کتاب استراتژی کلان بنگاه

کتاب استراتژی کلان بنگاه نوشتهٔ اندرو کمبل و جووایت هد و مارکوس الکساندر و ترجمهٔ جاویدان محسنی و رضا طحان لتیباری و محمدجواد مجلسی است و انتشارات چاپ و نشر بازرگانی آن را منتشر کرده است. این کتاب به این سؤالات پاسخ می‌دهد: کجا سرمایه‌گذاری کنیم؟ چه سرمایه‌ای را واگذار کنیم؟ چگونه سازمان چندبخشی را توسعه دهیم؟

درباره کتاب استراتژی کلان بنگاه

کتاب استراتژی کلان بنگاه به دو پرسش کلیدی می‌پردازد: شرکت باید در چه کسب‌وکارهایی سرمایه‌گذاری کند و چگونه باید مدیریت شود؟ این موضوع به‌طور خاص با مدیران کسب‌وکارهای چند بخشی ارتباط دارد، اما با این حال مطالب زیادی را در اختیار دانشجویان مدیریت و قطعاً همه کسانی که با مسائل مربوط به طراحی سازمان در ارتباط هستند، (چه در بخش خصوصی و چه بخش عمومی) قرار می‌دهد. مطالعهٔ این کتاب از پرداخت هزاران پوند برای حق مشاوره جلوگیری می‌کند.

این کتاب با مسئلهٔ کلیدی اغلب اقتصادهای توسعه‌‌‌یافته در ارتباط است: چگونه می‌توان به بهترین شکل کسب‌وکارهای چند کسب‌وکاره بزرگ را مدیریت کرد. این کتاب بر درک علمی نویسندگان این حوزه و تجاربی که در اثر بیش از سه دهه همکاری با کارفرمایان شرکت‌های بزرگ در این حوزه کسب کرده‌اند مبتنی است. نویسندگان پرسش‌ها و چالش‌هایی را که برای راهبرد سطح سازمانی ضروری است را مورد توجه قرار داده‌اند و راهنمای گران‌بهایی را برای کسانی که با چنین چالش‌هایی مواجه هستند ارائه می‌دهند. 

نویسندگان در این کتاب تلاش دارند تا از «مدیریت راهبردی» در شرکت‌های چند کسب‌وکاره سر در بیاورد: شرکت‌هایی که به‌طور راهبردی مدیریت شده‌اند چگونه تصمیم‌گیری می‌کنند و با سایر شرکت‌هایی که این‌گونه مدیریت نمی‌شوند چه تفاوتی دارند؟ 

خواندن کتاب استراتژی کلان بنگاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

تمامی مدیرانی که مسئولیتی در حوزهٔ مدیریت کسب‌وکارهای متعدد دارند، یا افرادی که به دنبال آن هستند باید این کتاب را بخوانند. با این حال، این کتاب نه‌تنها برای مدیران این کسب‌وکارها بلکه برای تمامی افرادی که در این کسب وکارها مشغول به فعالیت هستند، در آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند یا آن‌ها را مطالعه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند مفید است.

بخشی از کتاب استراتژی کلان بنگاه

«تقریباً تمامی شرکت‌ها به یک استراتژی در سطح شرکت نیاز دارند که آن علاوه بر استراتژیِ بخش محصول، بخش بازار یا بخش تجارت می‌باشد. بنابراین این کتاب، مناسب مدیرانی است که مسئولیت بخش‌های مختلف یک کسب‌وکار را بر عهده دارند. مخاطب این کتاب، دانشجویان، مشاوران یا مدیران سطح پایین‌تر نیز می‌توانند باشند که می‌خواهند چالش‌هایی را که مدیران شرکت با آنها روبه‌رو هستند، درک نموده و نحوهٔ تصمیم گرفتن راجع به آن چالش‌ها را دریابند. این کتاب به ما کمک می‌کند تا به دو پرسش مهم پاسخ بدهیم که فقط در سطح شرکت می‌توان به آنها پاسخ داد:

۱. یک شرکت باید روی چه کسب‌وکار یا بازاری سرمایه‌گذاری نماید؟ از جمله تصمیم در مورد وارد شدن به فعالیت‌های متنوع‌تر، تصمیم در خصوص فروش کسب‌وکار، تصمیم راجع به ورود به مناطق جغرافیایی یا بازارهای جدید و در مورد اینکه چه مقدار سرمایه باید به هر حوزه از کسب‌وکار تخصیص یابد؟

۲. گروه کسب‌وکارها را چطور باید مدیریت کرد؟ از جمله اینکه چطور باید سازمان را به بخش‌ها یا واحدها یا شرکت‌های تابعه تقسیم کرد؟ چطور باید هر بخش را هدایت نمود؟ چطور باید پیوندها یا هم افزایی بین بخش‌ها را مدیریت نمود؟ چه فعالیت‌هایی باید متمرکز یا تمرکززدایی شوند و چطور باید مدیرانِ این بخش‌ها را انتخاب و هدایت کرد؟

ما مورد اول را استراتژیِ «کسب‌وکار» یا استراتژی «پورتفولیو/پرتفوی» و مورد دوم را استراتژی «مدیریت» یا استراتژی «مادری» می‌نامیم. ترکیب این دو مدل، استراتژی سطح شرکت را تشکیل می‌دهد.

اصطلاحاتی نظیر بخش کسب‌وکار، شعب اصلیِ شرکت یا استراتژی سطح شرکت، ممکن است تداعی‌گرِ این باشند که این کتاب فقط به مدیرانی مربوط میشود که مدیریت شرکت‌های اختلاطیِ قدیمی را بر عهده دارند. اما اینگونه نیست. این کتاب هم به شرکت‌های متمرکز نظیر گوگل و اپل مربوط می‌شود و هم به سازمان‌های بخش دولتی؛ هرچند که قسمت عمده از زبانی که در این کتاب استفاده کرده‌ایم، زبان تجاری است.»