کتاب رفتار سازمانی مثبت گرا
معرفی کتاب رفتار سازمانی مثبت گرا
کتاب رفتار سازمانی مثبت گرا اثری از میگویل پینا با ترجمه سیدامیرمحمد فاطمی در نشر ویراست به چاپ رسیده است.
درباره کتاب رفتار سازمانی مثبت گرا
کتاب حاضر با ارائه فصلهای متنوع و با استفاده از مثالهای مستند در تلاش برای رساندن مفهوم مثبنگری به شیوه نوین است که ذهن مخاطب را صفحه به صفحه به چالش میکشد. نه تنها مفهوم مثبنگری را در سازمان و رهبری بلکه مدیریت را به شیوهای چالشبرانگیز بیان میکند. بلکه دید مخاطب را نسب به رویکردها، ارتباطات و بازخوردهای ناشی از رفتار متداول انسانی را در جوامع مختلف ترسیم میکند.
این کتاب تخصصی و جامع رفتار سازمانی مثبت برای اولین بار در کشور به چاپ رسیده است.
حوزۀ مطالعات سازمانی مثبتگرا ازجمله جریانهای مختلف رفتار سازمانی مثبتگرا یا پژوهش سازمانی مثبتگرا، فضایی جدید برای تحقیق و مداخله در سازمانها و مدیریت فراهم میکند. رویکردهای مختلف همانگونه که در ادامه بدان خواهیم پرداخت، به لحاظ اهداف غایی متنوع اما سازگار با یکدیگر هستند.
هدف همۀ آنها ساخت یک نظریۀ مدیریتی است که به دنبال پیدا کردن عوامل خوب و سودمند باشد نه رفع عوامل مشکلساز. در سراسر این کتاب منظور از عبارت «رفتار سازمانی مثبتگرا» رفتار سازمانی با تمرکز متعادل و مثبتگرا است. عنوان «مطالعات سازمانی مثبتگرا» که در اینجا از آن استفاده شده، تلفیقی از دو حوزۀ رفتار سازمانی مثبتگرا و پژوهش سازمانی مثبتگرا است.
خواندن کتاب رفتار سازمانی مثبت گرا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کارکنان سازمان ها از بلندترین ردهها تا کارمندان جزء مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب رفتار سازمانی مثبت گرا
منظور از مثبتگرایی چیست؟
ابعاد سهگانه و بههمپیوستۀ سازماندهی مثبتگرا عبارت¬اند¬از: سرآمدی، پویش تاییدکننده و اخلاقگرایی. نخست، همانگونه که پیشتر اشاره شد، دیدگاه سازمانی مثبتگرا حامی این نکته است که واژۀ «مثبت» به دو جنبه از نتایج سازمانی اشاره دارد: سرآمدی انسان و عملکرد سرآمد. یک سازمان را به میزان برتری آن در اثربخشی و پایداری میتوان مثبتگرا توصیف کرد. تحقیقات نشان داده است که سازمانهای دارای رویههای مثبتگرا، اثربخشتر عمل میکنند و [در برابر ناپایداری محیط] تابآوری بیشتری از خود نشان میدهند. درواقع میتوان گفت حسن نیتی که این سازمانها در زمان مناسب به کار میبندند، در شرایط نامساعد و مواجهه با مشکلات به کمک آن¬ها میآید و این در اصل ناشی از سطح بالای تعهد کارکنان و ذینفعان این سازمانها است.
دوم، سازمان مثبتگرا سازمانی است که بهجای پرداختن به نقاط ضعف، نقاط قوت خود را تایید [و تقویت] میکند. این ویژگی را تحت عنوان «پویش تاییدکننده» میشناسیم. [بهعبارتدیگر] بیشتر به منابعی که در اختیار سازمان قرار دارد توجه میشود تا منابعی که دور از دسترس است. منطق کمبود منابع، جای خود را به منطق تدبیر [و فراست] میدهد. تجسم این منطق را در تیم گریسن، کشاورز و کارآفرین مورد مطالعۀ بیکر و نلسون، مشاهده میکنیم. او بهجای بیحاصل دانستن قطعه زمین خود (به دلیل مجاورت با معادن متروک ذغال سنگی که به نظر میرسید در حال ریزش هستند و درعینحال مقادیر عظیمی گاز متان بیرون میدادند) با فعالسازی منابعی که ظاهراً از دید دیگران پنهان بود، توانست فرصتهای تجاری متعددی خلق کند. او توانست «از هیچ» فرصتهایی برای کسبوکار بیافریند: متان را به انرژی تبدیل کرد، این انرژی را به تأسیسات محلی فروخت و بخشی را به گرمایش گلخانه پرورش گوجهفرنگی هیدروپونیک اختصاص داد. با آب لازم برای آبیاری ریشه گوجهفرنگی ماهی تیلاپیا پرورش داد که تقاضای مصرف آن در بازار ایالاتمتحده رو به افزایش بود. فضولات ماهی نیز را بهعنوان کود به کار گرفت. گریسون به جای پرداختن به کاستیها منطقی مثبتگرا به کار گرفت و این منابع را درست درجایی تشخیص داد که دیگران عاری از منبع میدانستند.
حجم
۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه