کتاب سه شنبه ها با موری
معرفی کتاب سه شنبه ها با موری
کتاب سه شنبه ها با موری نوشتهٔ میچ آلبوم با ترجمهٔ علی امیدیان در انتشارات شانی چاپ شده است. سهشنبهها با موری کتاب بسیار تأثیرگذار این نویسنده است که داستان واقعی ارتباط و ملاقات میچ آلبوم با استادش موری شوارتس را روایت میکند. میچ آلبوم این کتاب را با لحنی روان و زیبا نوشته است که خواننده را وادار میکند همراه میچ آلبوم در جلسات ملاقاتش با موری شرکت کند.
درباره کتاب سه شنبه ها با موری
سهشنبهها با موری را میتوان هم یک زندگینامه و هم یک رمان فلسفی دانست. این کتاب پر از درسهای آموزندهای است که میتواند نگاه خواننده را نسبت به جهان تغییر دهد. میچ آلبوم در سهشنبهها با موری دریچهای تازه بهسوی دنیا را برای خواننده باز میکند. دریچهای که از نگاه موری شوارتس کسی که میچ آلبوم به دیدهٔ مراد به او نگاه میکند، نشات گرفته است.
کتاب سه شنبه ها با موری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ رمانهای معروف جهان پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سه شنبه ها با موری
حکــم مــرگ پروفســور در تابســتان ۱۹۹۴ صــادر شــد. مــوری بــه گذشــته کــه برمیگشــت میفهمیــد کــه اتفاقــات بــد از خیلــی قبلتــر شــروع شــده بودنــد. او ایــن را زمانــی دریافتــه بــود کــه رقصیــدن را رهــا کــرده بــود. پروفســور همیشــه میرقصیــد، نــوع موســیقی برایــش فرقی نداشــت، راک انــد رول، پیــک بانــد یــا بلــو. او همــهی آنهـا را دوسـت داشـت. مـوری چشـمانش را میبسـت و بـا لبخنـدی از سـر رضایـت بـه درک خـودش از ریتـم حرکـت میکــرد. کار همیشــه هــم خــوب پیــش نمیرفــت. ولــی او از بابـت نفـر مقابلـش در رقـص هیـچ وقـت نگرانـی بـه خــودش راه نمــیداد. مــوری بــا خــودش میرقصیــد. هــر چهارشــنبه شــب بــه کلیســایی در میــدان هــاروارد میرفــت، بــرای شــرکت در مراســمی کــه رقــصِ آزاد نــام داشـت. مـوری وسـط جمعیتـی کـه بیشـتر دانشـجو بودنـد، بــیخیــال و ســرخوش، میــان انبــوه نورهــای چشــمکزن ُخیــره کننــده و صــدای پرطنیــن موزیــک، در حالــی کــه یــک تیشــرت ســفید و یــک شــلوارک ســیاه بــه تــن داشــت و حولــهای دور گردنــش انداختــه بــود، بــا هــر آهنگــی کــه پخــش میشــد میرقصیــد. او بــا آهنــگ جیمــی هندریکــس، لینــدی هــاپ میرقصیــد. او تــاب میخــورد و میچرخیــد و بازوهایــش را مــوجوار در هــوا حرکــت مــیداد، مثــل رهبــر ارکســتری کــه ســرخوش از بخــور آمفتامیـن باشـد. آنقـدر تحـرک داشـت کـه عـرق تـا نیمـهی کمــرش را خیس میکــرد. هیــچ کــس آنجــا نمیدانســت کــه او یـک اسـتاد برجسـتهی جامعـهشناسـی اسـت؛ بـا سـالها تجربـه در دانشـگاه و چندیـن کتـاب قابـل دفـاع. آنهـا فقـط فکــر میکردنــد کــه پروفســور شــاید یــک پیرمــرد خــلوضــع باشــد. یکبــار پروفســور یــک نــوار تانگــو همــراه خــودش آورد و آن را تحویــل داد تــا از بلندگوهــای ســالن پخــش شــود. بعــد کل صحنــه را مــال خــودش کــرد. بــهســرعت عقــب وجلــو میپریــد و هیجانــش بــه انــدازهی بعضــی از جوانــان عاشقپیشــهی لاتینــی بــود. هنگامــی کــه اجــرا تمــام شــد، همـه او را تشـویق کردنـد. او میتوانسـت در آن لحظـه بـرای همیشــه جاودانــه شــود. اما دورهی رقصیدنش پایان یافت.
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۷ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۷ صفحه
نظرات کاربران
من یه انتشارات دیگه از این کتاب رو خوندم و چیزی از ترجمه اینیکی نمیدونم ولی متن خود کتاب عالیه... داستان درباره یه مرد جوونیه که بعد از مدتها استاد دانشگاهشو پیدا میکنه و شروع میکنه بهش سر میزنه و