کتاب به رنگ سرشت

کتاب به رنگ سرشت حاصل گردآوری آرش رجبی زاده است. نشر بید این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مجموعه آثار مشترکی از نویسندگان «انجمن شعر نامگ» را در بر دارد.

درباره کتاب به رنگ سرشت

کتاب به رنگ سرشت به کوشش «انجمن شعر نامگ» به سرپرستی آرش رجبی زاده و به همت «انجمن ادبی - آموزشی نامگ» گردآوری شده است. این مجموعه دربردارندهٔ آثاری از نویسندگان معاصر ایرانی است: آرش رجبی زاده، فاطمه بهمنی کنستانی، حدیث فضلی، طاهره عسکریان، اعظم ترکمان، مریم ندرلو، محمدعلی مقیمی، فاطمه امیری حصار.

انجمن ادبی آنلاین نامگ که سال‌ها به‌صورت جسته‌گریخته با آموزش‌های ادبی اداره می‌شد، از خرداد ۱۴۰۰ با جدیت بیشتر و به‌صورت پیوسته راه‌اندازی شد و در آن با اهتمام دوستان و علاقه‌مندان نویسندگی به تبادل آموزه‌های ادبی و آموزش به نوقلم‌ها با به‌طور رایگان پرداخته شده است. حاصل این فرایند تا امروز پیشرفت در این زمینه و چاپ کتاب شعر نو و نثر معاصر از اعضای این انجمن است.

شعر نو فارسی با وانهادن قالب‌های شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری به‌وجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر می‌دهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به‌لحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است.

معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم می‌کنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) می‌دانند.

احمد شاملو، فروغ فرخ‌زاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو می‌سروده‌اند.

خواندن کتاب به رنگ سرشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران شعر و نثر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب به رنگ سرشت

«اما اکنون همان لباس‌های پاره، کوتاه و تنگ را به گران‌ترین بها و با افتخار خریداری می‌کنیم چون خرید برند از خرید دل مادر برایمان محترم‌تر شده است؛ گویی همهٔ انسان‌های یک شکل و شبیه هم شده‌اند چه باید کرد؟ یا باید تعابیر و اشعار و احساسات شاعرانه و عاشقانه تغییر کنند یا خودمان یا هر دو یا هیچ‌کدام؛ کاری نمی‌شود کرد معیارها و سلیقه‌ها تغییرکرده‌اند انسان‌ها یا زیاده خواه شده‌اند یا ناسپاس یا خسته حتی از خودِ تکراریشان و دل‌خوش به هم‌رنگی با برخی جماعات. تغییر ملاک و معیار و سلایق فقط به رخسار و چشم و ابرو و پوشش و خالکوبی‌های رنگارنگ به زبان‌های مختلف از سر تا پا که انسان‌ها را چون روزنامه قابل توجه و خواندن کرده خلاصه نمی‌شود؛ تا همین چند دهه پیش چاقی شکم نشانهٔ پولداری و پرخوری و خوش‌گذرانی و حتی سلامتی بود و مرد خانه که صبح تا شب فیزیکی کار می‌کرد و زحمت می‌کشید برای اثبات بنیه و توان جوانی‌اش یک الی دو دیس پر از برنج را با سایر محتویات سر سفره که اکنون میز و صندلی‌های چوبی، فلزی. جایش را گرفته با غرور تناول می‌کرد و پشت سبیل چرب‌وچیلی‌اش را با دست پاک می‌کرد و دو دستی بر روی شکم قلنبه‌اش می‌زد و می‌گفت: مرد باید دل‌آور باشه و اکنون که مردان و زنان پابه‌پای هم صبح تا شب کار می‌کند و فرصتی چندان برای تحرک و سوخت‌وساز بدنی ندارند شکم‌های برآمده و گوشت‌های اضافی پهلوها و سایر قسمت‌های بدن نشان از بیماری و مرگ‌های خاموش شده است و هرکس به جای هزینه کردن وقت برای احیای سلامتی خودش برای خرید انواع پکیج‌های رژیمی و انواع دمنوش‌ها و داروهای گیاهی و شیمیایی اقدام می‌کند و این در حالی است که با کمترین هزینه می‌شد شادی و ورزش و تحرک را به زندگی‌ها افزود قدیم‌ها وقتی زن و مردی را می‌دیدند که خانم جوان‌تر مانده می‌گفتند سیب سرخ دست شغال افتاده و اگر مرد جوان‌تر و کمی سرتر بود می‌گفتند مرد صاحب نداشته که در انتخاب همسر کمکش کند و یا بدسلیقگی کرده است و شاید هیچ‌کس یا کمتر کسی احتمال می‌داد که شاید همسرش عاشقانه و با از خود گذشتگی هوایش را داشته و به قول شاعر: طعنه بر خواری من ای گل بی‌خار مزن، من به پای تو نشستم که چنین خوار شدم.»