کتاب تاریخ انقضای آمریکا
معرفی کتاب تاریخ انقضای آمریکا
کتاب تاریخ انقضای آمریکا نوشتهٔ کل تامس و ترجمهٔ سیروس احمدی نوحدانی و مهدی یوسفی و ویراستهٔ حامد آریانی است و انتشارات پشتیبان آن را منتشر کرده است. این کتاب به این پرسش پاسخ میدهد که آیا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد و آمریکا شکست میخورد؟
درباره کتاب تاریخ انقضای آمریکا
جوامع تغییر میکنند. فناوری تغییر میکند. روشهای مسافرت تغییر میکند. مدل مو، سبک پوشش و سلیقه موسیقی تغییر میکنند. پزشکی تغییر میکند. از زمانی که بشر پا بر کره زمین گذاشت، فقط یک چیز ثابت باقی مانده است، آن هم طبیعت انسان است.
تلاشها طی قرنها برای تغییر طبیعت انسان اغلب به بروز برونی گناهان درون ما اشاره داشته است. تلاشهای بیهوده برای ایجاد صلح در زمین و مصلحت برای افراد به دلیل ناتوانی او در تغییر خود، برای مدت زیادی علتی برای سرخوردگی انسان به حساب میآمد. به همین دلیل است که هر تلاشی برای پایاندادن به جنگ با شکست روبهرو میشود.
این جنگها و منازعات اغلب بر سر سرزمین یا ایدئولوژی یا دین یا در برخی موارد هر سه آنهاست. تنها چیزی که میان همهٔ آنها مشترک است، این است که هر طرف جویای راه و روش خودش است و حاضر است در این مسیر بجنگد و حتی برای رسیدن به آن بمیرد، اگرچه انجامگرفتن آن مایه فلاکت صدها میلیون شهروند، از جمله کودکان است.
طبیعت انسان مسبب این جنگها میشود، همچنین برخی از این عناصر را میتوان در منازعات سیاسی آمریکا پیدا کرد. اگرچه به منازعات مسلحانه کشیده نشدهاند، شامل حسد نسبت به آنچه دیگران دارند و طمع برای داشتن بیشتر آنچه دارند و حس استحقاقی که بیانگر این ایده است که باید آنچه دارند به ما داده شود. با خواندن این کتاب، کلید دستیابی به درک اینکه چرا امپراتوریها ظهور و افول میکنند را به دست خواهید آورد و اینکه چرا برخی از همین خصوصیتها در انسان که باعث برخاستن آنها میشود، منجر به نابودی آنها شده است.
در کتاب تاریخ انقضای آمریکا به دلایل افول و سقوط امپراتوریهای بزرگ و دولت- ملتهای گذشته و نیز به بررسی آنچه ممکن است موجب دفع سرنوشت مشابه برای ایالات متحده بشود، پرداخته میشود.
خواندن کتاب تاریخ انقضای آمریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ انقضای آمریکا
«اگر کسی نیاز به مثال تاریخی از آنچه قلمروافزایی نظامی و ایدههای شکوهآفرین میتواند برای یک کشور به بار بیاورد، داشته باشد، خشایارشاه اول پارس میتواند یکی از بزرگترین این مثالها باشد. میتوان همانطور که بسیاری استدلال کردهاند، مطرح کرد که اکثر جنگها غیرضروری هستند. برخی از جنگها به این دلیل است که بقای کشور در معرض خطر است. اعلام جنگ فرانسه و انگلستان علیه آلمان نازی پس از اینکه مورد حمله واقع شدند، میتواند مثال خوبی از این مورد باشد. سایر جنگها میتواند بر سر منافع ملی باشد که از قضا حیاتی نیستند، مثل افتخار. حملات پارسیها به یونان از سر مراقبت از منافع حیاتی نبود، بلکه درنهایت به خاطر شکوه و افتخار بود. درگیری کم و بیش تا حدود پنجاه سال، بین ۴۹۹ و ۴۴۹ پیش از میلاد مسیح ادامه پیدا کرد.
چیزی که باعث شکلگیری حملات پارسیها به یونان شد تا حدودی به دلیل حمایت آتنیها از شورشهای شکلگرفته در شهرهای ایونیا علیه پارس بود. درحالیکه در ابتدا شورشها کارساز واقع شد، اما بهمحض بسیج نیرویی تلفیقی از سپاه پارسی و نیروی دریایی، پارسیها توانستند بار دیگر شهرها را تحت انقیاد خود درآورند. پس از اینکه شهرهای ایونیا تحت کنترل پارسیها درآمدند، پدر خشایارشاه، داریوش، اقدام به حمله علیه آتنیها کرد. چرا؟ یونان هیچ ثروت یا منابعی نداشت که در این زمان مدعی آن شود. پاسخ این است، به خاطر اینکه آتنیها برای قیام علیه پارس نیرو فرستاده بودند. افتخار زخمی به نظر تا حدودی آسیب دیده بود. داریوش در نبرد معروف ماراتن شکست خورد و درحالیکه امپراتوری پارسی بهراحتی میتوانست چنین شکستهایی را هضم کند، افتخارش بدون شک خدشهدار شد. خشایارشاه مصمم شد تا انتقام شکست پدرش را بگیرد. او شبیه یک گاو وحشی در زمین بازی بود. اگر یک فرد ضعیف جلوی گاو وحشی بایستد و قادر باشد که او را خجالتزده کند، گاو وحشی برای حفظ احاطه بر موقعیت خود میبایست با تمام قوا پاسخ دهد، حتی اگر به قیمت بیشتر از دست دادن افتخارش که از آن رنج میبرد، تمام شود. خشایارشاه حمله عظیمی از خشکی و دریا را به یونان آغاز کرد و در آن شکست خورد و بیشتر نیروهای خود را در نبردهای معروف ترموپیل، سالامیس، پلاته و میکال از دست داد.
درحالیکه که امپراتوری از همیشه قویتر بود، مقاومت توسط یونانیها باعث شد بر چیزی که برای آنها احتمال خیلی بعید بود، غلبه کنند. همانطور که در دانشنامه بریتانیکا ذکر شده است، «پیروزی یونان بقای ساختارهای سیاسی و فرهنگ یونان را حتی مدت زیادی پس از افول امپراتوری پارس، تضمین کرد».
امپراتوری پارس توانست برای مدتی، از دست دادن سپاه وسیع و ناوگان دریایی خود را هضم کند، اما تا آن زمان تهدید خانمانسوزی برای پارس وجود نداشت و محاسبه اشتباه خشایارشاه، به قیمت از دست دادن پادشاهی و مردمش تمام شد.
دین ابتدایی پارس زرتشتی بود – یکی از قدیمیترین دینهای دنیا، پیش از اسلام.
در سال ۶۵۱ پیش از میلاد مسیح، اعراب، پارس را فتح کردند و خلافت بزرگتری را تأسیس کردند.»
حجم
۲۰۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۲۰۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه