دانلود و خرید کتاب قصه های ادواردو محسن نعماء
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب قصه های ادواردو اثر محسن نعماء

کتاب قصه های ادواردو

نویسنده:محسن نعماء
انتشارات:نشر جمال
امتیاز:
۴.۴از ۲۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قصه های ادواردو

کتاب قصه های ادواردو نوشتهٔ محسن نعماء است و نشر جمال آن را منتشر کرده است. این کتابْ قصهٔ مردی ایتالیایی است که عاشق امام زمان (عج) شد.

درباره کتاب قصه های ادواردو

این کتاب دربارهٔ زندگی شهید ادواردو آنیِلی است.

او کسی بود که پدرش بزرگ‌ترین کارخانه‌های ماشین سازیِ ایتالیا را داشت و یکی از ثروتمندترین آدم‌های دنیا بود! درآمد سالانهٔ پدرِ ادواردو ۳ برابرِ درآمد نفتی ایران بود. 

تمام این ثروتِ افسانه‌ای و رؤیایی هم قرار بود بعد از پدر ادواردو به ادواردو برسد.‌ اما این شرط داشت. شرطش هم این بود که ادواردو دست از دین و عقیده‌اش بکشد.‌ اما ادواردو مثل پیامبرش، حضرت محمد (ص) گفت: «اگر همه دنیا را به من بدهید، من دست از خدا و دین و پیامبرم بر نمی‌دارم. اگر تمام ثروت جهان را به پای من بریزید، من دست از آخرین امامم که روزی می‌آید و دنیا را پر از عدالت و زیبایی می‌کند بر نمی‌دارم.»

ادواردو مثل روز برایش روشن بود که اگر بخواهد روی دینش بماند، به ضررش تمام می‌شود و صهیونیست‌ها او را می‌کُشند.‌ اما خودش بارها گفته بود: «من خودم را برای شهادت آماده کرده‌ام‌ و می‌دانم روزی من را خواهند کُشت!»

ادواردویِ قصهٔ ما زجرها و اذیت و آزارهای زیادی متحمل شد اما حاضر نشد یک ذره از دینش را به دنیا بفروشد. بزرگ‌ترین آرزوی او این بود که تا وقتی زنده است امام زمان ظهور کند و او یکی از یارانش بشود. یکی از سربازانِ گوش به فرمانش.

این شما و این قصهٔ مردی که زمانی توی باتلاقِ بزرگِ گناه بود اما خودش را نجات داد و به اقیانوس ایمان و معنویت رساند.

خواندن کتاب قصه های ادواردو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای تمام نوجوانان مناسب و خواندنی است.

بخشی از کتاب قصه های ادواردو

«سال‌ها پیش در کشور ایتالیا و توی ویلایی بسیار بزرگ و قشنگ، پسر بچه‌ای به دنیا آمد. پسر بچه‌ای شیرین و تو دل برو به نام «ادواردو». ادواردو خیلی با نمک و دوست داشتنی بود. او در همان یکی دو روزی که به دنیا آمده بود، حسابی توی دل همه جا باز کرده بود و عزیزِ همه شده بود.

پدر ادواردو اسمش «جیانی» بود و فامیلش «آنیلی». او سناتور بود. یعنی نماینده مجلس ایتالیا. او به غیر از نمایندگیِ مجلس، یکی از کلّه گنده‌ها و افراد مهمِ آن کشور هم بود. مادر ادواردو اسمش «مارلا» بود و از شاهزاده‌های کشور ایتالیا. خانوادهٔ آنیلی معروف‌ترین خانواده توی ایتالیا بودند. کمتر کسی پیدا می‌شد که اسم خانواده آنیلی به گوشش نخورده باشد.

پدرِ ادواردو از آن پول‌دارهایِ درجهٔ یک بود. از آن‌ها که به زور دومی‌اش پیدا می‌شد. او ثروتمندترین مردِ ایتالیا بود و یکی از ثروتمندترین آدم‌های جهان! هیچ کسی پول و ثروتش به‌اندازهٔ پدرِ ادواردو نمی‌رسید. جیانی آنیلی بزرگ‌ترین شرکت‌های ماشین سازیِ دنیا را داشت. شرکت‌هایی مثل: فیات، فِراری، لانچیا، لامبورگینی، مازراتی، ایویکو، جیپ و....

او شرکت‌های بزرگ لوکوموتیوسازی، هلی‌کوپترسازی و تانک‌سازی هم داشت! جیانی به جز این‌ها، صاحب شرکت‌های راه و ساختمان‌سازی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، شرکت‌های تولیدکننده وسایل پزشکی و... بود. چند بانک و بیمه خصوصی، دو روزنامهٔ معروف ایتالیایی و باشگاه فوتبال «یوونتوس» هم مال جیانی بود!

