کتاب تم درمانی
معرفی کتاب تم درمانی
کتاب تم درمانی نوشته رضا جوهری فرد است. این کتاب جستاری در روانشناسی و روششناسی موسیقیدرمانی است.
درباره کتاب تم درمانی
گرچه امروز تأثیرات مقادیر و گوناگونیهای متغیرهای متعدد موسیقیدرمانی بر مؤلفههای سلامت جسم و روان بهطور گستردهای مورد مطالعه قرار گرفته و اثربخشی آن به عنوان عاملی مؤثر و قابل کنترل برای ارتقای سلامت مورد تأیید قرار گرفته است ولی هنوز این رویکرد، به طور عمومی روشی کیفی و وابسته به ارتباط درمانگر ـ مراجع است، که البته با تغییراتی که در فلسفه و روششناسی مراقبتهای سلامت به ویژه در دو دههی اخیر صورت گرفته، به هیچرو نقطهی ضعف آن به حساب نمیآید.
با نیمنگاهی به برنامههای آموزشی موسیقیدرمانی در دانشگاههای مختلف، غلبه یکی از دو گرایش تحلیلی و ترکیبی دیده میشود. برخی تمایل دارند، مانند فرمول گستردهی یک داروی ضدافسردگی سه حلقهای بتوانند عناصر یک موسیقی شادیبخش را نیز تجزیه نمایند. در صورتیکه، برخی به تأثیرات کلی و آماری آهنگها بیشتر توجه میکنند و مبنای تجویز را نه کاملاً استقرایی،که قیاسی ـ استقرایی قرار دادهاند.
شیوه تمدرمانی نویسنده، برخوردی از نوع دوم است، که گرچه شناسایی تمهای موسیقی و البته تمهای زندگی اساسی قیاسی دارد ولی این شیوه مورد مطالعات استاندارد و روشمند نیز قرار گرفته است.
این نوع شیوه مداخله در گفتمان روانشناسی بسیار قدیمی و آشنا است و بسیاری از رویکردهای اصلی رواندرمانی مانند روانکاوی اساسی فلسفی و قیاسی دارد که البته به آزمونهای بالینی درآمده است.
باید در نظر داشت که روانشناسی اگر نخواهد مانند رفتارگرایی ارتدکس، روانشناسی تجربی و یا بسیاری از مسایل حوزه روان را نادیده گرفته و یا انکار کند، نمیتواند یک علم به معنی دقیق کلمه باشد بلکه به دلیل ماهیت موضوع همیشه بهعنوان یک دانش باقی خواهد ماندکه البته کارآزماییهای بالینی و مطالعات میدانی آن را به تدریج جامعتر، مؤثرتر و هماهنگتر با ساختار روان مینماید.
کار نویسنده نتیجه سالها پژوهش در موسیقی و آهنگسازی و نیز دانش و کار روانشناسی بالینی و رواندرمانی است. تمدرمانی را میتوان فنی برای تحوّل هشیاری دانست که بدون آنکه فرد را درگیر هزارتوهای ذهن کند، سعی میکند تا وضع کلی روان را تغییر دهد.
روانشناسی فرهنگی، نه جایگزین روانشناسی جهانی، که مکمل آن و درگفتگو با آن است تا ایده خطرناک روان ـ فرهنگ را، که مبنای موج فراگیر جهانیسازی است، تعدیل نماید تا همچنان که ابعاد جهانی روان پدیدار میشود، ابعاد فرهنگی آن نیز رخ بنماید و این جلوهی فرهنگی روان نه تنها به صورت گویشی از یک زبان جهانی، بلکه به عنوان بُعدی از ابعاد گوناگون روان پدیدار خواهد شد.
تمدرمانی، به عنوان یک دیدگاه کلنگر هم در تشخیص و هم درمان، بر ایده تعادل ذهن ـ بدن استوار است. بنابراین، نه رویکردی آسیبشناسانه، که شیوهای پویا و زایشی دارد. و از این جهت، با دیدگاههای فرهنگی و سنتی ایرانی ـ اسلامی بسیار هماهنگ است. از سوی دیگر استفاده از ابزار موسیقی که ابزاری متعلق به زیستجهان است و ساخته سیستمهای درمانی نیست، و حضور شیوههایی از این قبیل در نظام خدمات سلامت موج قاهر پزشکی نمایی زندگی را تعدیل میکند و راهی به بهبود سبک زندگی میگشاید. البته باید مراقب بود که این شیوههای مراقبت، خود دچار آفت پزشکی نمایی و برخورد بیماریمدار نشوند. گرچه پسوندِ « ـ درمانی» نیز، خود کم و بیش القاگر چنین فضایی است.
خواندن کتاب تم درمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام فعالان حوزه روانشناسی فرهنگس پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تم درمانی
۱-۱- موسیقی و لذت
در بررسی فلسفی و روانشناسی موسیقی، نخستین مسئله آن است که، هدف از شنیدن یک اثر موسیقی چیست؟ آیا صرفاً سرگرمی است؟ ابزاری است برای پُر کردن وقت؟ لذت بردن است؟ یا هدفی دیگر؟
اگر بپذیریم که ارزش همه هنرها مبتنی بر سرگرمسازی است، بسیاری از شیوههای دیگر سرگرمی وجود دارد که هم ارزانتر و هم مقرون به زحمت کمتری است؛ مثل انواع بازیها، جدول کلمات متقاطع (گراهام، ۱۳۸۳). و به اعتقاد کالینگوود۱ (۱۹۳۸) اگر ارزش هنر به جنبه سرگرم کننده آن است، آنگاه نزد غالب افراد ارزش سرگرمسازی آثار هنری والا و برجسته در قیاس با سایر سرگرمیها بسیار کمتر خواهد بود، برای مثال کمتر کسی سمفونیهای بتهوون را برای سرگرم کردن خویش به کار میبرد.
بنابراین، چنین ملاکی برای ارزش گذاری آثار موسیقی نمیتواند درست باشد، و نمیتوان آن را هدفی مناسب دانست، زیرا نیاز ما را به عنوان مخاطب ارضاء نمیکند. اما، شاید وسوسه انگیزتر آن است که بگویم، ارزش هنر و موسیقی در لذتی است که از آن به ما دست میدهد.
مشهورترین اندیشمندی که از این عقیده حمایت مینماید، دیوید هیوم، فیلسوف اسکاتلندی قرن هجدهم است. وی ملاک «خوشایندی» و لذت بردن از هنر را با اهمیت دانسته و آن را به احساسات ما نسبت میدهد (هیوم، ۱۹۶۳).
اما، اگر چنین نظری را بپذیریم، در آن صورت، به سادگی امکان تمایز گذاری بین آثار مختلف میسر نبود، و ملاک ارزش گذاری آثار نابسامان میگشت؛ برای مثال، اغلب افراد، و به ویژه جوانان، موسیقیهای عامه پسند و بازاری را به آثار کلاسیک و موسیقیهای اصیل ترجیح میدادند؛ زیرا لذت بیشتری از آنها میبردند. و اگر چنین ملاکی بر آثار هنری حاکم بود، آیا خَلق آثاری سنگین و پُر طمطراقی همچون انواع سمفونیها، اُپراها و رنج سالها آموزش برای فراگیری ردیفهای موسیقی اصیل ایرانی، مضحک نبود؟
به طور کلی، در پاسخ به پرسشهای از این دست، میتوان گفت، موسیقی، صِرف اصواتی به هم پیوسته نیست، که ممکن است لذتبخش باشد یا نباشد (گراهام، ۱۳۸۳)، بلکه، ساختاری دارد که میتواند سطوحی از نظام روانشناختی (همچون شناخت و هیجانات و رفتار) ما را درگیر سازد. به عبارت دیگر، موسیقی میتواند منجر به راه اندازی و تسهیل فرآیندهای روانشناختی شود (جوهریفرد، ۱۳۸۶).
حجم
۶۲۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۳ صفحه
حجم
۶۲۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۳ صفحه
نظرات کاربران
کلی برنامه گوش