. من هم مانند بقیهٔ مردم دنیا در هیچیک از نقشهایی که در زندگی دارم بیعیب و نقص نیستم، یعنی به عنوان همسر، مادر، دوست، رئیس یا حتی یک مسیحی، آدم کاملی نیستم. برای من هم مانند هر بنیبشر دیگری موقعیتهایی پیش میآید که نمیتوانم به درستی مدیریت کنم و گند میزنم.
مثل هر شخص دیگری من هم در زندگی درگیری و کشمکش دارم. میخواهم از همین حالا این مسائل را بدانید. میخواهم این موضوع را کاملاً درک کنید که علیرغم اینکه وبسایتی را در مورد سبک زندگی اداره میکنم و به مردم در مورد نحوهٔ بهتر زندگی کردن راهحلهایی را ارائه میکنم، بسیار از کمال دور هستم و هر روز هم دورتر میشوم. میخواهم بدانید که هیچ یک از ما کامل نیستیم. هیچیک! همهٔ ما با مسائل مربوط به زندگی درگیر هستیم و در تلاشیم تا آنها را حل کنیم!
من هر روز تصمیم میگیرم که از دیروز خودم بهتر باشم، چون میدانم این موضوع فقط به خود من بستگی دارد. با این حال، حتی با دانستن این حقیقت، بعضی روزها، روزهای بهتری هستند. گاهی واقعاً و به وضوح پیشرفت میکنم و در روزهای دیگر دست از تلاش برمیدارم و چشم انتظار فردای آن روز میمانم که در واقع شانس دیگری است برای بهتر شدن.»
حجم
۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه
حجم
۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه