کتاب دردونه
معرفی کتاب دردونه
کتاب دردونه نوشتهٔ پروین کمال زاده است. انتشارات پایتخت این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، دربارهٔ زندگی زنی معاصر است که با افراد مختلفی از خانواده روبهرو است و زندگی پرفرازونشیبی هم دارد.
درباره کتاب دردونه
کتاب دردونه یک راوی اولشخص دارد که روایت خود را از زمانی که پشت پنجرهٔ خانه ایستاده بوده و بیهدف به آمدوشد عابران پیاده نگاه میکرده، آغاز میکند. او احساس میکرده که مردهای متحرک است و نه فردی زنده.
پس از این است که ناگهان درخانه باز میشود و مردی به نام فرشاد با عصبانیت وارد میشود. فرشاد از راوی داستان دربارهٔ گفتوشنود او با یک مرد میگوید و او را با مزاجی تند بازخواست میکند.
راوی، درحالیکه تنها فریاد میزند و ناسزا میگوید، از فرشاد کتک میخورد.
این سرآغازِ رمان دردونه است؛ رمانی که بیش از ۶۰۰ صفحه دارد.
خواندن کتاب دردونه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب دردونه
«پشت پنجرهی پذیرایی خانه ایستاده بودم و بیهدف به رفتوآمد عابران نگاه میکردم. هیچ امیدی به زندگی سیاهم نداشتم. من زنده نبودم، مردهای متحرک بودم. وقتی آرزویی در سرم نبود، وقتی رویاهایم چهارخانه بودند، به جای آفتاب، به جای آبی آسمان و به جای صحبت از پرنده، ظلمت و تاریکی میدیدم. جای من این جا نبود، مرد من فرشاد نبود، من همانند پرندهای بالوپرشکسته در قفس او گرفتار بودم. روزی صد دفعه میمردم و زنده میشدم. من...
در خانه به شدت باز شد و با هراس به عقب برگشتم. در محکم بسته شد و قلبم فرو ریخت. با وحشت به فرشاد نگاه کردم و چشمانم روی دستان سیاهش سُرخورد. انگشتانش در هم مشت شد و سر من بالا رفت. چشمانش پر از خون بود، نفس نفس میزد و دور لبش کف کرده بود. قدمی به سمتم برداشت و من گامی به عقب رفتم. چشم در چشمش دو قدم دیگر به عقب برداشتم و دیوار تکیهگاهم شد. تمام بدنم میلرزید، هرگز به این نگاهها عادت نکرده بودم.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۳۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۳۸ صفحه