کتاب سفر شمال
معرفی کتاب سفر شمال
کتاب سفر شمال نوشتهٔ آنوک آرودپراگاسام و ترجمهٔ جعفر غورقانلو است. انتشارات شانی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، داستان تلاش برای کنارآمدن با زندگی، پس از ویرانی، است.
درباره کتاب سفر شمال
کتاب سفر شمال، در سریلانکا اتفاق میافتد. این کشور که نام رسمی آن «جمهوری دموکراتیک سوسیالیستی سریلانکا» است، در جنوب آسیا قرار دارد.
رمان حاضر، ۵ شخصیت اصلی دارد. یکی از آنها «کریشان» نام دارد. او قهرمان اصلی این رمان است. برخی از منتقدان معتقد بودهاند که این شخصیت منفعل است. کریشان در دفتر یک سازمان مردمنهاد کار میکند و درس هم میخواند.
شخصیتهای دیگر این کتاب مادر کریشان، مادربزرگ او، دایهٔ او و «آنجم» دختری که کریشان در زمان تحصیل با او آشنا میشود، هستند.
زمان این رمان به چندینسال پس از پایان جنگهای داخلی کشور سریلانکا مربوط میشود.
با خواندن رمان سفر شمال با برهههایی از زندگی کریشان آشنا میشوید؛ روایتهایی همچون آشنایی او با دختری به نام آنجم، بیماری مادربزرگ او، جنبش جداییطلبی «ببرهای تامیل»، مراسم جسدسوزی و... .
آنوک آرودپراگاسام، در نگارش این کتاب، جزئیات بسیاری را پرداخت کرده است.
جملات این کتاب، طولانیتر از حالت معمول هستند و کتاب هیچگونه مکالمه یا گفتوگویی در خود ندارد. همهٔ روایت از طریق ذهنیات قهرمان داستان به ذهن خوانندهٔ کتاب متبادر میشود.
یکی از درونمایههای این رمان، درونمایههای فلسفی است که حاصل تحصیلات نویسندهٔ آن در این رشته تا مقطع دکترا بوده است.
خواندن کتاب سفر شمال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی در قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب سفر شمال
«کریشان (Krishan) از پشت شیشهی گرد گرفتهی پنجرهی اتاقش محوطهی خالی کنار خانهشان را تماشا میکرد، زمینی پوشیده از سبزه و علفهای هرز و بطریهای خالی نوشیدنیها. و در سکوتی که از حس غریب همین فارغ از گذر زمان بودن نشات میگرفت، معنا و مفهوم تلفنی را هضم میکرد که همین الان به او شده و با دادن خبر مرگ رانی، پرستار مادربزرگش، همهی برنامههای عصرگاهیاش را نقش بر آب کرده بود. تازه از دفتر سازمان مردمنهاد محل کارش به خانه برگشته و طبق معمول به طبقهی بالا رفته بود. مادربزرگ میدانست که او بین پنج و پنجونیم راهی شده و بسته به این که با ماشین بیاید یا پیاده یک ربع به شش یا یک ربع به هفت به خانه میرسد. این رویه از نظر مادربزرگ امری تخطیناپذیر بود که برنامهی هر روزهاش را با آن تطبیق میداد و اگر یک زمانی کریشان از آن عدول میکرد باید علتش را موبهمو توضیح میداد که مثلا به خاطر جلسهای اضطراری یا اتمام مهلت کاری و یا راهبندان ناشی از راهپیمایی دیر کرده است و به این ترتیب مادربزرگ خیالش راحت میشد که این مورد فقط استثنا بوده و قوانینی که در خانه برای دنیای بیرون وضع کرده بود همچنان ساری و جاریست.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۷ صفحه