پول از زمین و آسمان و از در و دیوار روی سرِ جیانی می‌بارید. او دیگر از پولِ زیاد داشت خفه می‌شد. بسته‌های بیشمارِ دلار پیش جیانی، فرقی با یک دستمال کاغذیِ مچاله شده نداشت. جیانی سالی ۶۰ میلیارد دلار پول در می‌آورد؛اندازهٔ سه برابر درآمدِ نفتیِ کشور ایران! یعنی آن‌همه پول و ثروت، ریخته می‌شد توی جیب یک نفر! فقط و فقط توی جیب یک نفر! برای همین ایتالیایی‌ها به خانوادهٔ آنیلی لقبِ «پادشاهانِ واقعیِ ایتالیا» را داده بودند.

تمام آن پول‌ها و آن ثروتِ افسانه‌ای، بعد از جیانی قرار بود به همان پسر بچهٔ شیرین و تو دل برو برسد. به ادواردو. و در آینده‌ای نزدیک «ادواردو آنیلی» به یکی از پولدارترین و ثروتمندترین آدم‌های دنیا تبدیل می‌شد!»

نظرات کاربران

ali__2003
۱۴۰۱/۰۵/۰۸

کتاب مفیدی بود و با خواندن این کتاب شخصیت شهید آنیلی رو میشه شناخت

عاشق کتاب
۱۴۰۱/۰۹/۱۸

من چندتا کتاب خوب در مورد این شهید بزرگوار خوندم دوست دارم به بقیه هم معرفی کنم که اگر کسی دوست داره بیشتر در مورد این شخصیت بزرگ بدونه اونا رو مطالعه کنه . از بین این چندتا کتاب ادواردو

- بیشتر
sadra-j1389
۱۴۰۱/۱۱/۱۰

خیلی کتابوخوبی هست.مخصوصا برای نوجوون ها.چون متن روان و ساده ای داره. حتما توصیه می کنم که بخونیدش.

طاها افشاری
۱۴۰۱/۱۲/۲۲

کتاب خوبی بود درباره اسلام بود.

سارا خاتمی
۱۴۰۲/۰۳/۱۱

عالی بود حتما بخونید

کاربر 7995567
۱۴۰۳/۰۱/۱۱

خیلی قشنگ بود

Mehdi Ohadi
۱۴۰۲/۰۸/۲۸

عالی . ما باید از ادواردو درس بگیریم

RoyaM
۱۴۰۳/۰۱/۰۸

من متاب قرمزه ادواردو رو خوندم و با دیدن همچین نسخه ای شگفت زده شدم به نظر بامزه میاد

کاربر 8517053
۱۴۰۳/۰۱/۰۶

خیلی خیلی خیلی خیلی خوب بود

نازنین فاطمه هوشیار
۱۴۰۳/۰۱/۰۵

سلام کتاب خوبی هست. من توصیه میکنم این کتاب را بخونید.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۰)
گفت: «خدای خمینی نه تنها از هلی‌کوپترهای شما، بلکه از تمام قدرت شما آمریکایی‌ها هم بالاتر است.»
ali__2003
اما روز شهادت ادواردو. او در یکی از زیباترین روزهای خدا به شهادت رسید؛ ایام ولادت امام مهدی(عج). او توی آن روز، دستانِ سرخش را در دستانِ سبزِ امام زمانش(عج)گذاشت. او اگر چه نتوانست به قم برود و درس طلبگی بخواند امّا برای همیشه به بهشتِ زیبای خدا پرواز کرد تا آنجا در محضر پیامبر(ص)و اهل بیت(ع)درس دین بخواند.
ali__2003
ادواردو همیشه به دوستانش می‌گفت: «روزی که مولایمان بیاید و دین اسلامِ اصلی را به جهانیان نشان بدهد، همهٔ مردم خود به خود و با شوق و اشتیاق ایمان می‌آورند. اصلاً نیازی نیست کسی به زور آن‌ها را مسلمان کند.» ادواردو می‌گفت: «مگر می‌شود کسی چهرهٔ نورانی و آسمانیِ امام مهدی(عج)را ببیند و عاشق او و پیروِ او نشود؟»
ali__2003
ادواردو لبخند تمسخر آمیزی به ژنرال زد و گفت: «اما این هلی‌کوپترها با این پیشرفته بودنشان، در طبس شکست خوردند. در آن شب، ناگهان طوفانِ شن آمد و هواپیماها و هلی‌کوپترهای شما به یکدیگر برخورد کردند و آتش گرفتند. شما که در آن عملیات از ایران شکست خوردید!» ژنرال آمریکایی انتظار نداشت ادواردو این حرف‌ها را بزند و اینجور آمریکایی‌ها را به سُخره بگیرد.‌ امّا جوابی هم نداشت که به او بدهد. چون حقیقت همان بود که ادواردو گفته بود. برای همین ژنرال آمریکایی با خجالت سرش را انداخت پایین و گفت: «حقیقتش، خدای ایرانی‌ها و خدای خمینی از هلی‌کوپترهای ما آمریکایی‌ها قوی‌تر بود!»
ali__2003
یک روز جیانی آنیلی آنقدر عصبانی شد که مثل یک‌اتشفشان می‌خواست فوران کند. او با داد و فریاد به ادواردو گفت: «نفهم! بدبخت! بیچاره! بی‌عرضه! تو دوستی با پسرِ راکفِلِر که ثروتمندترین مرد آمریکاست را ول کرده‌ای و رفته‌ای با این عبداللهیِ گور به گور شده دوست شده ای؟! خاک عالم بر سرت بکنند!» این حرف‌ها، آرام‌ترین و نرم‌ترین فحش‌های پدر ادواردو به او بود! بعضی وقت‌ها جیانی آنقدر فحش‌های زشت به ادواردو می‌داد که هر کسی به جای ادواردو بود نمی‌توانست تحمل کند و از کوره در می‌رفت. با این وجود ادواردو سرش را می‌انداخت پایین و هیچ نمی‌گفت و سکوت می‌کرد.
ali__2003
ادواردو که به شهادت رسید، پدر و مادرش دستور دادند او را توی کلیسایی که در یک دهکده بود دفن کنند. آن‌ها حتی نگذاشتند مردم برای تشییع جنازه پسرشان بیایند! آن‌ها دستور دادند که ادواردو را نه به رسم مسلمانان، بلکه به رسم و آیین مسیحی‌ها دفن کنند! برای همین ادواردو را نه غسل دادند و نه کفن کردند و نه تلقین دادند و نه رو به قبله گذاشتند و نه نماز میت رویش خواندند. انگار که غربت و غریبی قرار بود تا لحظهٔ آخر همراهِ ادواردو باشد!
ali__2003
یکبار که ادواردو پیش دوستانش نشسته بود، حرف عجیبی را به آن‌ها زد. حرف بسیار عجیبی! او گفت: «با این‌که من از حق ارثم کوتاه نمی‌آیم،‌ امّا می‌دانم که صهیونیست‌ها نمی‌گذارند آن همه ثروت به من برسد! آن‌ها یک روز من را می‌کُشند. برای این‌که ردّ پایی هم از خودشان به جا نگذارند، مطمئنم بعدش می‌گویند که ادواردو خودکشی کرده است!»
ali__2003
بعد از این‌که با هزار سختی مستند ادواردو ساخته شد و از تلویزیون ایران آماده پخش شد، صهیونیست‌ها به تهیه کنندهٔ مستند زنگ زدند و گفتند: «اصل فیلم ویدیویی را به ما بده و آن را پخش نکن. ما در عوض هم‌وزنِ تو، به تو طلا می‌دهیم.» اما تهیه کنندهٔ فیلم ادواردو به آن‌ها گفت: «شماها کور خوانده‌اید. مسلمانان ایران و جهان و همهٔ آزادمردانِ دنیا، تشنهٔ راه و روش ادواردو هستند. شماها به خیال خودتان ادواردو را کشتید.‌ امّا بدانید ادواردو شهید است و زنده. او هیچ وقت نمی‌میرد.»
ali__2003
مقامات ایتالیایی حتی دستور ندادند که جنازه ادواردو را کالبد شکافی کنند تا معلوم شود حقیقت چه بوده. این در حالی بود که بعضی وقت‌ها اگر یک گربه یا سگ یا حیوانی توی ایتالیا می‌مرد، پزشکیِ قانونی او را کالبد شکافی می‌کرد!‌ امّا پسر سناتور آنیلی که آنجور کشته شد، بدون هیچ کالبد شکافی و خیلی سریع دفن شد تا دست صهیونیست‌ها برای همیشه در این قتل پنهان بماند!
ali__2003
ادواردو با شنیدن این اعتراف، خیلی خوشحال شد. انگار که غم و ناراحتی‌هایی که در کاخ سفید توی قلبش سرازیر شده بود از بین رفت. او توی دلش گفت: «خدای خمینی نه تنها از هلی‌کوپترهای شما، بلکه از تمام قدرت شما آمریکایی‌ها هم بالاتر است.»
الهه

حجم

۱۰۱۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

حجم

۱۰۱۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان