کتاب وام برای ویرانی
معرفی کتاب وام برای ویرانی
کتاب وام برای ویرانی نوشتهٔ ارنست ولف و ترجمهٔ مرجانه فشاهی است و نشر افکار آن را منتشر کرده است. این کتاب شامل گزارشهای منطقهای از اجرای برنامههای مالی صندوق بینالمللی پول و نقد این سیستم است.
درباره کتاب وام برای ویرانی
هیچیک از مؤسسات مالی در ۵۰ سال اخیر مانند صندوق بینالمللی پول، آنقدر عمیق در زندگی بسیاری از انسانهای روی زمین مداخله نکرده است. این سازمان جهانی از آغاز تأسیس خود پس از جنگ جهانی دوم محدودهٔ نفوذ خود را تا دوردستترین زاویهٔ کرهٔ زمین وسعت داده است. در حال حاضر ۱۸۸ کشور در ۵ قارهٔ جهان عضو این سازمان هستند.
دهها سال صندوق بینالمللی پول منحصراً در آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی مشغول به فعالیت بود. در آنجا تقریباً کشوری نیست که این سازمان سیاست خود را برای یکبار و یا بیشتر در ارتباط با حکومتهای موجود بر طبق منافع خویش به مرحلهٔ اجرا در نیاورده باشد. پس از هجوم سراسری بحران اقتصادی ۲۰۰۷، دامان فعالیتهای خود را در اروپای شمالی گسترش داد و با رشد بحران در ۲۰۰۹ بخش جنوب اروپا را هم نشانه گرفت.
رسماً، وظایف صندوق بینالمللی در تثبیت سیستم مالی جهان و همچنین اعطای کمکهای مالی جهت رفع بحران اقتصادی به کشورها خلاصه شده است؛ اما در واقع فعالیتهای این سازمان، بیشتر لشکرکشی ارتشهای جنگطلب را به خاطر میآورند. در هر منطقهای که دخالت میکند، قصد تجاوز به منابع موجود در آن کشور را در سر میپروراند و دولتهای حاکم برای بقای خود و برخلاف منافع اکثریت مجبور به اخذ تصمیماتی میشوند که نهتنها برای مشکلات راهحل عاقلانه و مفیدی از سوی سازمان ارائه نمیشود، بلکه در عوض نابودی اقتصادی و اجتماعی آن کشور را هم به همراه دارد. جهت رسیدن به این هدف نه از اسلحه استفاده میکند و نه سرباز، بلکه بهآسانی فقط حربهٔ سرمایهداری را مورد استفاده قرار میدهد، به زبان ساده: اقتصاد وامی.
خطومشی صندوق بینالمللی در هر موردی بسیار آسان و ساده است: اگر کشوری دچار بحران اقتصادی شود، بلافاصله حمایت خود را بهشکل ارائهٔ وام به آن کشور مینمایاند. در مقابل برای اطمینان، خواهان انجام اقداماتی است که بدان وسیله توانایی بازپرداخت وام به اضافهٔ بهرهٔ سنگین آن از کشور مزبور تضمین شود.
سیاست پولی صندوق برای ملل فقیر و اغلب با درآمدهای بسیار ضعیف نتایج تلخ و اسفناکی در بر دارد که دولتهای مربوطه را وادار به اجرای سیاستی با فرم همیشگی مینماید: نتایج اقدامات ریاضتی نیروی کار جامعه را به پرتگاه فقر و بدبختی سوق میدهد.
در پی برنامههای پیشنهادی صندوق بینالمللی، میلیونها انسان شغل خود را از دست میدهند و از داشتن سیستم بهداشتی عاقلانه و آموزشوپرورش لازم و مزایای دیگر اجتماعیِ مطابق کرامت انسانی محروم میشوند. این برنامهها مالیات مواد غذایی را تا مرز غیر قابل پرداخت بالا برده، بیخانمانی را رواج داده، بازنشستگان را از کسب نتیجهٔ عمری کار و زحمت محروم ساخته، شیوع بیماریها را دامن زده، میانگین عمر را کاهش و میزان مرگومیر کودکان را افزایش داده است. اما در مقابل باعث افزایش مال و ثروت گروهی بسیار کوچک از جامعه (ثروتمندان) شده که حتی در دوران بحران اقتصادی به ثروتشان افزوده شده است. بر اثر این سیاست نوعی عدم تساوی و نابرابری در میان جوامع گوناگون در جهان به وجود آمده که هیچگاه در تاریخ بشریت مانند آن وجود نداشته است.
بهدلیل واقعیتهای شناختهشده در مورد این سیاست، هزاران انسان در سراسر جهان علیه عملکرد این سازمان دست به اعتراض زده و حتی بسیاری از آنان جان خود را در این راه از دست دادهاند. با این حال، صندوق بینالمللی همچنان به روش خود ادامه داده و در سیستم فولادی خود هیچگونه تغییری ایجاد نکرده است. علیرغم همهٔ انتقادات و با وجود نتایج اسفناک حاصل از سیاست بیرحمانهٔ این سازمان، هنوز هم کماکان از پشتیبانی رهبران کشورهای صنعتی برخوردار است.
چرا و چگونه امکان دارد، چنین سازمانی که در سراسر جهان درد و رنج و بدبختی برای میلیونها انسان به بار آورده است، همچنان بدون مجازات به اعمال خود ادامه دهد و حتی اجازه داشته باشد که در آینده هم روی حمایت بیحدومرز بزرگترین قدرتهای زمان حساب کند و از آن بهرهمند شود؟ چه هدفی را دنبال میکند؟ چه کسی از آن سود میبرد؟
قصد کتاب وام برای ویرانی پاسخدادن به این سؤالات است.
خواندن کتاب وام برای ویرانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتههای علوم اقتصادی و سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره ارنست ولف
ولف که متولد ۱۹۵۰ در جنوبشرقی آسیاست، پس از گذراندن دوران کودکی در آلمان برای تحصیل در رشتههای تاریخ و فلسفه به آمریکا رفت. او در مشاغل گوناگون از جمله روزنامهنگاری، ترجمه و نویسندگی مشغول به کار بوده است. در حال حاضر، روابط متقابل حاکم در میان اقتصاد و سیاست که چهار دهه او را به خود مشغول داشته است، برایش اولویت ویژه دارد. از این نویسنده کتاب دیگری با نام سونامی پولی در ۲۰۱۷ منتشر شده است.
درباره مرجانه فشاهی
مرجانه فشاهی، زادهٔ ۱۳۳۲ در تهران، تحصیلات خود را در رشتهٔ علوم سیاسی و اجتماعی از دانشگاه تهران و سپس دانشگاه گوتینگن در آلمان دنبال کرده و به کار ترجمه مشغول است. از خانم فشاهی کتاب دیگری از همین نویسنده به نام ولف در والاستریت: ارنست ولف سیستم مالی جهان را تفسیر میکند و نیز دو جلد در حوزهٔ مطالعات منطقهای با عنوان آنان که توفان درو میکنند: غرب چگونه سوریه را به هرجومرج کشاند و آرماگدون در مشرقزمین: چگونه پیوندهای سعودی ایران را هدف گرفت از میشائیل لودرز در نشر افکار منتشر شده است.
بخشی از کتاب وام برای ویرانی
«جنگ جهانی دوم در اروپا ادامه داشت که ایالات متحده آمریکا در ژوئیهٔ ۱۹۴۴ هیئتی از نمایندگان چهلوچهار کشور را برای کنفرانسی در برتون وودز واقع در ایالت نیوهمپشیر آمریکا دعوت کرد. هدف رسمی این کنفرانسِ سه هفتهای مشخص کردن اساس نظام اقتصادی پس از جنگ بود. در هتلی بسیار لوکس و منزوی به نام مونت واشنگتن میبایست سیستمی به وجود میآمد که اقتصاد جهانی را تثبیت کرده و از بازگشت به شرایط اقتصادی حاکم در فاصلهٔ دو جنگ جهانی جلوگیری شود. بهویژه اینکه عواملی مانند تورم و ورشکستگی، موانع موجود در تجارت، تغییر شدید نرخ سهام و کمبود طلا و همچنین تنزل فعالیتهای اقتصادی بیش از ۶۰ درصد نسبت به شرایط موجود در سالهای دههٔ سی را تحتالشعاع خود قرار میداد. بهعلاوه، تشنجات اجتماعی، نظام اقتصادی حاکم را بهشدت تهدید کرده بود.
پایه و اساس این کنفرانس معاملات پنهانی بین کاخ سفید و دولت بریتانیا بود که از سال ۱۹۴۰، روی طرحهای اقتصادی برای ایجاد یک نظام جهانی پول کار میکردند. آنچه را که رئیس هیئت اعزامی آنان، لرد جان مینارد کینز در مورد نقش کشورهای کوچک ابراز داشت، میتوان از سخنان وی در مجمع کنفرانس دریافت: «ما از بیستودو کشور دعوت کردهایم که ظاهراً هیچ عملکرد مثبتی تابهحال (برای کنفرانس) نداشته و فقط مانع هستند ... . منظور خانهای است از میمونها که سالهاست دور هم گرد آمدهاند.»
لرد کینز و ملت بریتانیا خود به زودی و بسیار سریع این «خوارشماری» را احساس کردند. در جریان کنفرانس، بریتانیا دریافت که چگونه روابط و مناسبات قدرت به ضرر او تغییر کرده است. امپراتوری بریتانیا که پس از جنگ جهانی اول از لحاظ اقتصادی بسیار ضعیف شده بود، حال بهدلیل مخارج جنگ جهانی دوم باز هم ضعیفتر از گذشته و بهعنوان بزرگترین کشور مقروض در دنیا شناخته شد و در حاشیه ناتوانی پرداخت بدهیها قرار گرفت. اقتصاد کشور به زمین خورده بود و در سراسر جهان جنبشهای آزادیخواهانه ناقوس شکست نهایی استعمارگر پیر را به صدا درآورده بودند.
در مقابل، ایالات متحده آمریکا برندهٔ اصلی جنگ جهانی دوم به شمار میآمد. این کشور در مقام بزرگترین بستانکار در سطح جهان، صعود کرده و تقریباً دو-سوم از ذخیرههای طلا در دنیا را از آن خود ساخت. همچنین تولید نیمی از محصولات صنعتی جهان را به خود اختصاص داد. برخلاف کشورهای اروپایی، زیرساخت کشور از آسیب مبرا بود و همزمان، هنگامی که هیئت اعزامی وی در برتون وودز با سایر کشورها در حال معامله به سر میبرد، ارتش این کشور نقشهٔ پرتاب دو بمب اتمی روی دو شهر بزرگ ژاپن (هیروشیما و ناگازاکی) را طراحی میکرد و بدین ترتیب، آخرین شک و تردیدها در مورد ادعای وی مبنی بر به دست گرفتن نقش رهبری در جهان را از بین برد.
طبق این دگرگونیِ موازنهٔ قدرت، طرح پیشنهادی لرد کینز جهت ایجاد نظام اقتصادی جدید از صحنه خارج شد. وی بهعنوان نمایندهٔ کشوری با مشکلات پرداختی، تشکیل اتحادیهٔ بینالمللی را در کنفرانس مطرح کرد که کسری صندوق مالی کشورهایی را که از ترازنامهٔ پرداختی منفی رنج میبردند، بهبود بخشد تا قادر به اخذ وام شوند. و بهعنوان ارز هدایتی میبایست نوعی واحد محاسبهای به نام «بان کور» به وجود میآمد.
اما آمریکاییها حاضر نبودند نقش وامدهندهٔ بزرگ را که این طرح برای آنها ترسیم کرده بود، بهعهده گیرند. در مقابل رئیس هیئت اعزامی آمریکا، هری دِکستر وایت نقشهٔ مخصوص به خود را که برای این کنفرانس طراحی شده بود، پیشنهاد کرد. طرح وایت نوعی نظام پولی بینالمللی را مد نظر داشت که تا آنزمان مشابه آن در تاریخ وجود نداشت. در هستهٔ مرکزی آن میبایست تنها دلار آمریکا قرار میگرفت و کلیهٔ ارزهای دیگر بر حسب آن تثبیت میشدند و رابطهٔ تعویض دلار به طلا بایستی معادل ۳۵ دلار برای هر اونس طلای خالص میبود و دول خارجی و بانکهای مرکزی آنها میتوانستند، دلار را با طلا معاوضه کنند.
طرح ارائه شده با درخواست ویژهٔ آمریکا مبنی بر ایجاد چندین سازمان بینالمللی که نظارت بر نظام پولی جهانی جدید را بهعهده میگرفت و اعطای وام به کشورهای دارای مشکلات اقتصادی را تنظیم میکرد، تکمیل شد. هدف آمریکا این بود که بار اعطای وام را بر دوش اعضای دیگر اتحادیه نهاده و خود را از هجوم مشکلات مالی جهانی حفظ نماید. در نهایت، واشنگتن میبایست بهدلیل وسعت خاک و رشد اقتصادی سریعش، راه دستیابی به مواد خام و مهمتر از آن بازارهای فروش کالا در سراسر جهان را برای تولید اضافی محصولات خود هموار سازد. جهت رسیدن به این هدف لازم و ضروری بود که واحد پول بریتانیا که در آنزمان به نحو بارزی در سراسر جهان گسترش یافته بود، مکان خود را به دلار واگذار کند. بهعلاوه، زمان آن فرا رسیده بود که برتری و تفوق لندن بهعنوان مرکز اقتصاد جهانی توسط والاستریت جایگزین شده و بهعنوان محور تازه تجارت و اتفاقات مالی شناخته شود.
ارتباط دلار به طلا و ایجاد نرخ ارز ثابت بهمنزلهٔ ورود مجدد استاندارد طلا به بازار اقتصاد بود که بین سالهای ۱۸۷۰ و آغاز جنگ جهانی اول رایج بود؛ اما تحت شرایطی کاملاً جدید.
آمریکاییها از طریق وابسته کردن کلیهٔ نرخ ارزهای کشورهای شرکتکننده در کنفرانس به دلار آمریکایی قادر شدند سیاست مالی خود جهت حفظ صنایع داخلی را کنترل کنند؛ اولین گام به سوی پایان بخشیدن به اقتدار سایر کشورهای جهان از طریق آغاز هژمونی آمریکا در جهان.
پیشنهاد آمریکا مبنی بر تقسیمبندی حق رأی برای تأسیس سازمانها، کاملاً ناعادلانه و برخلاف دموکراسی فرمولبندی شده بود. کشورهای شرکتکننده از حقوق یکسان و مساوی برخوردار نبودند و یا لااقل مطابق وسعت سرزمین و تعداد جمعیتشان ارزیابی نمیشدند، بلکه طبق مقدار سهمیهای که میپرداختند، حق رأی داشتند و مسلماً آمریکا بهعنوان ابرقدرت اقتصادی کلیهٔ تصمیمات این سازمانها را تحت کنترل کامل خود قرار داد. اینکه دولت دیکتاتورِ معتقد به تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی به عضویت صندوق بینالمللی درآمد، روشن میسازد که سنجشهای انسانی در آن دوران براساس چه معیارهایی استوار بود.
دولت آمریکا میدانست ارائهٔ پروژهای که بهوضوح برخلاف روح قانون اساسی آمریکا و همچنین درک مردم از مفاهیم و ارزشهای دموکراسی باشد، آسان نخواهد بود. به همین دلیل با کوشش فراوان از درج اهداف اصلی صندوق بینالمللی در مطبوعات جلوگیری به عمل آمد و در عوض به عباراتی مانند تجارت آزاد و یا لغو حمایت مالی مزین شد. مجلهٔ هرالد تریبون نیویورک در آنزمان این سازمان را اینطور تشریح کرد: فشردهترین کمپین تبلیغاتیِ از بالا هدایت شده در تاریخ کشور.
نخستین وظیفهٔ صندوق عبارت از این بود که کلیهٔ دول عضو را زیر ذرهبین قرار داده تا میزان سهمیهٔ آنها را معین کند. و در نهایت صندوق میبایست نقش «کنترل و نظارت اجرایی» را جهت حفظ سیستم در درازمدت برعهده گیرد. در حقیقت این استراتژی معنایی جز این نداشت که آمریکا برای همیشه به خود حق دهد که بهصورت دائم روابط اقتصادی و مالی کشورهای شرکتکننده را تحت بازرسی قرار دهد و از هر گونه تغییراتی مطلع شود.
شش ماه پس از کنفرانس، بریتانیا تلاش کرد، قراردادها را به نفع خود بهبود بخشد، اما بسیار واضح و بدون سوءتفاهم برایش توضیح داده شد که چه کسی حرف اول را میزند. ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفت، وام هنگفتی به میزان سهمیلیاردوهفتصدوپنجاه میلیون دلار به بریتانیا برای بدهیهای جنگی اعطا کند، منوط بر اینکه امپراتوری بریتانیا بدون چونوچرا عهدنامهٔ موجود را بپذیرد. بیش از دو هفته طول نکشید که بریتانیا تسلیم خواستهها شد و شرایط را پذیرفت.»
حجم
۴۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۴۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه