دانلود و خرید کتاب پسر من قاتل است؟ علی براتی گجوان
تصویر جلد کتاب پسر من قاتل است؟

کتاب پسر من قاتل است؟

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پسر من قاتل است؟

کتاب پسر من قاتل است؟ نوشتهٔ علی براتی گجوان است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب پسر من قاتل است؟

کتاب پسر من قاتل است؟ مجموع ۲۵ داستان کوتاه از علی براتی است. عناوین این داستان‌های از این قرار هستند: مگر چیزی برای دیدن هست؟!، روی تلی ازخاک مردی نشسته، جیغ، این جاده انتهایی ندارد، امشب چه برفی می‌بارد!، مرد سوم، تصویر قشنگی است، تق ـ تق ـ تق، آسمان سیاه است، آبسه، او از ما نیست، این سومین روز است، دیگر دیر شده!، صحنه را به هم نزن!، تمام دیروزهایم، من کُشتَمِش؟!، من منتظرت هستم، این انگشت به من خیانت می‌کند، سنگ دارم؛ سنگ!، از زندان تماس می‌گیرم، جواب فعلاً منفی است، باید همه یک شکل شویم، پسر من قاتل است؟!، دست‌های مقدس، مگه اجازه می‌دَن؟!.

عرصه‌ٔ داستان کوتاه دفاع مقدس در سال‌های گذشته، از تولد آن دچار رویدادهای متعددی بوده است. از دوره اوج سال‌های دهه هفتاد تا تک ستاره‌های دهه هشتاد و روزهای کم فروغ دهه نود. با وجود اینکه در سال‌های گذشته بیشتر نویسندگان فعال در این عرصه رمان­‌نویسی و یا بازنویسی داستانی خاطرات را و حتی فراموش کردن این عرصه را به بودن در فضای تکنیکی داستان کوتاه ترجیح داده‌اند؛ اما هستند داستان‌­نویسانی که ترجیح دهند تجربه‌هایی جدی در این عرصه داشته باشند و از این زاویه با مخاطبان خود دیدار کنند.

شاید به همین خاطر است که مجموعه داستان پسر من قاتل است؟ را در این عرصه می‌توان یک مجموعه داستان کوچک اما پرانگیزه دانست که نگاهی به شدت انسانی و البته ایرانی به این پدیده دارد.

براتی گرچه تمامی داستان‌های این مجموعه را با دغدغهٔ جنگ مورد استفاده قرار نداده است و حتی شاید بهتر است که بگوییم او بیشتر دغدغهٔ نقد اجتماعی دارد تا ادبیات، اما منتقدی در قامت او توانسته به زیبایی هرچه تمام‌تر، تکنیک را در خدمت نوشتار خود درآورده و از هر نوع پرگویی و گزافه­‌گویی دور شده و در نهایت نیز حرف خود را با صراحت و با سرعت هرچه تمام‌­تر ارائه کند.

داستان نخست از این مجموعه با عنوان پسر من قاتل است؟ نمونه‌ٔ بسیار خوبی از صراحت و شجاعت نویسنده در کنار توانایی او برای خلق یک لحظه و آن است. روحانی‌ای به ملاقات پسرش در زندان می‌رود که به جرم قتل بازدداشت شده است. صرف نظر از چرایی این اتفاق، براتی توانسته با زیبایی هرچه تمام‌­تر و با تکنیک استفاده از دیالوگ‌های بسیار کوتاه اما کوبنده و نیز توصیف دقیق موقعیت در کنار حالات درونی راوی، فضای داستانی زیبایی خلق کند. این مسئله در دومین داستان این مجموعه نیز تکرار شده و نویسنده مخاطبش را توأمان درگیر حالات پیرزن محور داستان و نجواهای درونی او با خود و پسرش و نیز موقعیتی می‌کند که او در حال روایت است.

این ایجاز و نوشتار طرح‌واره داستانی نشان از توان بالای نویسنده در کشف آنِ داستانی دارد. او ترجیح می‌دهد صحنه‌های کوتاه و زیبا را به جای توصیف‌های مطول به روی کاغذ بیاورد و به جای بارها طولانی نوشتن، یک بار کوتاه اما تأثیرگذار بنویسد.

داستان‌های کوتاه براتی را می‌توان نمونه‌ای موفق از روایت درباره طرح‌واره‌های داستانی دانست که نویسنده تمایلی نداشته تا آن‌ها را بیش از پیش در قامت داستانی مفصل­‌تر روایت کند. کلید موفقیت و بکر بودن این داستان‌ها نیز ایجاز آن‌هاست. برای علاقه‌مندان به داستان شاید آنجه براتی در این مجموعه روایت می‌کند و تصویرسازی‌های کوتاه او بتواند نه‌تنها کلاس درسی برای آشنایی با تصویرسازی‌های بکر داستانی باشد، بلکه حتی می‌توان این داستان‌ها را دستمایه موقعیت­‌پردازی‌های تازه‌ای برای خلق داستان‌های بلندتر نیز دانست. به عبارت دیگر گویا این داستان‌ها نوشته شده تا برای نویسنده‌ای که به اندازه براتی اهل اجمال نیست، دستمایه‌ای برای خلق موقعیت‌هایی داستان بلند فراهم کند.

خواندن کتاب پسر من قاتل است؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه و طرفداران ادبیات مقاومت و دفاع مقدس پیشنهاد می‌کنیم.

 بخشی از کتاب پسر من قاتل است؟

در را که باز می‌کنم خودش را می‌اندازد توی بغلم. بوی خاک می‌دهد و شروع می‌کند به بوسیدنم و گریه کردن. می‌پرسم:

ـ خوش آمدی! چیزی شده بابا؟!

می‌گوید:

ـ نه، دلم براتون تنگ شده!

ازمیان بازوانم می‌گریزد و به طرف اتاقش می‌رود. بوی خاک توی بینی‌ام می‌نشیند. همسرم سر می‌رسد و می‌پرسد:

ـ کجا رفت؟!

با سر اشاره می‌کنم و می‌گویم:

ـ اتاقش.

به من نگاه می‌کند و ابروانش در هم می‌رود. می‌پرسد:

ـ چیزی شده؟!

جواب می‌دهم:

ـ نمی‌دانم، اما اتفاقی افتاده، یه جوری شده!

صدایش می‌کند، اما دراتاق بسته است. به در تقه می‌زند. صدایش می‌آید:

ـ می‌آم مادر! حالم خوب نیست. یه دوش بگیرم و لباس عوض کنم.

بر می‌گردد و زل می‌زند به من و لبش را به دندان می‌گیرد و آرام به آشپزخانه می‌رود. سرشام ساکت است. زیر چشمانش گود افتاده و سرفه می‌کند. چند قاشق بیشتر نمی‌خورد که بلند می‌شود. همسرم می‌پرسد:

ـ نمی‌خوری؟! غذای مورد علاقته. بابات خودش بره رو کشته و پوست کنده. فقط برای اینکه تو داری می‌آی!

می‌گوید:

ـ نه، نمی‌تونم گوشت بخورم؛ اونم گوشت پخته!

و از در بیرون می‌زند. به کنار پنجره می‌روم. توی حیاط ایستاده و به آسمان نگاه می‌کند و نفس می‌کشد. به طرف در حیاط می‌رود و گم می‌شود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
۸,۱۰۰
۷۰%
تومان