دانلود و خرید کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها سیدعلی شجاعی
تصویر جلد کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها

کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها

امتیاز:
۲.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها

کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها نوشتۀ سید علی شجاعی است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.

درباره کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها

مجموعه داستان شامل ۹ داستان کوتاه با مضامین اجتماعی - مذهبی. روایتگر تلخی‌ها و روابط آدم‌های ساده هم‌روزگار ما و داستان نیمه‌بلند عاشقی به‌وقت کتیبه‌ها با روایتی مدرن و عاقبت‌به‌خیری سیاهی‌های امروز.

خواندن کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به مجموعه داستان‌های کوتاه می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره سید علی شجاعی

سید علی شجاعی نویسنده ایرانی و فرزند سید مهدی شجاعی است که او هم نویسنده است. او در رشته مهندسی صنایع در گرایش سیستم‌ها فارغ‌التحصیل شده‌اند. او در سال ۱۳۸۳ با ۲۵ اثر نمایشگاه انفرادی هنرهای مفهومی را در حوزه کانسپچوآل آرت برگزار کرد. سید علی شجاعی بیش از صد اثر چاپ شده در حوزه پوستر، جلد کتاب و نشانه دارد و همچنین مدتی قائم‌مقام انتشارات کتاب نیستان نیز بوده است. او مدتی را نیز به تدریس فلسفه اسلامی، فلسفه غرب، منطق و کلام، نویسندگی، چیستی و چرایی رمان آئینی، داستان درمانی مشغول بوده است.

از دیگر کتاب‌های او می‌توان به کتاب‌های نیم من بوق، ابن پشم پانزده و موش و گربه و باقی دوستان اشاره کرد.

بخش‌هایی از کتاب عاشقی به وقت کتیبه ها

وقتی خودم قبول دارم که دو بار اعدام که هیچ، ده بار هم برایم کم است؛ دفاع کار مسخره‌ای نیست؟ نه به‌خاطر این‌که اتهام را پذیرفته باشم، اما مطمئنم که اعدام حق من است. من نه زنم را کشته‌ام نه رفیقم را ... اما از حکم اعدام استقبال می‌کنم.

آقای وکیل می‌خندند، هیئت منصفه هم. برای این حرف جنون کمترین احتمال است؛ اما متأسفانه واقعیت غیر از این است ...

برایم مهم نیست که با کشته شدن من، دل مادر همسرم آرام می‌شود، پدر دوستم هم. داستان خیلی تلخ‌تر است، شاید هم گس ...

تذکر شما آقای دادستان در مورد وقت متین است؛ اصل ماجرا. اما توقع بیجایی است که منتظر دفاع باشید. من همین اول آب پاکی را ریختم روی دستتان که از دفاع آتشین خبری نیست. جایی برای اعتراف پیدا نکردم جز همین تریبون دادگاه.

ده سال پیش بود که فوق‌لیسانس عمران را تمام کردیم. با همین حبیب مقتول که از دبستان با هم بودیم و تلخ‌وشیرین زندگی هم را می‌دانستیم، بهتر و بیشتر از هر کس. با هم بزرگ شده بودیم، آن‌قدر نزدیک که هیچ‌کدام نداشتن برادر را حس نکردیم.

درس که تمام شد، به پیشنهاد پدرم شرکت مهندسی زدیم. سرمایه از پدر، کار از من و حبیب. زمین می‌خریدیم، می‌ساختیم و می‌فروختیم. سود هم به نسبت سهام تقسیم می‌شد. پدر شصت، من و حبیب هرکدام بیست. چون با سرمایۀ خوبی شروع کرده بودیم، کارمان زود گرفت. سر سال، پنج تا پروژۀ سنگین را هم‌زمان کار می‌کردیم. پدر هم راضی بود. هیچ جای دیگر این‌قدر برگشت سرمایه نداشت، ریسک و خواب اصل پول هم در حد صفر.

من مدیرعامل بودم و حبیب و پدر هم عضو هیئت‌مدیره. پدر آن‌قدر کار داشت که مدیریت را نتواند به عهده بگیرد. نتیجه این‌که در جلسات ماهانه، گزارش مالی و روند پروژه‌ها را به حبیب و پدر می‌دادم.

آقای دادستان! اینجا دقیقاً همان نقطه‌ایست که ... سود زیاد و بی‌حساب و دو شریک ساکت.

اندیشه
۱۴۰۱/۰۳/۰۱

.این کتاب انگار بغض نویسنده از جامعه رو نشون میده.خیلی آشفته وپراکنده. خیلی بی سروته. انگار خواسته خشمش رو از اطرافش قصه کنه،ولی اینقدر ذهنش پراکنده بوده نمی دونسته چی میخواد بنویسه

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۷۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۲۹,۷۰۰
۸,۹۱۰
۷۰%
تومان