دانلود و خرید کتاب عاشقم خواهی ماند؟ راویندر سینگ ترجمه سوگند اکبریان
تصویر جلد کتاب عاشقم خواهی ماند؟

کتاب عاشقم خواهی ماند؟

ویراستار:زهرا فرزادنیا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عاشقم خواهی ماند؟

کتاب عاشقم خواهی ماند؟ نوشتهٔ راویندر سینگ و ترجمهٔ سوگند اکبریان و ویراستهٔ زهرا فرزادنیاست و انتشارات سوگند اکبریان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب عاشقم خواهی ماند؟

کتاب عاشقم خواهی ماند؟ بی‌شک یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های عاشقانه ادبیات مدرن در کشور هندوستان به نویسندگی راویندر سینگ است. این کتاب دربارهٔ عاشقانی است که تصمیم گرفتند تحت هر شرایطی در کنار هم بمانند.

عاشقم خواهی ماند؟ را چه کسی به دیگری می‌گوید؟ سؤال این است! و باری دیگر رمانی با رایحهٔ عشق، اما پر از موانعی که یا سرنوشت باعث آن‌ها می‌شود و یا بی‌احتیاطی خودمان.

نکته‌ای که در هنگام خواندن این کتاب باید مد نظر داشته باشید و به موضوع داستان هم مربوط است این است که سالیانه حدود یک هزار و پانصد نفر از مردم کشور هندوستان در تصادفات خیابانی جان خود را از دست می‌دهند. اگر این آمار از مرگ‌ومیر به علت بیماری به ثبت می‌رسید بی شک یک بیماری مسری و اپیدمی نامیده می‌شد. بااین‌حال تصادفات جاده‌ای همچنان جان میلیون‌ها نفر را می‌گیرند و حتی مسری هم نیست. بی‌احتیاطی در کمتر از چهار دقیقه، جان یک انسان را در جاده می‌گیرد. زمانی که مطالعهٔ این کتاب را به پایان رساندید، چنین آماری به شما ثابت می‌شود.

خواندن کتاب عاشقم خواهی ماند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات مدرن هندوستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عاشقم خواهی ماند؟

راجویر بر روی صندلی‌اش نشست و این بار با احساسی دیگر به او نگاه می‌کرد. تصویر زیبای خفته احساسات متفاوتی را در قلب راجویر بیدار کرده بود. حالا بدون احساس خجالت می‌توانست به او زل بزند، راجویر متوجه شده بود که لاوانیا واقعاً خانم جذابی است! چشمانش بر روی پوست براق صورت و گردن او همچنان در حال استراحت کردن بودند، بلوز و دامن بلندی که به تن داشت از درخشش بیشتر پوستش جلوگیری می‌کرد. به قفسه سینه او خیره شده بود که در خواب به‌آرامی بالا و پایین می‌رفت. آستین‌های کوتاه لباسش به بازوهایش چسبیده بودند.

راجویر زیبایی او را با جزئیات بررسی می‌کرد، موهای سیاه ابریشمی بلندش که بر روی شانه‌هایش ریخته بودند، انگشتان نه خیلی کشیده‌اش که به ناخن‌هایی خوش فرم ختم می‌شدند. در کل اندام زیبایی داشت که اکثر خانم‌ها به دنبال چنین چیزی هستند. لاوانیا قدبلند نبود، ولی قد متوسطش جذابیت و زیبایی بیش از حدی به او بخشیده بود.

ناگهان در خواب سرش را چرخاند. چرخش سر او باعث شد تا راجویر سریعاً نگاهش را بدزدد. خدا را شکر کرد که او ناگهان چشمانش را باز نکرد تا مچ راجویر گرفته شود. سپس اطرافش را جهت خودآگاهی نگاهی کرد که آیا کس دیگری او را دیده است. متوجه شد که همه چیز روبه‌راه است.

برای گمراه کردن خودش، راجویر مجله Hello ۶E را از پاکت روبرویش برداشت و شروع به ورق زدن آن کرد. گهگاهی به لاوانیا هم که عمیقاً در خواب بود نگاهی می‌کرد.

بیش از نیم ساعت بود که زمان به همین صورت می‌گذشت. دیگر راجویر لپ‌تاپش را از کیفش بیرون آورد و شروع به کار کرد. همان موقع بود که صدای خلبان را شنید که به مسافران اطلاع داد به زمان فرود نزدیک می‌شوند. این باعث شد تا لاوانیا از خواب بیدار شود.

راجویر پرسید، "خوب خوابیدی؟" حس آشنایی درحالی‌که صحبت می‌کرد در صدایش حس می‌شد که بسیار آرام بود.

کف دستانش را بر روی صورتش کشید و سپس به راجویر نگاه کرد، با لبخند گفت، "بله. الان احساس سرحالی می‌کنم!"

استفاده از توالت و دستشویی دیگر ممنوع بود چراکه به فرود نزدیک می‌شدند. لاوانیا سریعاً کمربندش را باز کرد. می‌خواست که هر چه زودتر از دستشویی استفاده کند.

عجیب بود، راجویر سریعاً لپ‌تاپش را بست، آن را بین دو صندلی در جای مجله‌های پرواز قرارداد، سینی جلویش را بست و کمربندش را باعجله باز کرد. لاوانیا زمان زیادی نداشت. سعی داشت تا سریعاً از میان مسیر باریک‌بین پاهای راجویر و صندلی جلویی رد شود. زانوی راجویر به دامنش برخورد کرد. لمس و نزدیکی لاوانیا انگار باعث شد تا او را برق بگیرد. ناگهان دوباره خودش را خیره به کمر باریک لاوانیا دید. خدایا! با حرکت او عطرش را استشمام کرد و نفس عمیقی کشید.


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

حجم

۱۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۹ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان